عنوان: دیوان شعر در اوج بهار در قعر خزان
شاعر: amingarreen
ژانر: عاشقانه، اجتماعی، تخیلی، تراژدی
مقدمه: گر این عشق بود که ما چشیدیم
پس بدانید جام زهر سر کشیدیم
اندر این چند صباح عمر غمگین
اندازه دنیا ستم زی یارمان دیدیم
عنوان: نشان از تو
ژانر:عاشقانه، تراژدی
نام نویسنده: فائزه میرانی
مقدمه: نه بلدم ادبی تایپ کنم و نه میخوام ادبی تایپ کردن رو یاد بگیرم
من نیومدم این جا تا سطح سوادم رو بفهمونم و نه میخوام اون قدر ساده حرف بزنم
که خیال کنی سادهسادهام
تمام این ها را بر زبان آوردم که بفهمی دلتنگم
روز های...
رمان: نوشدارو
نویسنده: لیلا مرادی
ژانر: عاشقانه، تراژدی
ناظر: @ماهِ نزدیک
خلاصه رمان:
رمان نوشدارو داستان یک زوج عاشق رو روایت میکنه، که اتفاقاتی باعث بروز تغییراتی تو زندگیشون میشه. قصه از اون جایی شروع میشه که مهرداد در یک تصمیم ناگهانی خواهان جدایی از نامزدش، نازنینه. هیچکس نمیدونه...
نام رمان: بیمار اتاق چهل و پنج
نام نویسنده:نرگس رئیسی
ژانر:عاشقانه، تراژدی
ناظر: @بانوی تلالو
خلاصه: داستان درباره دختر روانشناسی است که خیلی اتفاقی با یک پسر افسرده آشنا میشود و...
نام رمان: نيلوفر کاغذی
ژانر: تراژدی،جنايي_پلیسی،عاشقانه
نویسنده: ابراهیم نجم آبادی
ناظر: @nafas.shahpori
خلاصه:
گل؛ گل نيلوفر، اولین چیزی که به ذهنمون میاد زیبایی و بوی خوش؛ ولی گل داستان ما کاغذیه، نيلوفر کاغذی که فقط بوی خون میده!
السا مامور تحقیقات قتلهای زنجیرهای میشه، قتلهای بی رحمانهای...
نام اثر: وجع باطن
نویسنده: @Maedeh
ناظر: @لبخند زمستان
ژانر: تراژدی، اجتماعی
خلاصه: همه رازهایی زیر آن نقاب پنهان کرده اند... نقابی که میتوان گفت بیشتر اوقات بر چهره دارند. رازهایی شامل عواطف و افکار واقعی آن شخص! یعنی شما تا بحال آرزوی آن قدرت فضایی که باعث شود فکر بقیه را بخوانیم، نداشته اید؟...
بِهنامِپاکِزادانِحَق
🔻رُمانِ: سَقفِسُقوٌط | تَک جلدی
🔻ژانْر: `ادبے،`اجتماعے،`عاشقانه
🔻نویسنده: چیکسای
ناظر: @رها:)
🔻خُلاصه:
🔖آئین دلدادگیات چه میگوید؟ میگوید چند قدم مانده به من را چگونه طی کنی.. بِدَویی؟ پرواز کنی؟ یا شاید هم میخواهی میانمان پُل بزنی. برای همان چند قدم میخواهی...
نام دلنوشته: بابا
نام نویسنده: رها:)
ناظر: @CANDY
ژانر: تراژدی
مقدمه:
نیمه شبها مغزم دیوانه میشود. خاطرههایی به من نشان میدهد که باعث میشود جیغهایم را در بالشت خفه کنم و به یاد همان خاطرات خوب و بد، گریه کنم. بابا، هر شب مغزم خاطراتمان را به من نشان میدهد و من، قلبم و مغزم با یکدیگر...
رمان برادرکشی
نویسنده:شیما فراهانی
ژانر:عاشقانه
ناظر: @CANDY
خلاصه ی داستان:
این داستان دربارهی دختری به نام پریماه و پسری به نام سیاوش هست که به طور تصادفی در دانشگاه با یکدیگر آشنا میشوند و به هم علاقه پیدا میکنند. سیاوش، که بعد از مدتی تصمیم میگیرد به خواستگاری پریماه برود در شب خواستگاری...
