آموزش ایده‌ برای پیش‌برد روند داستان.

[Miss Nili]

نوی داستان‌تون گیر کردید و نمی‌دونید در ادامه‌اش چه اتفاقی بیفته؟
سی ایده در پست پایین!👇✨
[بخش اول]

 

[Miss Nili]

💜1- شخصیت اصلی رو خجالت‌زده کنید. کاری کنید ضعیف و آسیب‌پذیر به نظر بیاد.
💙2- یکی رو بکشید. خواننده حتما غافلگیر می‌شه.
💚3- بذارید یه شخصیت دزدیده بشه، یا شخصیت اصلی فکر کنه کسی دزدیده شده. (در حالی که نشده)
💛4- بذارید یکی از شخصیتهای فرعی ناپدید بشه یا به دلیلی در دسترس نباشه و نبودنش شخصیت اصلی رو به شکست نزدیک کنه.
🧡5- بذارید شخصیت، دختر/پسر اشتباهی به یک نفر ابراز علاقه کنه مخصوصا اگه برای رابطه عاشقانه‌‌ای زمینه‌چینی می‌کردید.
❤️6- بذارید پدر و مادر یکی از شخصیت‌ها با هم جـ×ر و بحث کنن و نزدیک به طلاق باشن، حتی اگه قرار نیست اتفاق بیفته. خواننده رو نگران کنید.
💜7- بذارید کسی شخصیت اصلی رو به گناهی متهم کنه که انجام نداده یا براش پاپوش بدوزه.
💙8- اگه داستان شامل جادو می‌شه، بذارید حادثه‌ای رخ بده که نتیجه‌ی جادوئه.
💚9- به شخصیت اصلی آسیب بزنید، یا توی موقعیت خطرناکی بذاریدش که ممکنه نتونه ازش زنده بیرون بیاد.
💛10- بذارید دو شخصیت فرعی که هردو به اصلی نزدیکن، با هم دعوا کنن. این‌جوری شخصیت اصلی نمی‌دونه طرف کی رو بگیره و تنش به وجود میاد.
🧡11- بذارید شخصیت اصلی گم بشه: نصف شب وسط شهر غریبه، توی جنگل، خونه‌ی کس دیگه و...
❤️12- قتل به میدون بیارید! مهم و عمیقش کنید.
💜13- شخصیت جدیدی وارد کنید که نقص‌های شخصیت اصلی رو نشونش می‌ده.
💙14- بذارید یکی از شخصیت‌ها م×س×ت بشه یا مواد مخدر مصرف کنه. نتایج و تاثیر این تصمیم روی شخصیت اصلی رو نشون بدید.
💚15- شایعه‌ای راجع به شخصیت اصلی پخش کنید.

 

[Miss Nili]

💜16- اگه شخصیت اصلی دبیرستانیه، توی دبیرستان فضایی دراماتیک بسازید. مرگ یک دانش‌آموز، حتی اگه شخصیت اصلی نمی‌شناختش، حس و حال رو عوض می‌کنه.
💙17- اگه توی داستان بچه هست، بذارید یکیشون کار خطرناکی بکنه. مثل دست زدن به اتوی داغ، دویدن وسط جاده و غیره. نشون بدید شخصیت اصلی چه واکنشی نشون می‌ده حتی اگه بچه بهش مربوط نیست.
💚18- بین دو قبیله یا روستا (یا هرچیز دیگه که توی داستان‌تون هست) جنگ بسازید! یا علیه یکی دیگه متحدشون کنید.
💛19- بذارید شخصیت اصلی انتخابی بکنه: کاری رو بکنه که نباید. حتما فیلمی دیدید که از ته دلتون سر شخصیتش داد بزنید: «نرو اونجا احمق!» بذارید شخصیت‌تون بره اونجا.
🧡20- بذارید شخصیت اصلی چیزی پیدا کنه حتی اگه هنوز اهمیتش رو نمی‌دونه. کلید، پرونده، حیوون خشک شده و...
❤️21- برای چیزی که بعدا قراره اتفاق بیفته آماده‌سازی (پیش‌آگاهی، Forshadow) کنید.
💜22- بذارید شخصیت اصلی با کسی مشاجره‌ی لفظی بکنه.
💙23- بذارید شخصیت اصلی مریض بشه. توی زندگی واقعی خیلی اتفاق می‌افته اما کمتر پیش میاد توی ادبیات ازش حرف بزنن! از سرماخوردگی‌ای ساده گرفته تا سینه پهلو. شاید به خاطرش بیفتن بیمارستان، یا نتونن وظیفه‌شون رو انجام بدن.
💚24- بذارید یکی در اتاق شخصیت اصلی رو بزنه، کسی که انتظارش نمی‌رفت.
💛25- شخصیتی رو وارد کنید که به گذشته‌ی شخصیت اصلی زیادی علاقه نشون می‌ده، از طریقش فلش‌بک بزنید.
🧡26- بذارید شخصیت اصلی تلاش کنه چیزی رو از کسی قایم کنه و شکست بخوره.
❤️27- بذارید بین شخصیت اصلی و عشقش دعوا یا بحثی پیش بیاد که از هم دورشون کنه.
💜28- بذارید شخصیت اصلی چیز بارزشی رو توی خونه‌اش گم کنه و در تقلای یافتنش باشه.
💙29- وضعیتی بسازید که شخصیت اصلی مجبور باشه نیمه‌شب یواشکی بزنه بیرون.
💚30- مانعی بین شخصیت و خونه یا سرنوشتش بذارید، مثلا حادثه رانندگی، توفان، پنچری، تموم شدن سوخت و...