موضوع:دلنوشته
سال نشر: 1403
منتشر شده در: انجمن رمانیک - بخش تایپ دلنوشته.
نام اثر :معرکه ی احساس
نام نویسنده:شبنم بهرامی فرد{آرامش}
ژانر /سبک: تراژادی_ عاشقانه
چکیده:
دیوانهوار عاشقت هستم اما به هنگام بودنت تنهاتر میشوم، میدانم ک تمامم را تناقض فرا گرفته است، چطور میشود از عشقی اهورایی دم...
موضوع:دلنوشته
سال نشر: 1403
منتشر شده در: انجمن رمانیک
نام اثر:
نام نویسنده:شبنم بهرامی فرد
ژانر /سبک: اجتماعی_تراژدی
چکیده:
به هر سو می نگرم جز درد و غم و خون چیزی نمی بینم، گوش هایم از صدای وحشت برانگیز بمباران صوت می کشند و استخوان هایم از درد جیغ میزنند، ناله هایم در میان ناقوس مرگ بار آتش...
بسم تعالی
***
نام رمان: زادگاه
نویسنده: ایــلآی | Eyvin A
ژانر: ترسناک، تراژدی.
خلاصه:
دفتر خاکخوردهای پیدا شد. دست نوشتههایی لرزان از فرد درماندهای در آن به چشم میخورد. در صفحات کهنهی آن دفتر که کمی از جلد روی آن تغییر رنگ یافته بود، جملات سادهای کنار یکدیگر قرار گرفته؛ امّا هیچکَس...
عنوان: دیوان شعر در اوج بهار در قعر خزان
شاعر: amingarreen
ژانر: عاشقانه، اجتماعی، تخیلی، تراژدی
مقدمه: گر این عشق بود که ما چشیدیم
پس بدانید جام زهر سر کشیدیم
اندر این چند صباح عمر غمگین
اندازه دنیا ستم زی یارمان دیدیم
عنوان: نشان از تو
ژانر:عاشقانه، تراژدی
نام نویسنده: فائزه میرانی
مقدمه: نه بلدم ادبی تایپ کنم و نه میخوام ادبی تایپ کردن رو یاد بگیرم
من نیومدم این جا تا سطح سوادم رو بفهمونم و نه میخوام اون قدر ساده حرف بزنم
که خیال کنی سادهسادهام
تمام این ها را بر زبان آوردم که بفهمی دلتنگم
روز های...
| بِسمِپادِشاهتَختِخونینَم |
روایتِ: غلافِ لاوِندِر
تاریخِ: ٠۲/۶/۱۷
ژانرِ: عاشقانه،جنایی،تریلر
نویسنده: ماوی ارگ⚚
ناظر: @فاطره
هر پارت، با اسمِ «"دِلهان"»، آپلود و خورده جملاتی در ابتدا «"تکستهرپارتکهدرموردشهست"» نوشتهمیشه هر پارت از 4000`کلمهبرخورداره.
دِلهان: پادشاهدِل
خلاصه...
عنوان: رواق
نویسنده: حیران
ژانر: تراژدی
ناظر: @Lovely Devil
سرآغاز
بیا بگذاریم چیزی را به معنای واقعی به یاد نیاوردن، به یاد نیاوریم. هیچ چیز را، حتی خاطرات کودکی مان را. نه آنکه فراموش کنیم، تنها به یاد نیاوریم. بیا زندگی نکنیم، تا آنجا که می توانیم زندگی نکنیم و در عوضش نمیریم هم. بیا وقتی...
نام رمان: افکار پوسیده
نام نویسنده: رها:)
ژانر: اجتماعی، تراژدی
خلاصه: همیشه بهخاطر دختر بودنم، از خیلی از لذّتهای دنیا، محروم بودم. تا به چیزی علاقه پیدا کردم و آن را با ذوق و شوق گفتم، ذوقم را کور کردند و گفتند چون دختری، نمیتوانی اینکار را انجام بدهی. من ماندم و حسرتهایم که با مهر دختر...
نام اثر: وجع باطن
نویسنده: @Maedeh
ناظر: @لبخند زمستان
ژانر: تراژدی، اجتماعی
خلاصه: همه رازهایی زیر آن نقاب پنهان کرده اند... نقابی که میتوان گفت بیشتر اوقات بر چهره دارند. رازهایی شامل عواطف و افکار واقعی آن شخص! یعنی شما تا بحال آرزوی آن قدرت فضایی که باعث شود فکر بقیه را بخوانیم، نداشته اید؟...
