. . .

شعر غزلیات صامت بروجردی

تالار متفرقه ادبیات

Alex

رمانیکی کهکشانی
محروم
شناسه کاربر
498
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-28
آخرین بازدید
موضوعات
291
نوشته‌ها
4,597
راه‌حل‌ها
61
پسندها
13,943
امتیازها
1,409
سن
23
محل سکونت
آسمون هفتم

  • #71
تا کی از بخت فرو بسته گره وا نکنی
نظر لطف به آوارگی ما نکنی
گوییا اسم جدایی نشنیده است دلت
ورنه درد دل ما از چه مداوا نکنی
شده آئینه دل تیره تر از چهره بخت
ز چه از یک نظرش پاک و مصفا نکنی
هوس خاک سر کوی تو اندر لب سرماست
همتی از چه برین منصب عظمی نکنی
اینقدر هم نبود بی‌اثر آه دل ما
مگر از سوز دل سوخته پروا نکنی
(صامتا) کار جهان گشت به کامت که دگر
ز غم دلبر خود شورش و غوغا نکنی
 

Alex

رمانیکی کهکشانی
محروم
شناسه کاربر
498
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-28
آخرین بازدید
موضوعات
291
نوشته‌ها
4,597
راه‌حل‌ها
61
پسندها
13,943
امتیازها
1,409
سن
23
محل سکونت
آسمون هفتم

  • #72
مردم از تیر بلابت امتحانم می‌کنی
هر زمان بر ناوک جوری نشانم می‌کنی
من که هرگز مرغ امیدم نزد بال و پری
با چه تقصیری برون از آشیانم می‌کنی
چون مرا بر درگه لطف نمودی آشنا
پس چرا بر این در و آن در روانم می‌کنی
با همه بخشایش و احسان خود جانا چرا
زیر بار منت خلق جهانم می‌کنی
از تجلی‌های نور طور دورم ساخته
همنشین با شعله برق یمانم می‌کنی
گاه گویا گاه (صامت) گاه شیدا گاه رند
گه گهی گریان و گاهی شادمانم می‌کنی
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
57
بازدیدها
1K

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین