دلنوشته فریاد ماه
دلنویس: آرمیتا حسینی به قلـــــــــــــــم ســــــــــــــــــــــــرخ
ژانر: فلسفی، تراژدی
مقدمه
اکنون که مینویسم خواب یا بیدار بودنم را نمیدانم
در پایان مسیر بیدار شدن یا دوباره خوابیدنم را نیز، هیچ نمیدانم
چه روز باشد چه شب
ماه در مغزم صدا میکند و چیزی میگوید
انگار...
نام داستانک: اهواء
نام نویسنده: یسنا باقری
ژانر: تراژدی، تخیلی(روانشناختی)، جنایی
خلاصه کلی:
سایهها همیشه با من بودند، از همان بچگی.
یادم میآید دست هایم را توی دستهایشان میگرفتند و من را به دنبال خودشان میکشیدند.
اهواء قتل سایه ها نام کامل قصه من است، آخر هوس کردم قاتل سایه ها باشم.
"بسم رب الهی"
کلبه خاطرات
نگارنده: parya
ژانر: عاشقانه، تراژدی
خلاصه:
پشت شیشههای بخار گرفته، در میان کلبهی خاطرات خویش ایستادهام و ذهنم در میان دفتر کهنه و ورقِ کاهی سفر میکند تا بالاخره میرسد به همان جملات بینقطه سر خط:
- جانم به قربانت، برگرد! برگرد که بدون تو دنیای من طعم زهرمار...
نام اثر: زیبای من
نویسنده: Curly
ناظر: @Johnny Romanik
ژانر: تراژدی، عاشقانه
خلاصه:
فردایش کجاست او کجاست؟
همه را برای شجاعتش فدا میکند.
افسوس! که دیگر دارایی هایش بازگشتنی نیستند.
بهنام صاحب قلم
نام اثر: از گودال تقدیر برگشته
نویسنده: MAHDIEH.A
ناظر: @Johnny Romanik
ژانر: اجتماعی، تراژدی، عاشقانه
خلاصه: ما زنها گاهی نیاز داریم نق بزنیم، اشک بریزیم، زمین بخوریم، بسازیم و بمانیم پای شکستههای دلمان. ما زنها نیاز داریم بزرگ شویم اما بچگی هم کنیم. غرور داشته باشیم اما...
"به نام چاشني بخش زبانها"
نام: افكار چراغاني
دلنويس: ر. دوست حسيني
ژانر: اجتماعي _ تراژدي
مقدمه:
همهچیز از يکجرقه آغاز ميشود.
افكار و احساسات خوب، مثل يک ميدان مغناطيسي ميماندكه هرچه
دورتر شوي، جاذبه آن هم زيادخواهد شد.اگر قلب مهربانت را از حصار
زنجيرهاي غم،كينه و دشمني،...
نام رمان: تقدیر اجباری
نویسنده: فاطمه صالحی نیک
ناظر @Laluosh
ژانر: عاشقانه# طنز# تراژدی
خلاصه رمان: درباره زندگی دوتا آدمه متفاوته که خواسته هاشون باهم فرق داره، سرنوشت برخلاف خواسته این دونفر رقم میخوره که این دو مجبوراً برای پس گرفتن ارثیه و یه قضیه شخصی مدتی همدیگه رو تحمل کنن... .
﷽
اسم رمان : طلعت وفاداری
نویسنده : مبینا ر. ی
ناظر: @poone20
ژانر رمان : عاشقانه، تراژدی
خلاصه : گویا وفاداری وجودت، مانند طلعتی رخشان در ذهنم رخنه کرده است! از زمانی که نور وجودت را حس نمیکنم، دنیایم تیرهای به طعم درد شده رفیق جانانم! کاش بدانی، بدون تو وجود من هم بی دلیل است! رفیق جانانم،...
اسم رمان: سفارت بهشت
نویسنده: ط.اسایش
ناظر: @seon-ho
ژانر: تراژدی، اجتماعی، عاشقانه
خلاصه: خواهر و برادری، بعد از چند سال متوجه میشوند خواهر و برادر واقعی نیستند و به اجبار از هم جدا میشوند اما پایان داستان به اینجا ختم نمیشود و علاقه دیگری بین آنها شکل میگیرد، علاقهای نه از جنس خواهر و...