نام دلنوشته : ماهی حوض نقاشی
نام نویسنده: پانیک۳۱۵
ژانر: تراژدی
ناظر: @CANDY
مقدمه:
گاه گاهی قفسی میسازم با رنگ، میفروشم به شما
تا به آواز شقایق كه در آن زندانی است دل تنهایی تان تازه شود .
چه خیالی، چه خیالی، … میدانم پرده ام بی جان است .
خوب میدانم، حوض نقاشی من بی ماهی است
شاعر -سهراب سپهری
عنوان رمان: و تن
نویسنده: حیران
ژانر: اجتماعی، تراژدی
ناظر: @~بئاتریس~
خلاصه:
اینجا کسی دارد با اضطراب دارد زندگی می کند. زندگی کردن معنای این را دارد که کسی می خواهد به جای فرار تا عمق چیزی را حس کند ، بگذارد دقیقاً رو به رویش باشد ، بگذارد تنها چیزی باشد که وجود دارد. اینجا کسی می خواهد با...
بِهنامِپاکِزادانِحَق
🔻رُمانِ: سَقفِسُقوٌط | تَک جلدی
🔻ژانْر: `ادبے،`اجتماعے،`عاشقانه
🔻نویسنده: چیکسای
ناظر: @رها:)
🔻خُلاصه:
🔖آئین دلدادگیات چه میگوید؟ میگوید چند قدم مانده به من را چگونه طی کنی.. بِدَویی؟ پرواز کنی؟ یا شاید هم میخواهی میانمان پُل بزنی. برای همان چند قدم میخواهی...
نام دلنوشته: بابا
نام نویسنده: رها:)
ناظر: @CANDY
ژانر: تراژدی
مقدمه:
نیمه شبها مغزم دیوانه میشود. خاطرههایی به من نشان میدهد که باعث میشود جیغهایم را در بالشت خفه کنم و به یاد همان خاطرات خوب و بد، گریه کنم. بابا، هر شب مغزم خاطراتمان را به من نشان میدهد و من، قلبم و مغزم با یکدیگر...
به نام خدایی که اگر حکم کند، ما همه محکومیم!
نام دلنوشته: ناقوس انفکاک
ژانر: غمگین، اجتماعی
نام نویسنده: هانیم
مقدمه:
ناقوس به صدا در میآید و انفجاری سهمگین در امتداد حفرههای قلب اتفاق میافتد... پژواک صدای خرد شدن تکه تکههای قلب به قدری زیاد شده است که گوشهایش را میفشارد و آن صدای...
نام دلنوشته: من،او و دیگری
نام دلنویس: لیلا پارسا
ژانردلنوشته: عاشقانه، غمگین،تراژدیک
مقدمه:
من بودم در ابتدا تنها، از ازل بی انتها!
او آمد با سازی افسونگر و زیبا
مرا شیدای خویش گرداند،بانغمه اش
من شدم فرهاد و او شد شیرینش.
امان،امان از روزی که شد دیگری پیدا
من شدم دوباره تنها!
نام رمان: عشق یعنی...|...Love mean
ژانر: عاشقانه*طنز*تراژدی
نویسنده: لوتوس لیدی|Lotus Lady
مقدمه:
وقتی برای اولین بار او را دید...
هرگز فکرش را نمیکرد که "او"
همان کسی است که بعدها، بارها برایش بمیرد...!
اولین دیدار آنها در یک کافیشاپ، ایستگاه اتوبوس یا مترو نبود.
در یک پیادروی پر از درخت، در...
نام رمان: عشق زندگی من
نویسنده: نیایش بیاتی
ژانر: تراژدی، عاشقانه
ناظر: @Sevda19
خلاصه: درباره زندگی دختری به نام نیایش، پر از فراز و نشیب، بعد از اتفاقی عجیبی که بر سر او آوردند، او....
نام اثر: دلقکها نمیخندند
نویسنده: lucifer
ژانر: تراژدی
مقدمه:
دلقکهای عزیز! واقعاً برای تخریب حرفهی شما؛ متاسفم!
دلقک خوبی بودن، سخت است...! از همانها که ساعتها بدون زله شدن، نقشبازی میکنند...!
با اینحال؛ حسی در قعر وجودم میگفت من دلقک خوبی نیستم؛ تمام پیکرم به هوای لبخند مردم تخریب...