نام رمان : خونْسرد-خونِ سرد
ژانر رمان : #جنایی#انتقامی
ناظر: @نویسنده دمیورژ^_^
خلاصه رمان :
به سمت جنازه رفتم و خونسردانه به خون خشک و سردی که روی لباسش بود ، نگاهی کردم . با دقت به تمام صورتش نگاه کردم ؛ به صورتش که رنگ گچ شده بود ، به صورت بی روحش که دیگه شباهتی به اون صورت زیبا نداشت ،، ایستادم و دستور دادم تا با ماشین بفرستنش تو دره ، همون دره ای که همین مرد و خاندانش ، خانواده ام رو بی درنگ و خونسردانه...
حالا نوبت منه ، حالا همه چیز تو دستای منه و این منم که خون این ع×و×ض×ی رو ریختم .. من اومدم برای انتقام و حالا میرسه به نوبت اون داداش ع×و×ض×ی شه ..
ژانر رمان : #جنایی#انتقامی
ناظر: @نویسنده دمیورژ^_^
خلاصه رمان :
به سمت جنازه رفتم و خونسردانه به خون خشک و سردی که روی لباسش بود ، نگاهی کردم . با دقت به تمام صورتش نگاه کردم ؛ به صورتش که رنگ گچ شده بود ، به صورت بی روحش که دیگه شباهتی به اون صورت زیبا نداشت ،، ایستادم و دستور دادم تا با ماشین بفرستنش تو دره ، همون دره ای که همین مرد و خاندانش ، خانواده ام رو بی درنگ و خونسردانه...
حالا نوبت منه ، حالا همه چیز تو دستای منه و این منم که خون این ع×و×ض×ی رو ریختم .. من اومدم برای انتقام و حالا میرسه به نوبت اون داداش ع×و×ض×ی شه ..
آخرین ویرایش توسط مدیر: