. . .

داستان

  1. Alex

    متن قصه پری کوچولو

    سلام به همه‌ی بچه ها و هر کی میخونه دیگه امروز با یه قصه‌ی خیلی خوشگل خدمتتون اومدم به اسم «پری کوچولو» پیش پیش امیدوارم خوشتون بیاد و بقیه‌ی قصه‌هایی رو که میفرستم بخونید.
  2. Alex

    متن قصه مامان بزغاله

    سلام سلام! با یه قصه‌ی جدید خدمتتون اومدیدم به اسم "مامان بزغاله" یه روز خانم بزه یه سبد خرید و اون رو به سقف خونه آویزون کرد و بزغاله‌هاشو صدا کرد. بهشون گفت: اگر من خونه نبودمو، آقا گرگه اومد سریع بپرید تو سبد و بندِ طناب رو بکشید. همه بزغاله‌ها هم یاد گرفتند و به مامانشون قول دادند که وقتی...
  3. DELVIS♧

    انتشاریافته داستان اتفاقی | نفس (nfs_nm)

    به نام خدا نام داستان: اتفاقی نویسنده: نفس (nfs_nm) ژانر: عاشقانه طراح: @TaRlaN~m خلاصه: سرنوشت، چه خوابی برای او دیده است؟ برای دخترک تنها و عشق ناکامش، برای هر آرزویی که برآورده شد، برای بزرگ‌ترین رویایش که در اعماق وجودش مدفون شد، برای امیدی که هنوز در دل این ماه دختر است... .‌ امید به چه؟...
  4. IM AIDEN

    متروکه داستان سنگ صبور | مَهرو

    ✨به نام خالق یکتا✨ نام داستان: سنگ صبور نویسنده: نادیا بیرامی ژانر: تراژدی، اجتماعی، عاشقانه خلاصه: در کویری سبز که سخن عشق بیداد می‌کند از شکستن‌ها،دختی دلداده ز شاهزاده‌، زیستن را با عشق می‌آموزد؛ اما چو زندگانی فقر را برایش رقم می‌زند، غم‌ها گره می‌خورند بر خنده‌ی روی لبش، خونین دل می‌رود...
  5. Zahra

    متروکه داستانک او تنها سه روز زندگی کرد | zahra کاربر انجمن رمانیک

    نام داستان: او تنها سه روز زندگی کرد نویسنده: @Zahra ژانر: تراژدی هدف: امید به زندگی خلاصه: انسانی که در جستجوی زندگی میان حسرت های کوچکش میمیرد... مقدمه: همه ما در هیاهوی زندگی غرق شدیم. غافل از این که آرزوهایی برای این زندگی داشتیم و یا حتی داریم! بیاین بعضی وقتها به جای زنده بودن و داشتن...
  6. ARA.O.O

    متروکه داستان منهای صفر درجه | «Ara» کاربر انجمن رمانیک

    نام داستان: منهای صفر درجه نویسنده: آرا (هستی همتی) ژانر: عاشقانه، تراژدی، اجتماعی *_هدف: به روایت کشیدن استعاره ای از حالات مغموم روزمره... *_خلاصه: معصومیت چشمانش، پاک دلان را شیفته می‌‌کند و گرگ صفتان را خوی وحشی می‌‌بخشد. سادگی اندر یکایک گفتارهای روشنش، آشکارا مشهود است که الفاظ صدمن یک...
  7. ARA.O.O

    تمام شده ترجمه داستان کوتاه مارسل و ستاره ی سفید | ansel کاربر انجمن رمانیک

    نام داستان کوتاه: مارسل و ستاره‌‌ی سفید نویسنده: Stephen Rabley مترجم: سین.پ @ansel ژانر: تخیلی زبان مبدا: انگلیسی زبان مقصد: فارسی
  8. متروکه داستان او دختر نمی خواهد | سحر حمیدیان کاربر انجمن رمانیک

    اسم اثر: او دختر نمی‌خواهد اسم نویسنده : سحر حمیدیان ژانر : اجتماعی مقدمه: کاش می‌شد سایه بودم پشت و حامی یک کس بودم ترس و وحشت کودک دوساله بودم سرگرمی و غروری برای نوجوانی گوشه گیر و ساده بودم پسر بچه دوساله را با ترس مرد می‌کردم با نور و چراغ های روستا شگفتی به جان می‌خریدم با نور مهتاب تغییر...
  9. حیدر

    متروکه داستان شاه بابا | پوررضا آبی‌بیگلو کاربر رمانیک

    بسم الله نام داستان کوتاه: شاه بابا نام نویسنده: پوررضا آبی‌بیگلو ژانر: طنز لحن گفتار: اول شخص بافت اثر: محاوره‌ای خلاصه: این داستان کوتاه در خصوص خاطراتی است، که من از کودکی تا به این سن، از پدر بزرگم که چند ماه پیش عمرش رو داد به شما نوشتم. پیرمردی که از داشتن و فهم و شعور زبان زد همه بود...
  10. N.G

    تمام شده درخواست ویراستاری داستان اینجا خدا حضور ندارد | N.G کاربر انجمن رمانیک

    https://romanik.ir/forums/threads/%D8%AF%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D9%86%D8%AC%D8%A7-%D8%AE%D8%AF%D8%A7-%D8%AD%D8%B6%D9%88%D8%B1-%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%AF-n-g-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%A8%D8%B1-%D8%A7%D9%86%D8%AC%D9%85%D9%86-%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C%DA%A9.2088/ داستان...
  11. Miss Nili

    آموزش ایده‌ برای پیش‌برد روند داستان.

