علم و تاریخ ثابت کردهاند که در کمال تأسف، همه مرگ و میرها با هم برابر نیستند. برخی از روشهای مردن به سادگی بسیار دردناکتر از راههای دیگر هستند.
هیچکس نیست که واقعا دوست داشته باشد به مرگ فکر کند، چه مرگ برای خودش و چه برای عزیزانش. با وجود این، مرگ بخشی جداییناپذیر از روند طبیعی زندگی...
نام رمان: زنده بودن به معنی زندگی نیست!
نویسنده: سمیرا سادات امیری
ژانر: عاشقانه، تراژدی، اجتماعی
ناظر: @رها:)
خلاصه:
همه چیز بعد از مرگ پدر و مادرم شروع شد، و بعد من فهمیدم پدر و مادرم وصیت کرده اند تا در زادگاه مادرم مدفون شوند.
و من ناچار برای برآورده کردن، آخرین خواسته ایشان با تنها دوست...
نام اثر: پلیس مافیای من
ژانر: پلیسی،عاشقانه
نامنویسنده: پریناز طرفیان راد،مریم فواضلی
ناظر: @رها:)
خلاصه:
برخلاف همه دختر های دور ورش بود؛
دوست داشت بزرگترین مافیای ایران بشه،دستهایش آلوده به خون بود به جای لاک(ناخن)
اما سرنوشت او با راهش کج میکند !
پسری که سد راه هر خلافی بود می توانست...
نام رمان: عشق زخمی (جلد اول)
نویسنده: مریم فواضلی
ژانر رمان: عاشقانه_تراژدی
ناظر: @mahi1390
خلاصه: سوگند به زخمی،که قلبم را تهی کرد
هنوز جانانه برای تو جان می دهد.
افسوس که نگاه نمناک مرا ندیدی،که چگونهبرای تو می ریخت؛
ای جانانهام،تا آخرین لحظه زندگیام و پنج دقیقهآخر آن دوستت دارم.
جعفر...
رمان پشت پلکهای ناخودآگاه
به قلم سرخ
نویسنده: آرمیتا حسینی(دمیورژ)
ژانر: جنایی، عاشقانه، علمی تخیلی، رئال
خلاصه :
مدلین که تا آن لحظه خود را بدون نقطه ضعف میدانست، نسبت به تمام اتفاقات زندگی بی اهمیت بود. با ربوده شدن و قرار گرفتن مقابل دستگاهی که زندگیش را مقابل چشمانش به رقص در میآورد،...
دلنوشته:از اعماق شهر خونین
نویسنده:فاطمه
ناظر: @لبخند زمستان
ژانر:تراژدی،ترسناک،فانتزی(بار اولمه ترسناک مینویسم،خوشحال میم اگه ایرادی داشت بهم بگین!)
مقدمه: قدم زدن در شهری که آدمها بوی مرگ و هراس میدهند،در کنار ترس شاید حسهای دیگر تو را هوشیار کند تا کنجکاویات در این شهر را ادامه دهید...
نام دلنوشته:سکوی مرگ
نام دلنویس:دلارام
ژانر:تراژدی، عاشقانه
مقدمه:
وای از لحظه ای که زبانم به گفتن باز شد؛ اما
دلت از من دور بود که بشنوی مرا
نبودی تا از چشمانم بخوانی بغض روحم را
انتهای نبودنت نا پیداست،
از بلندای سکوی مرگ سقوط خاطره ها دلگیرست،
جای خالی ات در قلبم غمگینم میکند؛ اما
رنگ...
عنوان رمان: پسری از جنس تنهایی
نویسنده: ونوس مقدم
ژانر: عاشقانه، پلیسی، دلهرهآور
خلاصه:وقتی اماده شدم تاکسی گرفتم و بعد از خداحافظی از مادرم از خانه بیرون زدم ساعت 9 شب بود می دونستم یخورده دیر شده ولی زیاد مهم نبود تاکسی که رسید سوار تاکسی شدم و به پارتیه پیشنهادیه نجمه رفتم
مقدمه: پسری که...
نام رمان: نهمین قربانی
نویسنده: اِیوین الف| Eyvin_A
ژانر: پلیسی، جنایی.
اندکی عاشقانه
نثر: معیار
زاویه دید: اوّل شخص، دانای کل.
هدف: محک زدن خود در ژانرهای پلیسی و جنایی.
خلاصه:
زنده بودن یا مردن، شاد یا غمگین بودن، عاشق شدن یا بیعشق ماندن، در این بازی مهم نیست.
اینجایی که من هستم، هیچکس زندگی...
