به نام خدا
نام رمان: بال های تیره
نویسنده: کیتی.د
ژانر: تراژدی، تخیلی، معمایی
ناظر:@laluosh
خلاصه: از زمانی که یادم می آید همه بهم می گفتند: فرشته ی تاریک! البته من اسم دارم؛ یک اسم نفرت انگیز.. من لایانا د پارویس وایت نیکل هستم. شاید برایتان سوال پیش آید که اسم من چیز خاصی ندارد پس چرا من ازش...
نام اثر: سوزش دل
نویسندگان: محمدامین سیاهپوشان
ژانر: عاشقانه، تراژدی
خلاصه: عشق که بیاید شخص نمیشناسد. عشق که بیایید چه مزدور باشی، چه قاتل و چه ملکهای مثلاً دربند. کاخ آرزوهایت را میسازد و بالا میبرد و تو میمانی و حسی شاید بسان طوفان نوح ویرانگر.
مقدمه: داستان ما داستانی درباره عشق است...
نام: داستان کلیشه
نام نویسنده: فاطمه فریادرس
ژانر:تراژدی،اجتماعی،عاشقانه،پلیسی،فانتزی،تخیلی
خلاصه ای از رمان:
باید از رمان خودم مینوشتم. تمام چیزهایی که از این پس اتفاق میافتد،نه تمام چیزهایی که تا به حال اتفاق افتاده است. در هر صورت من یک نویسنده هستم.اول داستان آن ساعت مچی عجیب و بعد هم...
نام اثر: خندههای تو
نویسنده: Mahsa83(M.M)
ژانر: عاشقانه، تراژدی
ناظر: @لبخند زمستان
خلاصه:
نمیدانم چه کنم! دوری از او مانند خنجری راه به راه، قلبم را نشانه میگیرد و دردش وجود زخمیام را میلرزاند. او را قلباً دوست میدارم؛ اما با مخالفها چه کنم؟! با درد هجرانِ خود چه کنم؟! و اینک آن وسط...
نام اثر: مهموم منفور
نویسنده: ستایش عیدیوند
ژانر: عاشقانه، معمایی، تراژدی
خلاصه: من سلدام، همون دختری که مثل اسمش قرار بود حامی باشه اما بازی های سرنوشت اون رو از حامی بودن به فرشته بودن تبدیل کرد، اما نه هر فرشته ای؛ فرشته مرگ! همون فرشته بی احساسِ، بی رحمی که مرگ روح و جسم خیلی ها رو رقم...
به نام حق
شعر:جمجمهی حزن
شاعر:نادیا بیرامی
ژانر:تراژدی، اجتماعی
قالب: شعرنو(نیمایی)
مقدمه:
سر از پای نمیشناسم،
نه خویش، نه خلق،
هیچ نمیشناسم!
در این جمجمهی حزن،
در این محبس عبوس منحوس،
میکشد اندوه، افعال گنه را
زوزهکنان به آویز مرگِ منِ از من عاجزتر..
نهایت بر پای خدای افتادم،
او رحیم...
نام اثر: قبر فروید؛ پشت خانه
به قلم: آمین
ژانر: تراژدي
***
دیباچه:
من میدانم!
به همان اندازه که کورم میدانم.
حفرههای تردید وجودم،
پر از صدای پای فلسفه ایست
که گل های لالهی آبی را خاکستری
و مرا تمدنی سوخته، پنهان، در میان قطرههای اشک میپندارد.
من میدانم!
به همان اندازه که میبینم میدانم،...
دلنوشته: دود سیگار
ژانر: تراژدی
دلنویس: آنالیS
مقدمه: خندهاش تلختر شد و صداش با درد بیشتری بلند شد:
- میگی نکشم چون دخترم؟ میدونی! خودمم یک روز به دخترهایی که میکشیدن میخندیدم و براشون تاسف میخوردم؛ میگفتم دختری که میکشه ذاتش خرابه و باید درمون بشه اما، میدونی وقتی خودمم دچارش شدم اون...
