وجدان بزار حرف از دهن یارو در بیاد بعد دختر که انقدر هول نمیشه که یه نگاه چب چب به وجدان کردم والا
پس همه موافقین؟ هِن چی شد ببخشید هواسم پرت شد چی گفتین آرزو هیچی قرار شد صبح راه بیوفتیم دوتا ماشین هم ببریم ما با یه ماشین مامان بابا ها هم تو یه ماشین خوب بزارید من به عسی هم خبر وقتی به عسی گفتم گفت که اونا هم میان قرار شد سه تا ماشین بیاریم رفتیم اتاق آماده شدیم بریم دور دور والا رفتیم تو ماشین که سودجو از جیب آدرین زدم نشستم پشت رول
آدرین تو هنگ کار دیانا بودم رفتم درو باز کردم ، بیا پایین بچه الان همه رو کتلت می کنی
دیانا با شیطونی ابرو بالا انداخت نوچ خندم گرفته لود دختر کوچولوی سرتق من
وجدان خاک تو سرت سرتق تو وجدان نبودی هیچ دیدم از تو که بخاری در نمیاد گفتم با وجی دیانا بریم قرار عقد عروسیمون بزاریم هِن وجدان قحط لود لا وجدان این دختره رفتی ازدواج کنی؟ خفه باوا تا حالا که دختره سرتق تو بود حالا هم برو بزا بخوابم گود نایت
عجبا دیدم که این وجدان رفت دیانا هم کع پایین بیا نیست رفتم سمت شا گرد که هواسم حداقل به رانندگیش باشه همه سوار شدیم رفتیم دنبال عسل
عسی چند وقتی هست دلم با دیدن آرسام یه جوری می شه وقتی دیانا گفت با کله قبول کردم که حداقل چند وقت پیشش باشم قرار شد لیان دنبالم الان دوساعته آماده شدم منتظر شونم معلوم نی کدوم گورین
عسل جلو در خونشون دوتا بوث مشتی زدم که دیدم با فوش داره میاد ای خر نکبت گاو الهی شوهرت ترنس باشه الهی شهرت شور باشه الهی کچلی بگیری الهی با دیدن چشای گرد ما با هول سلام الک کرد که پشام هایه ریخته شدمون رو با کمک دوستان عزیز با جارو خاک انداز جمع کردیم