نام رمان: تا آن سوی عشق.
نویسنده مرضیه
ژانر: عاشقانه
ناظر: @black moon
خلاصه: بعد از عشق به تو من دیگر آن من سابق نشدم. آنقدر دوستت دارم که بخواهم همه چیز را فدای تو کنم حتی جان و نفسم را!
راوی:
اول شخص مفرد.
مقدمه:
من در هیاهوی شهر عاشق تو شدم. همین شهر را بر هم میریزم اگر نخواهی مرا!
نام رمان : خونْسرد-خونِ سرد
ژانر رمان : #جنایی#انتقامی
ناظر: @نویسنده دمیورژ^_^
خلاصه رمان :
به سمت جنازه رفتم و خونسردانه به خون خشک و سردی که روی لباسش بود ، نگاهی کردم . با دقت به تمام صورتش نگاه کردم ؛ به صورتش که رنگ گچ شده بود ، به صورت بی روحش که دیگه شباهتی به اون صورت زیبا نداشت ،،...
نام رمان :سرپرستی
ژانر : هیجانی، راز آلود، انتقامی.
نویسنده: حدیثه کاشانی
ناظر : @فو!
خلاصه رمان:
درمورد دختری که با خانوادهاش مهاجرت کردند به خارج و پدرش در کار و تجارت خیلی قوی و یکی از دشمنهاش به قتل میرسونتش و دخترش بی کس در شهر غریب گرفتار میشود...
اسم رمان: دلبر زخمی
نویسنده: ستایش عفتی
ژانر: عاشقانه
ناظر: @Sevda19
خلاصه:
داستان دختری که با زندگی مرموزی که داره مجبور میشه به قاتل روحش پناه ببره....
نام رمان: بیرمق
نویسنده: رها
ژانر: تراژدی، معمایی، پلیسی، عاشقانه
ناظر: @Ardibehesht'inkızı
خلاصه:دختری که برعکس خیلی از رمانها شیطون نیست. دختری از جنس غم که مایهی آرامش رفیقشه. دختری که با کاری که میکنه باعث دردسر خودش و کل خانوادش میشه. دردسری از جنس ترس، وحشت، جنایت و خون؛ امّا چی...
نام رمان: جام تیره
نویسنده: آونگ پرتو
ژانر: تراژدی، جنایی، عاشقانه
خلاصه:
آنهنگام که تلاءلو دیدگانش، بر چارچوب افکارم سایه افکند؛ همهچیز تار گشتند... تنها من ماندم، برق شمشیرگون خونابهها... و روحی که جز خراشهای قلبش، چیزی را حس نمیکرد... او قلبم را با خود گرو گرفته بود...!
بهنامخدا
نجوای بیصدای مرگ
نویسنده: عطیه ابراهیمی
خلاصه:
سلمان یک آدمِ بیرحمی هست که یک سری افراد ضعیف را گیر میاندازد که کمی خودش را سرگرم بکند.
و اینبار شاهان را هدف قرار میدهد.
بازی اینطور است که شاهان برای نجات دخترش
مجبور است پنج قتل انجام بدهد که قتلها را هم سلمان مشخص میکند...
اسم رمان: بیست و یک گرم
نویسندگان: پارمیدا نیک پور
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
ناظر: @نویسنده دمیورژ^_^
خلاصه:
میگن درست در لحظه مرگ بیست و یک گرم از وزن کسی که داره میمیره، کم میشه.
مگه بیست و یک گرم چقدر ظرفیت داره؟
مگه برای ادامه یک زندگی این روح بیست و یک گرمی چکار میکنه؟
در اخر نیز تنها همان...
نام رمان: حربهی احساس
نام جلد دوم: نطفهی انتقام
نویسنده: کیمیا وارثی
ژانر: جنایی-مافیایی، عاشقانه
ناظر: @MANNA
خلاصه:
این داستان افرادیست که وارد بازی بد و خطرناکی شدهاند.
شاید ناخواسته، شاید با تصمیم غیرمنطقی؛ اما خطا کردند و وارد بازی اشتباهی شدند.
بازیای که پایانی ندارد؛ مگر آنکه...
نام رمان: دلدادگان
نویسنده: زهرااسحاقی
#ژانر: عاشقانه
ناظر: @Laluosh
خلاصه:
هم زمان با شب عقدکنان (اسما) خواستگار سابقش(الیان) به مراسم آنها میآید تا مراسم را به هم بزند...
درگیری برادران (اسما) با مهاجمان منجر به مرگ ( الیان ) شده و ماجراهای پیچیدهای رقم میخورد...
گره اصلی در روایت قتل، شرط...