نام دلنوشته: در چنگال پلیدی ها
ژانر: اجتماعی، تراژدی
نام نویسنده: مبینا عباسی
مقدمه: از اوج تاریکی برایت یک شعله پنهان آورده ام! از خود تاریکی من برایت نور شده ام! تو چرا تن به اجباری میدهی که نامش را دروغ می نامند!
دلنوشته لیوان خالی
تگ الماسی
ژانر: تراژدی
نویسنده: آرمیتا حسینی
مقدمه
خطوط کمر شکسته صف میکشند برای نوشتن
هیچ ندارم
هیچی در ذهن نیست
هیچی سر نمیخورد از این ذهن مرده
کلمات خمیده و خمیدهتر میشوند و میپیوندند
به پایان
و پایان را آدامسوار میکشم
میکشم
اما عجب ناامیدم
هیچ ندارم
هیچ
نام دلنوشته: بماند در هوای یار
نویسنده: مبینا عباسی
ژانر: عاشقانه
مقدمه:
ای عشق! آرزوهای قلبم چه شد؟
یار من قلب مرا ویرانه کرد.
ای یار! هوای تو چه بود که فقط خفگی نصیب قلب من شد؟!
دلنوشته: دلم برایت تنگ می شود...
نویسنده :فاطمه سالاری/Artist girl
ژانر :عاشقانه
مقدمه :باران که می بارد دلم برایت تنگ تر میشود
تو دستت را در دست دیگری میگذاری و میخندی
اما نمی دانی که من در هر ثانیه چگونه جلوی چشمهایت ذره ذره خودم را می باختم
و چه بی رحمانه مرا فقط هم بازی بچگی هایت می دانستی.
به نام خدا
نام دلنوشته: قصر دل
نام نویسنده: فاطمه فرهمندنیا
ژانر: عاشقانه
خلاصه:
آه شمایانی که در این کلمات پراکنده، در این جملات نامفهومی که اینک دلم را به مرکزی از غم و اندوه تبدیل کرده است، آوای آههایی را میشنوید که همانا مائده قلبم در نخستین روزهای دوران جوانیام بود!
آن هنگام، آن زنی که...
نام دلنوشته: دختری که تو را دوست داشت
دلنویس: مهرانه بلوچ
ژانر: عاشقانه، تراژدی
مقدمه:
شاید یک شب که حالم خوب بود با تو تماس بگیرم و بگویم:
- دوستانت دروغ میگویند!
من شاعر نیستم.
فقط دختری از ساحل تیسام که دستهایش را لابلای موهایت جا گذاشته.
(به نام خدا)
نام دلنوشته: خبرت هست؟!
به قلم: رُمَیصا.پَکس
ژانر:عاشقانه، تراژدی، اجتماعی
مقدمه:
خبرت هست دلم مرده در این فاصلهها؟
یا که مشغول به یار دگری؟
خبرت هست خون ز چشمم جاریست؟
یا که غرق دیدگان دگری؟
خبرت هست که این پیکره از هیچ پراست؟
تو بردی با خودت قلب مرا، این هم صید دگری!
خبرت...
نام دلنوشته: بندواژه های من
نویسنده: لیانا مسیحا
ژانر دلنوشته: تراژدی
مقدمه:
گورستان سرد و تاریک است
و من نشستهام بر سر گوری که دروازه سقوط من است به درد و رنج!
کمی دورتر از این گور، مزار کسی است که عاشقانه دوستش دارم.
ترس چون موریانهای برجانم مینشیند؛ ولی من میایستم!
تا بگویم از همهی...
نام دلنوشته: تمنای خیال
نام نویسنده: مهدیه مومنی
ژانر: عاشقانه، تراژدی
مقدمه:
چه میشود روزی خیالِ تو با خیال من گره بخورد؟
چه می شود اگر توام روزی همانند من دل بزنی به دریای خیال؟
پیش من بیایی تا به تو نشان بدهم که قشنگیهای دنیا درون بودنت کنار من خلاصه میشود، چه میشود اگر با من تمام روزهای...
1.نام دلنوشته:من و تو... ما نمی شویم!
2.نام نویسنده:مهدیه مومنی
3.ژانر دلنوشته:عاشقانه، غمگین، تلخ
4.تعداد پارت: *تایپک هنوز بازه و دلنوشته ها ادامه داره اما تاالان تعداد پست ها 17 تا هست!*...
سلام؛ خسته نباشید و وقت بخیر. در این تاپیک، عناصر کلی و اساسی یک نقد جامع، توسط بنده شرح و نامبرده خواهند شد. با توضیحات همراه باشین.🌻
*قالب کلی نقد دلنوشته و فی البداهه، به شکل زیر میباشد. در پست های پس از این پست، هر عنصر رو جداگانه شرح خواهم داد.
1.اسم اثر
نقد بر اساس سه مورد
*اندازه اسم...
نام مجموعه دلنوشته: نیمه گمشده ام
شاعر: Armin_22
ژانر: عاشقانه
مقدمه:
من دست و پا بشکسته را از مرگ میترساند!
درحالی که اگر به من نگاه نکند یک لحظه زنده نمیمانم!
عشق خود را به او بیان میکنم.
با این حال که قابل بیان نیست.
سخنی از نویسنده: اگر این دلنوشته تایید بشه تقدیمش میکنم به کسی که...
به نام جان و جانان و جهانم!
نام دلنوشته: صحنهی جرم
به قلم: رمیصا.پکس
ژانر: اجتماعی، عاشقانه
مقدمه:
سالیانیست که دل بریده از این دنیای پوشالی!
از این صحنهی جرم!
سالیانیست دلم پر شده از بغض!
سالیانیست تنم پر شده از زخم پر از رد کبودی!
سالیانیست حیات را غم گرفته.
صورت را ماسک گرفته!
انسانیت...
نام دلنوشته: من و تو ما نمیشویم.
نویسنده: مهدیه مومنی
ژانر: عاشقانه، تراژدی
مقدمه:
من و تو،
میشود که ما بشویم؟
آری، اگر تو کمی مانند من از خود بگذری و دستت را دراز کنی و قدمی برای این عشق برداری.
آری، اگر تو غرورت را فدای این عشق کنی؛ وگرنه، من و تو، ما نمیشویم.
عرض سلام و خسته نباشید. نویسندهی عزیز @ayda.bn به ما افتخار داده، مصاحبهی کوتاهی با خبرنگار توانمند تیم @hana81 داشتند. خبرنگار مذکور، متن مصاحبه رو ارسال خواهند کرد.
°مدیریت تالار اخبار°
نام اثر:دختر سنگی
نام نویسنده:حدیث اسماعیلی
ژانر:درام عاشقانه
از کجا شروع شد؟کجا بود که دخترکی که درون چشمانش میتوانستی گرمی و مهربانی را پیدا کنی به یک باره به دختری سنگی مبدل شد که دیگر ذرهای گرمی درونش پیدا نمی شد ؟ شاید همان وقتی بود که گرگ ها روح و جسمش را دریدند و قلبش را شکستند ،...
نام اثر: رویای تلخ
نویسنده: حدیث اسماعیلی
ژانر: درام، عاشقانه، تراژدی
مقدمه:
چه تلخ است مرور خاطرات ، اما نه همانقدر هم شیرین است ، تلخی آن برای آن است که دیگر تورا در کنار خود ندارم ، و شیرینی آن برای اینکه حداقل تصویری در خیال خود از تو دارم تا زمانیکه دلتنگت میشوم به آن نگاه کرده و...