. . .

شعر غزلیات شاه نعمت‌الله ولی

تالار متفرقه ادبیات

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #131
همه جا خوان نعمت عشق است
عالمی رحمت عشق است
هر چه در کائنات است می‌بینی
نیک بنگر که حضرت عشق است
خدمت عاشقی اگر یابی
بندگی کن که خدمت عشق است
هر سخاوت که عاشقان دارند
همه از یُمن دولت عشق است
خوش خرابیم و این خرابی ما
اثری از مرمت عشق است
همت ما جز او نمی ‌جوید
این بلندی ز همت عشق است
نعمت‌الله را غنیمت دان
گر تو را ذوق نعمت عشق است
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #132
جان ما زنده دل از آب حیات عشق است
صورت و معنی ما ذات و صفات عشق است
آفتابی است که در دور قمر تابان است
نزد ما جوشش دریا حرکات عشق است
عشق را جا و جهت نیست ولیکن به ظهور
شش جهت می‌نگرم جمله جهات عشق است
از کرم عشق وجودی به عدم می ‌بخشد
هر چه موجود بُود از برکات عشق است
دارم از عشق براتی ز دو عالم لیکن
بنده آزاد بود چون به برات عشق است
ظاهر و باطن او عاشق و معشوق منند
حسن و احسان همگی از حسنات عشق است
گوش کن گفتهٔ مستانهٔ سید بشنو
که سخنهای خوشش از کلمات عشق است
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #133
در کوی خرابات کسی را که مقام است
در دنیی و در آخرتش جاه تمام است
ما توبه شکستیم و در این قول درستیم
با ساغر می عهد که بستیم مدام است
زان مجلس ما بزم ملوکانهٔ عشق است
ساقی قدیم ماست و شرابی به قوام است
می‌نوش که در مذهب ما پاک و حلال است
کاین می نه شرابیست که گویند حرام است
گنجینهٔ ما مخزن اسرار الهی است
هر گنج در این کنج که یابی به نظام است
در دور بگردید و نمائید به یاران
رندی که بُود چون من سر م×س×ت کدام است
بشنو سخن سید رندان خرابات
کامروز در این دور خداوند کلام است
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #134
میخانه سرای عاشقان است
رندی که چو ماست عاشق آن است
بستان و بنوش شادی ما
جامی که به از شـ×ر×ا×ب جان است
از ما نکند کناره معشوق
با عاشق خویش در میان است
این دیده به نور اوست روشن
آن نور به عین ما عیان است
گفتم عشقش نشان ندارد
این نیز نشان بی نشان است
عالم همه زنده دل به عشق ‌اند
روحی است که در بدن روان است
ما را می جو ز نعمت‌الله
کو غرقهٔ بحر بی‌ کران است
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #135
خانهٔ دل سرای جانان من است
خلوت خاص حضرت جان است
بزم عشق است مجلس جانم
ساقیش بندگی جانان است
عشق سر‌م×س×ت توبه ‌ام بشکست
بی‌گناهم مرا چه تاوان است
دُرد دردش مدام می‌نوشم
ذوق م×س×ت×ی جانم از آن است
سخنی خوش به ذوق می‌گویم
قصه‌ام داستان مستان است
رندم و ساکن خراباتم
زانکه این گوشه وقف رندان است
نالهٔ عاشقانهٔ سید
بلبل م×س×ت گلشن جان است
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #136
زمین جسم است و جانت آسمان است
که جانان کارساز این و آن است
تو پاکی ، صورت خاکی رها کن
که خلوت خانه ‌ات در ملک جان است
سرای صورت تو در بهشت است
مکان معنیت در لامکان است
در آ مستانه در کوی خرابات
که هشیاری خلاف عاشقان است
چو رندان دُرد درد عشق می‌ نوش
که دُرد درد او صاف روان است
دلم چون غنچه در خلوت مقیم است
اگر چه بلبل هر گلستان است
کناری کرد سید از دو عالم
و لیکن نعمت‌الله در میان است
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #137
هر قطره‌ای از این بحر دریای بیکران است
در چشم ما نظر کن بنگر که عین آن است
هر آینه که بینی تمثال او نماید
آئینه این چنین بود تمثال آن چنان است
زنده ‌دلان عالم دارند حیاتی از وی
عالم تن است و او جان ، جان در بدن روان است
ما دیده‌ای که دیدیم روشن به نور او بود
بنگر که نور رویش بر چشم ما عیان است
در گوشهٔ خرابات بزم خوشی است ما را
بزمی چگونه بزمی فردوس جاودان است
معنی صورت او در این و آن نماید
دریاب کان معانی برتر از این بیان است
منشور نعمت‌الله بگرفت جمله عالم
توقیع آل سید بر حکم او نشان است
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #138
مقام عاشقان در ملک جان است
مکان عارفان در لامکان است
سرای می‌ فروشان حقیقی
به خلوت خانهٔ اقلیم جان است
تو درد دل نمی دانی دوایش
دوای درد دل سوز روان است
نشان و نام را بگذار و می ‌رو
که راه کوی عشقش بی‌ نشان است
نهان است از همه عالم ولیکن
ز پیدائی عیان اندر عیان است
بیانی می‌کنم از صورت دوست
در این معنی معانی را بیان است
به دین سیدم چون نعمت‌الله
برآنم من که دلدارم بر آن است
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #139
دلبر سرمست ما یار خوشی نو خاسته است
دل به عشقش از سر هر دو جهان بر خاسته است
آفتاب از شرم رویش رو نهاده بر زمین
مه به عشق ابرویش همچون هلالی کاسته است
زاهدان را زهد بخشیدند و ما را عاشقی
هر کسی را داده‌ اند چیزی که او خود خواسته است
سایهٔ سرو سهی گر بر زمینی کج فتد
کج نماید در نظر اما به قامت راسته است
در خرابات مغان مستیم و جام می بدست
نعمت‌الله مجلس رندانه‌ای آراسته است
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,228
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #140
دیده تا نور جمالش دیده است
در نظر ما را چو نور دیده است
چشم مردم روشن است از نور او
خوش بود چشمی که او را دیده است
ساقی ما م×س×ت و جا م می به دست
گرد رندان یک به یک گردیده است
بلبل سرمست می‌ نالد به ذوق
تا گلی از گلستانش چیده است
عاشق و معشوق عشق است ای عزیز
هر که سر از غیر او پیچیده است
در نظر مائیم بحر بیکران
ما به ما این دیدهٔ ما دیده است
گفتهٔ مستانهٔ سید شنو
این چنین قولی کسی نشنیده است
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین