. . .

شعر غزلیات شمس مغربی

تالار متفرقه ادبیات

Alex

رمانیکی کهکشانی
محروم
شناسه کاربر
498
تاریخ ثبت‌نام
2021-04-28
آخرین بازدید
موضوعات
291
نوشته‌ها
4,597
راه‌حل‌ها
61
پسندها
13,943
امتیازها
1,409
سن
23
محل سکونت
آسمون هفتم

  • #191
دلا چرا تو چنین بیقرار و مضطربی
چراست نام تو قلب از چه رو منقلبی
بدست کیست عنانت که میکشد هر سو
که هر نفس به دگر سوی و کوی منحرفی
گهی چو چرجی و گاهی چو بحر و گه ساحل
گهی چو جنت و گاهی چو نار ملتهبی
گهی چو دیری و گه کعبه و گه طایف
گهی چو رند خرابات و گاه محتسبی
بهر صفت که نماید جمال روی نگار
برش بسجده درآیی ز راه مقتربی
دلا بگو بدلارام از سر غیرت
چو نیست هیچکس غیرت از که محتجبی
کسی ز سایه خود اجتتاب می‌نکند
منم چو سایه ات از من چرا تو مجتتبی
شعاع مهر بمهر آنچنان که منتسب است
تو همچنان بدلارام خویس منتسبی
نقاب مهر رخت مغربط است در همه حال
بنور روی خود از چشم خویش منقتبی
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
57
بازدیدها
1K

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین