. . .

در دست اقدام دیوان شعر در اوج بهار در قعر خزان |amingarreen

تالار اشعار کاربران
رده سنی
  1. نوجوانان
  2. جوانان
  3. بزرگسالان
ژانر اثر
  1. عاشقانه
  2. اجتماعی
  3. تخیلی
  4. تراژدی
عنوان: دیوان شعر در اوج بهار در قعر خزان
شاعر: amingarreen
ژانر: عاشقانه، اجتماعی، تخیلی، تراژدی

مقدمه: گر این عشق بود که ما چشیدیم
پس بدانید جام زهر سر کشیدیم
اندر این چند صباح عمر غمگین
اندازه دنیا ستم زی یارمان دیدیم
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

amingarreen

رمانیکی پایبند
رمانیکی
نام هنری
Garreen
شناسه کاربر
7794
تاریخ ثبت‌نام
2024-02-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
319
پسندها
1,519
امتیازها
293
محل سکونت
Lorestan

  • #191
درد دل را فقط دل داند نه دیوار
فهم بی‌خوابی چشمی داند که مانده بیدار
در امراض طبابت درد بسیار است اما
درد را آن داند که زین درد گشته بیمار
سخن‌حکیمانه
 

amingarreen

رمانیکی پایبند
رمانیکی
نام هنری
Garreen
شناسه کاربر
7794
تاریخ ثبت‌نام
2024-02-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
319
پسندها
1,519
امتیازها
293
محل سکونت
Lorestan

  • #192
به خدای بزرگ قسم من خیلی با وفام
پای کسی ماندم که دمی نماند به پام
حکمت الهی چه بود ندانم اما تو بی وفای
زیرا این تن پای تو ماند با اینکه پر ز زخم جفام
 

amingarreen

رمانیکی پایبند
رمانیکی
نام هنری
Garreen
شناسه کاربر
7794
تاریخ ثبت‌نام
2024-02-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
319
پسندها
1,519
امتیازها
293
محل سکونت
Lorestan

  • #193
در واشد به جای یار عزرائیل آمد
به جای صدای ناز یار سور اسرافیل آمد
صدای پای لشکری سهمگین ز پشت در
بر من آمد گوی لشگر شاه اسماعیل آمد
 

amingarreen

رمانیکی پایبند
رمانیکی
نام هنری
Garreen
شناسه کاربر
7794
تاریخ ثبت‌نام
2024-02-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
319
پسندها
1,519
امتیازها
293
محل سکونت
Lorestan

  • #194
ای شاعران جمع شوید دردی دگر آمد
ز زخم قلب بیستون بی جان مرگی دگر آمد
دگر تیشه گذشت دوران زر پرستی دگر آمد
زین دوران جدید گررین یا شاعری دگر آمد
 

amingarreen

رمانیکی پایبند
رمانیکی
نام هنری
Garreen
شناسه کاربر
7794
تاریخ ثبت‌نام
2024-02-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
319
پسندها
1,519
امتیازها
293
محل سکونت
Lorestan

  • #195
اتش سوزناکی ز یار در درون دارم
ز دست یارم چشمان دائم گریون دارم
ای یارم آیا میبینی یا میشنوی ناله مرا
گوی بختی به بدی شیطان بد شگون دارم
 

amingarreen

رمانیکی پایبند
رمانیکی
نام هنری
Garreen
شناسه کاربر
7794
تاریخ ثبت‌نام
2024-02-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
319
پسندها
1,519
امتیازها
293
محل سکونت
Lorestan

  • #196
یاران حال دل امشب خوش نیست
بحر این همه سخن هیچ گوش نیست
پیاپی باده نوشم تا شاید دردم بکاهد
اما گوی دگر باده خوری هم کس نوش نیست
 

amingarreen

رمانیکی پایبند
رمانیکی
نام هنری
Garreen
شناسه کاربر
7794
تاریخ ثبت‌نام
2024-02-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
319
پسندها
1,519
امتیازها
293
محل سکونت
Lorestan

  • #197
پیش که دردم را برم تا مداوا کند
پیش که حالم گویم که مدارا کند
دگر تاب ندارم بریده‌ام زین دنیا
پیش که بگویم که تسکین مارا کند
 

amingarreen

رمانیکی پایبند
رمانیکی
نام هنری
Garreen
شناسه کاربر
7794
تاریخ ثبت‌نام
2024-02-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
319
پسندها
1,519
امتیازها
293
محل سکونت
Lorestan

  • #198
فقط خدا خود داند حال دلم چون است
ز دستان بی رحمت که آغشته به خون است
خون؟ نگو که نمیدانی سر دل را بریده‌ای یارا
که این ندانستن تو بر هیزم آتش افزون است
 

amingarreen

رمانیکی پایبند
رمانیکی
نام هنری
Garreen
شناسه کاربر
7794
تاریخ ثبت‌نام
2024-02-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
319
پسندها
1,519
امتیازها
293
محل سکونت
Lorestan

  • #199
هر روز چون جهنم سوزمو سر پا ماندم
تنها به امید بازگشتت درین دنیا ماندم
گر نیای نمی‌دانم تکلیف من با دنیا چیست
گوی ز قافله عشاق خوشبخت به جا ماندم
 

amingarreen

رمانیکی پایبند
رمانیکی
نام هنری
Garreen
شناسه کاربر
7794
تاریخ ثبت‌نام
2024-02-19
آخرین بازدید
موضوعات
4
نوشته‌ها
319
پسندها
1,519
امتیازها
293
محل سکونت
Lorestan

  • #200
به حکم عشق کتابی زنم به نام عشق، بلند بالا
دردهای نویسم کس نشنیده باشد تا به حالا
ز درد جدای، فراغ ،هجر، زخم غیبی که آمد
بر منی که ساده پا سوزت شدم آه واویلا
 

موضوعات مشابه

بالا پایین