نام: بادکنک زرد
نویسنده: میم.ز
ناظر: @فاطره
ژانر: تراژدی، اجتماعی، عاشقانه
خلاصه:
روحش مانند بادکنک رها، و تنش همسان قناری در قفس محبوس شده. نگاهش غم دارد، و پاهایش توان راه رفتن ندارد. دل میبندد؛ اما کسی او را در دل خود جای نمیدهد!
زندگی به او سیلی میزند و او، چارهای جز تحمل و پذیرش...
نام رمان :هفتتیر
نام نویسنده: یگانه ۱۲۳
ژانر: انتقامی_ عاشقانه
ناظر: @فاطره
خلاصه: از روزی که دزدیده شدم، یک روز خوش هم ندیدم... فقط تاریکی بود و تاریکی و ظلمت ... اما چشمان او کورسوی امید من بود... و چه کس میداند که عاقبت من چه خواهد شد؟
مقدمه: اسیر میشویم در جنگی شرکت نکرده،
مجازات...
نام اثر: نبض تنهایی
نویسنده:سونیا جلالت
ژانر: فانتزی، عاشقانه، تاریخی
ناظر: @فاطره
خلاصه:
دوشیزه آدرا دختر بزرگترین ناشر و ویراستار ایالت اورگن «هنری لوئیس پیتوک» است. او که سالها پیش مادرش را از دست داده، در دنیای تاریک تنهاییاش به سر میبرد. اما شبی که این دوشیزه جوان با درخت زندگی ملاقات...
عنوان رمان: سیاه میان صدسفید
به قلم: Sara
ژانر: معمایی، جنایی
ناظر: @فاطره
خلاصه:
همه میگویند دنیای مافیا جایی برای دخترها و زنها ندارد. سارا دختریست که از تبعیض متنفر است. میخواهد ثابت کند به جایگاه والاتری تعلق دارد. زمانی میرسد که سارا به تنهایی در مقابل صدها مرد قرار می گیرد، همانند یک...
| بِسمِپادِشاهتَختِخونینَم |
روایتِ: غلافِ لاوِندِر
تاریخِ: ٠۲/۶/۱۷
ژانرِ: عاشقانه،جنایی،تریلر
نویسنده: ماوی ارگ⚚
ناظر: @فاطره
هر پارت، با اسمِ «"دِلهان"»، آپلود و خورده جملاتی در ابتدا «"تکستهرپارتکهدرموردشهست"» نوشتهمیشه هر پارت از 4000`کلمهبرخورداره.
دِلهان: پادشاهدِل
خلاصه...
نام دلنوشته: من زندهام
نام نویسنده: لیلا پارسا
ژانر: ندارد
ناظر: @فاطره
مقدمه:
من زندهام، هنوز نفس میکشم با ریههای نیمه سوختهام!
من ماندهام در مرداب سرابگونهای که انسانیت نام دارد.
من هنوز خس_خس آواهای تاول زده آدم بودن را میشنوم.
من همچنان آخرین رمقهای بشریت را حس میکنم، که می گوید...
عنوان: رواق
نویسنده: حیران
ژانر: تراژدی
ناظر: @Lovely Devil
سرآغاز
بیا بگذاریم چیزی را به معنای واقعی به یاد نیاوردن، به یاد نیاوریم. هیچ چیز را، حتی خاطرات کودکی مان را. نه آنکه فراموش کنیم، تنها به یاد نیاوریم. بیا زندگی نکنیم، تا آنجا که می توانیم زندگی نکنیم و در عوضش نمیریم هم. بیا وقتی...
عنوان:کاش قصه بود
ژانر: اجتماعی
نویسنده: مولوی
ناظر: @ایرما
مقدمه:اگه تو قصه ها زندگی میکردم ، مثلا یه شخصیت اصلی بودم توی قصه های خوب برای بچه های خوب.اونجا که همیشه آخر کار آدم بدا بازنده و پشیمون میشن و آدم خوبا برنده بازی میشن و قهرمانهای داستان شناخته میشن.اونجا دیگه آدم خوب یا بد تعریف...
نام رمان:پارانوئید
نویسنده:افرودیت
ژانر:عاشقانه /اجتماعی
ناظر: @Lovely Devil
خلاصه: سرنوشت زندگی هر کدوم از ماها یجور نوشته شده لابد ماله منو با جوهر سیاه نوشتن که عروس خون بس شدم زندگی ما پره از ای کاش هاست .ای کاش پام میشکست اون شمال کوفتی رو نمیرفتم کاش ترانه نمیمرد ذهنم شلوغ بود اما وسط...
نام داستان: باران خاک خورده.
