عنوان رمان: و تن
نویسنده: حیران
ژانر: اجتماعی، تراژدی
ناظر: @~بئاتریس~
خلاصه:
اینجا کسی دارد با اضطراب دارد زندگی می کند. زندگی کردن معنای این را دارد که کسی می خواهد به جای فرار تا عمق چیزی را حس کند ، بگذارد دقیقاً رو به رویش باشد ، بگذارد تنها چیزی باشد که وجود دارد. اینجا کسی می خواهد با...
نام رمان: فراتر از رویا ها
نام نویسنده:کیانا-EMER
ژانر: جنایی_اجتماعی
ناظر: @suspicious
خلاصه:داستان دختری ک با مشکلات مختلف زندگی دست و پنجه نرم میکنه.
عنوان اثر: دلنوشته من کچم
نویسنده: مهدیس امیرخانی
ژانر: تراژدی، اجتماعی
مقدمه:
در دامن آسمان پر از ستاره،
بیمهابا بدوم و هراس نکنم از نگاههای ناپاک!
پیش روی بشر قهقهه سر دهم و خندهام نمیرد!
طناب زلفهایم را بر دست باد بسپارم، بیآنکه دستی طناب گیسوهایم را بچیند!
به راستی که جهان آرزوهای من...
﷽
رمان: دختر سنتوری
نویسنده: farinaz
ژانر: عاشقانه، تراژدی، اجتماعی
ناظر: @black moon
خلاصه: روایت گر دختر هنرمندی که نوازنده سنتور است. دختری که با کم بود محبتهای مادر بزرگ شده و به عشقی دردسر ساز روی میآورد. عشقی که در آخر سرانجام خوشی ندارد. پایان این داستان چه میشود؟...
مجموعه داستان شب های خونین
ژانر:جنایی؛غمگین؛دلهره اور؛هیجانی؛اجتماعی
نویسنده:فاطمه فرخی
خلاصه:
زمانی که تاریکی فرا می رسد...
در پشت سایه های شهر...
در سکوت مطلق شب...
مرگ پرسه می زند و به دنبال طعمه خود می گردد...
هیس...آماده باش!اینک خون توست که باید شب را قرمز کند!
نام : اجتماع نقیضین
ژانر: فلسفی، تراژدی، اجتماعی، عاشقانه
نویسنده: نویسنده دمیورژ(آرمیتا حسینی)
مقدمه
تضادهای بسیاری
قلموی تیز
در صورت جهان میکشند
کشیدنی که
سرسره میکند
هردو سوی جهان را
اما
آیا پارادوکس اساسا ممکن است؟
پارادوکس میتواند
مرگ را از ما دور کند
در عین حال که پایش
روی گلوی
زندگی ماست؟
نام اثر: حماقت
نویسنده: فاطمه فرخی
ژانر: اجتماعی، جنایی
خلاصه: درمورد دو تا دختر دبیرستانی هستش که بعد از مدرسه بدون خبر دادن به والدینشون مشغول گشت و گذار میشن و طی همین، اتفاقهایی براشون رخ میده... .
نام رمان: خانه رویاهای سفید
نام نویسنده: آی-جیا
ژانرها: عاشقانه، اجتماعی
ناظر: @Laluosh
خلاصه:
خانه رویاهای سفید، رویاهای کودکانی را رقم میزند که هر روز چشم به انتظار یک خانواده ماندهاند؛ کودکانی که امید به یک آینده روشن دارند.
ریحانه! دختربچه شش ساله بیپناهی که در اوج شادی خانوادهاش را...
نام داستان: عجز
نویسنده: Serino
ژانر: اجتماعی
خلاصه: پدر و پسر مکالمهای را با هم شروع میکنند. ناگهان پسر تصمیم میگیرد همه چیز را به پدرش بگوید. همهی حقیقت را راجب خودش.
حقیقتی که ابرازش برابر با اعتراف به تسلیم شدن بود.
