دمیــــــورژ
رمانیکی نقرهای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکینویس
دلنویس
ناظر
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
- نام هنری
- دمیورژ
- شناسه کاربر
- 123
- تاریخ ثبتنام
- 2020-11-05
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 259
- نوشتهها
- 2,795
- راهحلها
- 32
- پسندها
- 24,333
- امتیازها
- 698
- محل سکونت
- محله مغزهای فاسد
نام داستان: ردول
نام نویسنده: فاطمه فرهمندنیا
ژانر: تراژدی، عاشقانه
خلاصه:
کتاب زندگیام را باز میکنم، نور شدید و تیز تاریکی چشمانمرا آزار میدهد؛ کتابرا تنها یکبار ورق میزنم، انگار که ندایی در وجودم مرا برای ادامه دادن منع میدارد؛ اما لجوجانه ادامهاش میدهم، لبخندی دردناک بر لبانم نقش میبندد! غمی تمام نشدنی تمام جانم را در بر گرفته است، شادی تنها در گوشهای از اتاقکِ آهنین دلم برایم دست تکان میدهد اما انگاردستانم! پاهانم به چیزی طنابپیچ شدهاند و راه فراری برایم نمانده است!
او کجا است؟ آری خدا را خطاب میکنم! آن خدایی که یوسف را از قعر چاه به پادشادی مصر فرا خوانده بود! آری او را میگویم... .
پ.ن: ردول به معنای لبهی پرتگاه است.
نام نویسنده: فاطمه فرهمندنیا
ژانر: تراژدی، عاشقانه
خلاصه:
کتاب زندگیام را باز میکنم، نور شدید و تیز تاریکی چشمانمرا آزار میدهد؛ کتابرا تنها یکبار ورق میزنم، انگار که ندایی در وجودم مرا برای ادامه دادن منع میدارد؛ اما لجوجانه ادامهاش میدهم، لبخندی دردناک بر لبانم نقش میبندد! غمی تمام نشدنی تمام جانم را در بر گرفته است، شادی تنها در گوشهای از اتاقکِ آهنین دلم برایم دست تکان میدهد اما انگاردستانم! پاهانم به چیزی طنابپیچ شدهاند و راه فراری برایم نمانده است!
او کجا است؟ آری خدا را خطاب میکنم! آن خدایی که یوسف را از قعر چاه به پادشادی مصر فرا خوانده بود! آری او را میگویم... .
پ.ن: ردول به معنای لبهی پرتگاه است.
در دست اقدام - داستان کوتاه ردول| فاطمه فرهمندنیا
نام داستان: ردول نام نویسنده: فاطمه فرهمندنیا ژانر: تراژدی، عاشقانه خلاصه: کتاب زندگیام را باز میکنم، نور شدید و تیز تاریکی چشمانمرا آزار میدهد؛ کتابرا تنها یکبار ورق میزنم، انگار که ندایی در وجودم مرا برای ادامه دادن منع میدارد؛ اما لجوجانه ادامهاش میدهم، لبخندی دردناک بر لبانم نقش...
romanik.ir
نام موضوع : نقد و بررسی داستان ردول توسط کاربران
دسته : نقد خوانندگان آثار