نویسنده: فاطمه یوسفی
ژانر: تراژدی، اجتماعی
قسمتی از داستان: چطور میتوانست کسی را قانع کند تا خوب باشد و وقایع این جهان لعنتی را برایش شرح دهد در صورتی که خودش میدانست همه میروند؟ میدانست همه بلاخره تنها میمانند. میدانست همه میمیرند. میدانست خیلیها هنوز بخاطر...
«بهنامخالققلم»
نام رمان: هادی
نویسنده: مریم فواضلی
ژانر: مذهبی، عاشقانه
ناظر: @ایرما
خلاصه:
هادی و زحل زوج خوشبختی هستند.
ولی این زوج خوشبخت، منتظراند.
سالیانه سال دل به خدا بستهاند، و منتظر بارش رحمت خدا...
آیا این صبر و ایمان به کجا ختم میشود؟
نام اثر: برای لنا بنواز
نویسنده: ابوالفضل حسینیراد
ژانر: اجتماعی
ناظر: @ایرما
خلاصه رمان :
زندگی پر هیاهوی ویالونیست معروفی است، که بعد از فوت همسرش بعد از یک دوره بیماری،احساس میکند ک موسیقی باعث شده بود؛ که او کمتر به همسرش توجه کند و از موسیقی زده میشود!
اوخیال برگشت به دنیای موسیقی را...
شاعر: دمیورژ
قالب: سپید
نام: معراج سقوط
ژانر: ...................
خلاصه: .............
سخنی با مخاطبین: از اونجایی که شعر مثل رمان یا داستان نیست که منسجم باشه و هر شعر یک نوشته مستقل و جدا به حساب میاد نمیتونم ژانر یا خلاصه کلی واسش تعیین بکنم
بسمه تعالی
رمان: محبوب
به قلم: سحرصادقیان
ناظر: @BAD_GRIL
ژانر: عاشقانه
خلاصه:
انگیزه ای برای یکنواختی های روزمره ندارم، من خالق دنیای جدیدی هستم؛ دنیایی سرشار از احساساتِ پاکم که تنها خودم فرمانروای او باشم ، تو همان باش که لایق ستودنی و من بی مهابا میروم سمت آینده هرچه بادا باد...
مقدمه...
"بهنامخالقارواح"
نام رمان:در سه شب
اثر:مریم فواضلی
ژانر:ترسناک
ناظر: @Lovely Devil
خلاصه:
شبهای دعا خواندن رسید، در این ایام مردم،
سه شب مستدام دعا میخواندند.
با شروع آن شب، اتفاقاتی میافتدد که آن زن گذشته را زنده میکند!
نعرهاش گوشها را خراش میدهد.
نالهاش دل را گریان میکند.
نام رمان: افکار پوسیده
نام نویسنده: رها:)
ژانر: اجتماعی، تراژدی
خلاصه: همیشه بهخاطر دختر بودنم، از خیلی از لذّتهای دنیا، محروم بودم. تا به چیزی علاقه پیدا کردم و آن را با ذوق و شوق گفتم، ذوقم را کور کردند و گفتند چون دختری، نمیتوانی اینکار را انجام بدهی. من ماندم و حسرتهایم که با مهر دختر...
عنوان: من لیلیث نیستم
نویسنده: اِل
ژانر: فانتزی تخیلی ترسناک
ناظر: @Lovely Devil
خلاصه:
شوق ماندن داشتم، اما توان نبرد نداشتم.
اما با درد مرگ را صدا زدم.
خاک را در آغوش کشیدم.
اما زندگی مرا وادار کرد تا برگردم.
برگردم و رو به رو شوم.
با سرنوشتی که دیگران برایم رقم زدند.
تا آشوب را در این عالم به...
نام اثر: وجع باطن
نویسنده: @Maedeh
ناظر: @لبخند زمستان
ژانر: تراژدی، اجتماعی
خلاصه: همه رازهایی زیر آن نقاب پنهان کرده اند... نقابی که میتوان گفت بیشتر اوقات بر چهره دارند. رازهایی شامل عواطف و افکار واقعی آن شخص! یعنی شما تا بحال آرزوی آن قدرت فضایی که باعث شود فکر بقیه را بخوانیم، نداشته اید؟...
نام فن فیکشن: آریل، شیطان دریایی
نویسنده: نرگس محمدیان روشنفکر
ژانر: فانتزی، تخیلی
خلاصه: آریل برای فرار از نقص خود، از معجونی استفاده کرد که شیاطین را وارد دنیای پریان دریایی میکرد. با اینکار، تمام عمرش مجبور شد از عبارت "آریل، شیطان دریایی" فرار کند.
مقدمه: تمامی شاهزادگان و افراد سلطنتی در...