پارت نه
*آراز*
هه دختره بیریخت.
نمیخواستم تلافی کنم ولی یه چیزی تو مغزم میگفت تلافی کن.
یهو یه صدای تو مغزم گفت:
الان تلافی کردی ناراحتی؟.
یهو زدم رو ترمز!
آرمان- آراز خوبی چی شد؟ چرا یهو زدی رو ترمز.!
- هان؟
آرمان- هان چیه؟!
- هیچی میگم تو الان چیزی گفتی.؟
آرمان- آراز دیونه شدی خوب گفتم چرا زدی رو ترمز!
- نه قبلش
آرمان- قبلش من هیچی نگفتم یعنی از موقعی که نشستیم تو ماشین هیچکی هیچی نگفته!.
- اهان حتما اشتباه شنیدم.
(صدا:اشتباه نیس من وجدانتم)
بلند گفتم: تو دیگه چه زهرماری هستی؟!
آرمان با تعجب نگاه میکرد!
(صدا:تو فقط صدای منو میشنوی ی×ا×ب×و تو مغزتم هرچی فکر کنی من میفهمم)
قیافه من •_•
آرمان- داداش راه بیفت بریم بیمارستان انگار حالت خوب نیس.
- هان نه بابا خوبم
ماشینو روشن کردمو راه افتادم.
توی ذهنم - الان تو جنی روحی چی هستی تو مغز من چیکار میکنی؟!.
(صدا: میگم اسکل من وجدانتم،هرکسی وجدان داره که جایی اتفاقی براش میاد.)
- یعنی تو همه فکرای منو میخونی؟
(وجدان: خب آره)
- نمیشه نخونی؟.
(وجدان:چرا انوقت؟)
- شاید نخوام خوب هنوز تورو نمیشناسم.
(وجدان:وایی خدا گیر چه اسکلی انداختی منو. به قول آرام با شتر روبرو کردی منو؟.)
- چی آرام به من میگه شتر؟
(وجدان: آره)
- تو از کجا میدونی.
(وجدان: خوب وجدانش گفته)
- یعنی وجدانا با هم ارتباط دارن؟
(وجدان:اف چقد سوال میپرسی بابا من حالا حالا ها بیخ گوشتم.
بعدم اره ولی نمیتونن چیزای آدماشونو بگن)
- خوب پس تو از کجا فهمیدی به من میگه شتر؟
(وجدان: خوب یهو از دهن وجدانش پرید.ولی بیراهم نمیگهها واقعا شتری)
- هوی آقاوجدانه معدب باش
(وجدان: اوکی باو)
***
میگم آقا وجدانه؟!
(وجدان: ای بمیری دهنم کف کرد.باو بگو وجی راحت باش)
- همون حالا! الان واسه چی امدی تو که قبلاً نبودی؟
(وجدان:/: خوب گلابی،شتر،عن،ماست...
-اهم اهم اصلا ناراحت نباشا امواتمم بگو!.
(وجی:اوکی تو ور نزن تا بگم،چی میگفتم؟ آها آخه ماست.چونه تو عقب موندی،دیر آمدم چون ترسیدم رو منم تاثیر بزاری.)
- بی ادبه.... الآنم نمیامدی
(وجی: ناراحتی)
- آره
(وجی: به عـ....)
- هوی هوی آدم باش
( وجی: ایش برو گمشو من رفتم)
- خب به درک!
رسیدیم خونه،با ریموت درو باز کردم و رفتم تو پارکینگ پارک کردم.پیاده شدیم رفتیم سمت ویلا.
آرمان با صدای بلند:
آهای اهالی خانه کجاید.بیاید تک پسرتون قندوعسلتون امده.
زدم پشت گردنشو گفتم:
ببند اون طویلرو.اول اینکه من از تو بزرگترم یعنی من تک پسرشون بودم توی یالغوز امدی،دومن صدات خیلی خوشگله اینجوری داد میزنی؟