نام اثر:زمستان بنفش
نویسنده:*احساس*
ناظر: @بانوی تلالو
ژانر:عاشقانه اجتماعی
خلاصه:
اومده روز تصفیه حساب،
از تویی که کردی حالمو خراب
کلی رویا ساختم باهات
همه رو کردی یه شبه سراب،
رفتم تا داغمو بذارم رو دلت
تا رسیدن بهم، نباشه مشکلت
نبودنو ترجیح دادم به نداشتنت
این بود عشق زیبای خوشگلت!
گاهی...
عنوان: جانشین
نویسنده: hiraeth
ناظر @نویسنده قاتـــل:)
ژانر: اجتماعی، عاشقانه، تراژدی
خلاصه: بالاخره چه کسی میتواند از زیر چشمان تیز بین و سخت پسندش عبور کند و موفق شود، چه کسی میتواند از پس پسرِ پاشا رستمی برآید و به سرانجام مناسبی برسد؟ سرانجام این جانشینِ سختکوش چیست؟
"بسم رب الهی"
کلبه خاطرات
نگارنده: parya
ژانر: عاشقانه، تراژدی
خلاصه:
پشت شیشههای بخار گرفته، در میان کلبهی خاطرات خویش ایستادهام و ذهنم در میان دفتر کهنه و ورقِ کاهی سفر میکند تا بالاخره میرسد به همان جملات بینقطه سر خط:
- جانم به قربانت، برگرد! برگرد که بدون تو دنیای من طعم زهرمار...
بهنام صاحب قلم
نام اثر: از گودال تقدیر برگشته
نویسنده: MAHDIEH.A
ناظر: @Johnny Romanik
ژانر: اجتماعی، تراژدی، عاشقانه
خلاصه: ما زنها گاهی نیاز داریم نق بزنیم، اشک بریزیم، زمین بخوریم، بسازیم و بمانیم پای شکستههای دلمان. ما زنها نیاز داریم بزرگ شویم اما بچگی هم کنیم. غرور داشته باشیم اما...
"به نام چاشني بخش زبانها"
نام: افكار چراغاني
دلنويس: ر. دوست حسيني
ژانر: اجتماعي _ تراژدي
مقدمه:
همهچیز از يکجرقه آغاز ميشود.
افكار و احساسات خوب، مثل يک ميدان مغناطيسي ميماندكه هرچه
دورتر شوي، جاذبه آن هم زيادخواهد شد.اگر قلب مهربانت را از حصار
زنجيرهاي غم،كينه و دشمني،...
نام رمان: تقدیر اجباری
نویسنده: فاطمه صالحی نیک
ناظر @Laluosh
ژانر: عاشقانه# طنز# تراژدی
خلاصه رمان: درباره زندگی دوتا آدمه متفاوته که خواسته هاشون باهم فرق داره، سرنوشت برخلاف خواسته این دونفر رقم میخوره که این دو مجبوراً برای پس گرفتن ارثیه و یه قضیه شخصی مدتی همدیگه رو تحمل کنن... .
﷽
اسم رمان : طلعت وفاداری
نویسنده : مبینا ر. ی
ناظر: @poone20
ژانر رمان : عاشقانه، تراژدی
خلاصه : گویا وفاداری وجودت، مانند طلعتی رخشان در ذهنم رخنه کرده است! از زمانی که نور وجودت را حس نمیکنم، دنیایم تیرهای به طعم درد شده رفیق جانانم! کاش بدانی، بدون تو وجود من هم بی دلیل است! رفیق جانانم،...
اسم رمان: سفارت بهشت
نویسنده: ط.اسایش
ناظر: @seon-ho
ژانر: تراژدی، اجتماعی، عاشقانه
خلاصه: خواهر و برادری، بعد از چند سال متوجه میشوند خواهر و برادر واقعی نیستند و به اجبار از هم جدا میشوند اما پایان داستان به اینجا ختم نمیشود و علاقه دیگری بین آنها شکل میگیرد، علاقهای نه از جنس خواهر و...
نام رمان: جلد اول بِزه بیگنهی (گناه بیگناهی)
نام نویسنده: آمورف
ژانر: جنایی، پلیسی، تراژدی، عاشقانه، معمایی
ناظر: @ZAZA-V
خلاصه: گاهی تاريكی را میخرند و گاهی نقر میكنند. مدام مرتکب بزه میشوند؛ از رعب به جنایت و از جنایت به تقاص ختم میشود.
این داستان روایتگر فرهادیست در دستان قانون که...