نام اثر : بهشت موعود
نویسنده : محمدامین (رضا) سیاهپوشان
ژانر : اجتماعی
مقدمه :
بهشت موعود ، باغی بزرگ که در همه ادیان بزرگ الهی وعده داده شده است. اما راه رسیدن به آن را در پرستش خدا دانسته اند ، آیا برای بهشت موعود رسیدن پرستیدن خداوند کافی است ؟ یعنی همه کار انجام دهیم و فقط خداوند را بفرستیم!
«به توکل نام اعظمت... بسم اللّه»
نام رمان: دودمان
نام نویسنده: سونیا جهانبخشی
ناظر: @seon-ho
ژانر: اجتماعی_ عاشقانه_ درام
خلاصه:
طنینِ تلخ جاهطلبی به گوش میرسد و اینبار پروانه پس از شکست، دوباره پا در ورطهی موفقیت و رقابت میگذارد. حال غیرمنتظرهها همیشه حرف اول را میزنند. حرف اولِ...
عنوان اثر: دلبر سرطانی
نویسنده: آتنا زارعیان
ژانر: تراژدی، عاشقانه
مقدمه:
میخواهم چند کلمهای برای تویی که در روح و جان من دمیده شدهای، بنویسم.
برای تو مینویسم که چند ماهی میشود با تمام بیرحمی، من را در بین این آدمهای بیرحمتر از خودت تنها گذاشتهای و رفتهای. موقع رفتنت، حتی یک خبر خشک و...
نام داستان کوتاه: مَها
نام نویسنده: میناطویلی زاده
ژانر: تراژدی، اجتماعی
خلاصه:
تلاطم زندگی تاریکم در اوج روشنایی اتفاق افتاد... گم شدهام میان مه، میان ابرهایی سیاه در دل آسمان آبی رنگ، به این فکر میکنم ابرها به آسمان تیکه میکنند...
درختان به زمین...
و من باید به نامهربانیهای اطرافم تکیه...
عنوان رمان: بی خوابی
نویسنده: آتی.ج
ژانر: عاشقانه، معمایی، تراژدی
ناظر: @نویسنده♛غیرعادیـღ♛✐
خلاصه: روی پیشانیام نوشتهاند: «باطل شده.»
روی قلبم چه مینویسند؟ شکستخورده؟ مریض؟ داغان؟
نمیدانم! هرچه که میدانم، هرچه که باید بدانم تویی!
با قصههایت،
با بیخوابیهایم...
شاید عجیب باشد، اما روی...
نام اثر: رانده شدهها
به قلمِ: تینا اسعدی
ژانر: عاشقانه، تراژدی
ناظر: @sani.v.n
خلاصه:
به خاطر اخلاقمون از این دنیا از بین مردم حذف نشدیم به خاطر طرز فکرمون از جامعه طرد شدیم.
نام دلنوشته: نوزده سال بعد
ژانر: تراژدی
دلنویس: maleficent
مقدمه:
فرشته با سردرگمی پرواز میکرد و نمیدانست با نفسهایم چه کند.
- تصمیمت رو گرفتی؟ چه دعایی میکنی؟
- نوزده سال بعد... .
عنوان دلنوشته: متروپل ویران شده!
نام نویسنده: مبینا عباسی
ژانر: تراژدی، اجتماعی
مقدمه: تقدیم به چه کسی کنم؟ به مردمانی که 8 سال جنگیدند؟ به مردمانی که برای ما کشته و شهید دادند بازهم بگویم کاکو جان غصه نخور شهید شدند؟ نه!نه! این سهم آبادان نبود و سهم ایران بی کفایتی نیست... آبادان، با غم مردم...
به نام خداوند دلهای پاک
سلام خدمت شما دلنویس عزیز!
متشکریم از شما برای انتخاب انجمن رمانیک جهت انتشار آثار ارزشمندتان.
خواهشمندیم قبل از شروع کردن نگارش دلنوشتهتان، قوانین مذکور در تاپیک زیر را با دقت مطالعه فرمایید!
[قوانین و مراحل ایجاد تاپیک دلنوشته]
پس از ارسال حداقل ده پارت از دلنوشته...