نام داستان: دروغهای کریسمس
نام نویسنده: سوما غفاری
ژانر: اجتماعی
خلاصه: جین رز، گمان میکرد میتواند تا ابد زندگی درب و داغان و رو هوایش را ادامه داده، آن را از دخترش و همهی افراد زندگیاش پنهان کند. اما وقتی به کریسمس نزدیک شدند، جین نتوانست پیشنهاد تعطیلات در خانهی والدینش را نادیده...
داستان کوتاه: من تو را آرزو دارم
ژانر: عاشقانه، اجتماعی
نویسنده: آنالیS
خلاصه: امین که از بچگی مورد خشم اطرافیانش قرار گرفته و از لحاظ روحی، کمتر کسی میتونه با اخلاقیاتش کنار بیاد حالا اگر کسی پیش روش قرار بگیر و التیام بخشِ زخمهای روحیش بشه چه اتفاقی میتونه رخ بده!
نام رمان: افکار بیریشه
نویسنده: maleficent
ناظر: @FAZA-F
ژانر: اجتماعی
خلاصه: من هر چه سنم بیشتر میشد، بیشتر به افکار و تصمیماتم مطمئن بودم؛ اما زندگی همیشه یک قدم از من جلوتر بود و مرا در دام شکست و دلتنگی میانداخت. اسم من، شنایا یعنی همهچیزدان؛ اما من هر چه بزرگتر میشوم فکر اینکه هیچ...
نام اثر:زمستان بنفش
نویسنده:*احساس*
ناظر: @بانوی تلالو
ژانر:عاشقانه اجتماعی
خلاصه:
اومده روز تصفیه حساب،
از تویی که کردی حالمو خراب
کلی رویا ساختم باهات
همه رو کردی یه شبه سراب،
رفتم تا داغمو بذارم رو دلت
تا رسیدن بهم، نباشه مشکلت
نبودنو ترجیح دادم به نداشتنت
این بود عشق زیبای خوشگلت!
گاهی...
عنوان: جانشین
نویسنده: hiraeth
ناظر @نویسنده قاتـــل:)
ژانر: اجتماعی، عاشقانه، تراژدی
خلاصه: بالاخره چه کسی میتواند از زیر چشمان تیز بین و سخت پسندش عبور کند و موفق شود، چه کسی میتواند از پس پسرِ پاشا رستمی برآید و به سرانجام مناسبی برسد؟ سرانجام این جانشینِ سختکوش چیست؟
بهنام صاحب قلم
نام اثر: از گودال تقدیر برگشته
نویسنده: MAHDIEH.A
ناظر: @Johnny Romanik
ژانر: اجتماعی، تراژدی، عاشقانه
خلاصه: ما زنها گاهی نیاز داریم نق بزنیم، اشک بریزیم، زمین بخوریم، بسازیم و بمانیم پای شکستههای دلمان. ما زنها نیاز داریم بزرگ شویم اما بچگی هم کنیم. غرور داشته باشیم اما...
"به نام چاشني بخش زبانها"
نام: افكار چراغاني
دلنويس: ر. دوست حسيني
ژانر: اجتماعي _ تراژدي
مقدمه:
همهچیز از يکجرقه آغاز ميشود.
افكار و احساسات خوب، مثل يک ميدان مغناطيسي ميماندكه هرچه
دورتر شوي، جاذبه آن هم زيادخواهد شد.اگر قلب مهربانت را از حصار
زنجيرهاي غم،كينه و دشمني،...
اسم رمان: سفارت بهشت
نویسنده: ط.اسایش
ناظر: @seon-ho
ژانر: تراژدی، اجتماعی، عاشقانه
خلاصه: خواهر و برادری، بعد از چند سال متوجه میشوند خواهر و برادر واقعی نیستند و به اجبار از هم جدا میشوند اما پایان داستان به اینجا ختم نمیشود و علاقه دیگری بین آنها شکل میگیرد، علاقهای نه از جنس خواهر و...