«به نام آنکه هستی نام از او یافت»
نام رمان: در پناهِ یک بی پناه!
نویسنده: سونیا جهانبخشی
ژانر: #عاشقانه #تراژدی #اجتماعی
ناظر: @Carmen Sandiego
خلاصه:
حلاوتی محبوس شده در ژرف قیرگون اذهان، فغانهایی را میشنود. فغانهایی که اعمال او را به سخره گرفته و مغزش را به انهدام میکشاند. درست در جایی...
نام رمان: زنده بودن به معنی زندگی نیست!
نویسنده: سمیرا سادات امیری
ژانر: عاشقانه، تراژدی، اجتماعی
ناظر: @رها:)
خلاصه:
همه چیز بعد از مرگ پدر و مادرم شروع شد، و بعد من فهمیدم پدر و مادرم وصیت کرده اند تا در زادگاه مادرم مدفون شوند.
و من ناچار برای برآورده کردن، آخرین خواسته ایشان با تنها دوست...
نام رمان: عشق زخمی (جلد اول)
نویسنده: مریم فواضلی
ژانر رمان: عاشقانه_تراژدی
ناظر: @mahi1390
خلاصه: سوگند به زخمی،که قلبم را تهی کرد
هنوز جانانه برای تو جان می دهد.
افسوس که نگاه نمناک مرا ندیدی،که چگونهبرای تو می ریخت؛
ای جانانهام،تا آخرین لحظه زندگیام و پنج دقیقهآخر آن دوستت دارم.
جعفر...
نام رمان ـ فراسوی رنج
نام نویسنده ـ zarbano
ژانر_ عاشقانه، پلیسی، تراژدی
ناظر: @لبخند زمستان
خلاصه ـ
در مورد یه دختره که عشقشو از دست میده و اجباری ازدواج میکنه و در اخر همسرش که فکر میکنه مرده میره دنبال انتقام گرفتن از کسایی که اذیتش کردن
با نام و یاد خدا
عنوان رمان: مهره مار
نویسنده: هانیه حنفی
ژانر: عاشقانه، اجتماعی، تراژدی
ناظر: @لبخند زمستان
خلاصه
بهار و رضا زوجی که در گوشهای از این شهر بزرگ زندگی ساده خود را پیش میبرند، به دلیل نازایی بهار صاحب فرزندی نیستند؛ ولی مادر رضا دوست دارد خیلی زود طعم شیرین نوه را بچشد و...
به نام خدایی که اگر حکم کند، ما همه محکومیم!
نام دلنوشته: ناقوس انفکاک
ژانر: غمگین، اجتماعی
نام نویسنده: هانیم
مقدمه:
ناقوس به صدا در میآید و انفجاری سهمگین در امتداد حفرههای قلب اتفاق میافتد... پژواک صدای خرد شدن تکه تکههای قلب به قدری زیاد شده است که گوشهایش را میفشارد و آن صدای...
نام فنفیکشن: مانکن
نویسنده: Mahsa83(M.M)
ژانر: عاشقانه، اجتماعی، درام
ناظر: @~مَهوا ~
خلاصه: کاوه و همتا به شدت عاشق هم هستند؛ اما کاوه مجبور میشه بخاطر بدهیهای پدرش که در زندان است خودش رو به دختر عموی پدرش یعنی کتایون بفروشد و در این ازا او پدرش را از زندان آزاد میکند و بدهیهایش را...
نام دلنوشته:سکوی مرگ
نام دلنویس:دلارام
ژانر:تراژدی، عاشقانه
مقدمه:
وای از لحظه ای که زبانم به گفتن باز شد؛ اما
دلت از من دور بود که بشنوی مرا
نبودی تا از چشمانم بخوانی بغض روحم را
انتهای نبودنت نا پیداست،
از بلندای سکوی مرگ سقوط خاطره ها دلگیرست،
جای خالی ات در قلبم غمگینم میکند؛ اما
رنگ...