    نوی داستان‌تون گیر کردید و نمی‌دونید در ادامه‌اش چه اتفاقی بیفته؟ سی ایده در پست پایین!👇✨ [بخش اول]
  12. ARA.O.O

    متروکه داستان سه نخ سیگار | «Ara» کاربر انجمن رمانیک

    نام داستان: سه نخ سیگار نویسنده: آرا (هستی همتی) ژانر: تراژدی، اجتماعی، عاشقانه ×هدف: خلق اثری تراژدی میان دقایق شوم زمانه... *_خلاصه: سکونش سکوتی را غرقه دارد که وجه تشابه بیشی را با عظمت فریادها بر حنجره راندن منعکس می‌سازد... گذر بی‌دست انداز زندگانی‌اش به واسطه‌ی قِسْمِ دو گوی و یک سودجویی...
  13. هدیه زندگی

    انتشاریافته داستان مرواریدی در جنگل |هدیه قلی زاده

    به نام خداوند دانا اسم داستان: مرواریدی در جنگل نام نویسنده: هدیه قلی زاده ژانر: فانتزی خلاصه: داستان ما درباره‌ی سرنوشت و اتفاقات یک دانه‌ی کوچک هست که در یک جنگل خیلی بزرگ زندگی می‌کند. من سعی دارم لحظه به لحظه این دانه کوچک که اتفاقات جدیدی برای آن میفته و چیزای جدیدی که یاد می‌گیره و...
  14. N.G

    متروکه ماجراهای سانتی متر و کیلومتر | N.G و S O-O M کاربران انجمن رمانیک

    به نام خدای اندازه ها اسم داستان: ماجراهای سانتی متر و کیلومتر نویسندگان: S O-O M و Robo Girl ژانر: طنز خلاصه: ماجرا داستان زندگی دوتا دوست بسیار بسیار صمیمیه که بسی در قالب طنز بیان می شود. مقدمه: خطر پاره شدن روده و معده را به همراه دارد، لطفا در صورت داشتن بیماری های قلبی مغزی پایی چشمی...
  15. A.i.h

    متن هفت داستان کودکانه

    ۱- داستان کودکانه خرگوش و شیر روزگاری در یک جنگل زیبا یک شیر عصبانی و بداخلاق زندگی می کرد، او پادشاه جنگل بود و حیوانات زیادی را برای اینکه غذای خود را تامین کند کشته بود به همین دلیل همه ی حیوانات از او وحشت داشتند. روزی حیوانات جلسه ای برگزار کردند تا راهکاری پیدا کنند تا از دست شیر بدجنس...
  16. ARA.O.O

    مهم تاپیک اعلام پایان ترجمه داستان و دلنوشته

    *به نام خالق بشریت* عرض سلام و خسته نباشید خدمت مترجمان عزیز. از عنوان تاپیک مشخصه؛ زمانی که ترجمه داستان مدنظرتون به انتها رسید و اطمینان حاصل کردید که احتیاجی به اعمال تغییر ندارد، در این تاپیک اعلام کنید بلکه تاپیکتان قفل شود و پیشوند تمام شده بگیرد. **توجه نمایید داستان ترجمه شده تان...
  17. ARA.O.O

    متروکه رمان پیچش یک گسستگی | آوید پرهام کاربر انجمن رمانیک

    نام رمان: پیچش یک گسستگی نویسنده: آوید پرهام ×هدف: تحریر خواهرانه ای تراژدی ژانر: عاشقانه، تراژدی، اجتماعی *_خلاصه: آدمی هرگز از آینده ی پیش رویش که دقایقی بعد خواهد آمد، آگاهی ندارد و گاها نمی‌‌فهمد چه ابلهانه، حالش را فدای گذشته ی بر باد رفته اش می‌‌کند؛ صرفا چون کودنی بی فکر، اوقاتش را به...
  18. N.G

    انتشاریافته داستان این‌جا خدا حضور ندارد | N.G کاربر انجمن رمانیک

    "به نام حق تعالی" نویسنده: N.G ژانر: تراژدی خلاصه: به من نگو این‌جا خدا حضور ندارد! مقدمه: اثبات کنید که خدا این‌جاست! که حقیقت دارد! اگر حقیقت دارد، داشته‌هایش چیست؟ نداشته‌هایش چیست؟ چرا هست؟‌ کجا هست؟ اگر هست صدایش کنید‌ تا در اطراف ما پیدایش شود.
  19. A.i.h

    متن قصه خروس واردک وپری دریایی

    یک خروس و یک اردک باهم بحث‌های زیادی می‌کردند که آیا پری دریایی وجود دارد یا خیر. این‌قدر بحث کردند که آخر تصمیم گرفتند که موضوع را یک بار برای همیشه با رفتن به اعماق دریا حل کنند . آن‌ها به سمت پایین دریا شیرجه زدند و شنا کردند. اول ماهی‌های رنگارنگ دیدند؛ سپس ماهی‌هایی با اندازه‌های متوسط...
  20. A.i.h

    متن قصه صدای ماشین

    یک روز آقای راننده داشت می رفت سر کارش. همین طوری که داشت می رفت و می رفت و می رفت، یک دفعه حواسش پرت شد و خورد به یک ماشین دیگه. گفت ای بابا! حالا چه کار کنم؟ از ماشینش پیاده شد. دید راننده اون یکی ماشین یه خانومه که انگشتش زخم شده. یک کمی که صبر کردند، دیدند یه صدایی میاد: بَه بو بَه بو...
بالا پایین