نقد و بررسی نقد و بررسی رمان زمستان بنفش | *احساس*

[ansel]

نام اثر:زمستان بنفش
نویسنده:*احساس* @*احساس*
ناظر: @بانوی تلالو
ژانر:عاشقانه اجتماعی

خلاصه:
اومده روز تصفیه حساب،
از تویی که کردی حالمو خراب
کلی رویا ساختم باهات
همه رو کردی یه شبه سراب،
رفتم تا داغمو بذارم رو دلت
تا رسیدن بهم، نباشه مشکلت
نبودنو ترجیح دادم به نداشتنت
این بود عشق زیبای خوشگلت!
گاهی حاضری نباشی تا با درد نداشتن سر نکنی، گاهی حاضری جای انتقام، خودت رو ازش بگیری چون می‌دونی بدترین زخم، جای خالی توئه! بری اما بی‌صدا، بی‌ صدا؛ اما در حد انفجار! زمستونی بسازی به کبودی رنگ بنفش، برای کسی که عمر بودنش کمتر از آدم برفیا بود!

لینک رمان:

در دست اقدام - رمان زمستان بنفش | *احساس*

نام اثر:زمستان بنفش نویسنده:*احساس* ناظر: @بانوی تلالو ژانر:عاشقانه اجتماعی خلاصه: اومده روز تصفیه حساب، از تویی که کردی حالمو خراب کلی رویا ساختم باهات همه رو کردی یه شبه سراب، رفتم تا داغمو بذارم رو دلت تا رسیدن بهم، نباشه مشکلت نبودنو ترجیح دادم به نداشتنت این بود عشق زیبای خوشگلت! گاهی...

romanik.ir

 

[دنیا شجری بخشایش]

درود وقت بخیر خسته نباشید
عالی لذت بردم
به نظرم خلاصه ات رو میتونستی کمی ادبی تر و کوتاه‌تر بنویسی
تو پارت یک و دو یه جاهایی وسط جمله رفتید پایین مثال (تاریخ انقضای عقل)
و پارت دو نوشتید سیلی مکرر به لپش این صورتش مینوشتی بهتر نبود؟
و یه چیز اینکه یکم داستان برام قابل فهم نبود نمیدونم شاید چون نصف شب خوندم نتونستم درست درک کنم ولی اینکه نامزد پیمان مرده باشه و آخر بیاد و اینا یکم یه جوریه
اسم رمان برام جالب بود
یه کلیشه ای تو اثر حس میشه ولی خب چون تا آخر نخوندم نمیتونم در این‌باره نظر بدم بستگی به پایان کار داره
در کل عالی امیدوارم تونسته باشم کمک کنم
قلمت مانا زیبا

 

[*احساس*]

درود وقت بخیر خسته نباشید
عالی لذت بردم
به نظرم خلاصه ات رو میتونستی کمی ادبی تر و کوتاه‌تر بنویسی
تو پارت یک و دو یه جاهایی وسط جمله رفتید پایین مثال (تاریخ انقضای عقل)
و پارت دو نوشتید سیلی مکرر به لپش این صورتش مینوشتی بهتر نبود؟
و یه چیز اینکه یکم داستان برام قابل فهم نبود نمیدونم شاید چون نصف شب خوندم نتونستم درست درک کنم ولی اینکه نامزد پیمان مرده باشه و آخر بیاد و اینا یکم یه جوریه
اسم رمان برام جالب بود
یه کلیشه ای تو اثر حس میشه ولی خب چون تا آخر نخوندم نمیتونم در این‌باره نظر بدم بستگی به پایان کار داره
در کل عالی امیدوارم تونسته باشم کمک کنم
قلمت مانا زیبا

سلام خسته نباشی نویسنده ی عزیز🌹بسیار ممنونم که وقت گذاشتی برای خوندن رمان و امیدوارم در ادامه هم دنبال کنی قصه رو🙏🏻🌺 حتما نکاتی که گفتین برای خلاصه یا پارت ها رو درنظر میگیرم و سعی میکنم از نقد ها به نحواحسن استفاده کنم👌🏻هنوز به نیمی از رمان هم نرسیدیم و قطعا با آشنایی بیشتر، داستان قابل فهم تر خواهد بود و در آخرکار هم مشتاق شنیدن نظرتون هستم😍

 

[دنیا شجری بخشایش]

سلام خسته نباشی نویسنده ی عزیز🌹بسیار ممنونم که وقت گذاشتی برای خوندن رمان و امیدوارم در ادامه هم دنبال کنی قصه رو🙏🏻🌺 حتما نکاتی که گفتین برای خلاصه یا پارت ها رو درنظر میگیرم و سعی میکنم از نقد ها به نحواحسن استفاده کنم👌🏻هنوز به نیمی از رمان هم نرسیدیم و قطعا با آشنایی بیشتر، داستان قابل فهم تر خواهد بود و در آخرکار هم مشتاق شنیدن نظرتون هستم😍

قربانت
حتما
موفق باشی

 

[فاطره]

سلام خداقوت

خلاصت رو به شدت دوست داشتم، خیلی زیبا و مرتب بودن...
به نظرم واقعا شروع خیلی قشنگ و دلنشینی داشتی...
آخر #۴ قلبم گرفت🥲روز عقدش آخه...
ولی یه موردی که هست، فکر کنم وقتی کسی فوت می‌کنه تا یه مدت کوتاهی نگهش می‌دارند🫠
_ ولی چقدر خوب نوشتی و چقدر خوب احساسات رو بیان کردی🫠
اصلا دارم ذوب میشم.
_ #۱۰ که از عروس و عروسی نوشتی خیلی کنجکاو کننده بود و خوشم اومد.
_ خیلی خوب و عالی توصیفات ظاهر و احساسات رو مکان رو نوشتی، نه خیلی توضیح دادی که خواننده خسته بشه و نه کم توضیح دادی که تصورش نتونیم بکنیم.

راستی من تا آخر رمانت می‌‌خونم و نقدم ادامه و داره هنوز👀🫰

@ansel

 

[*احساس*]

سلام خداقوت

خلاصت رو به شدت دوست داشتم، خیلی زیبا و مرتب بودن...
به نظرم واقعا شروع خیلی قشنگ و دلنشینی داشتی...
آخر #۴ قلبم گرفت🥲روز عقدش آخه...
ولی یه موردی که هست، فکر کنم وقتی کسی فوت می‌کنه تا یه مدت کوتاهی نگهش می‌دارند🫠
_ ولی چقدر خوب نوشتی و چقدر خوب احساسات رو بیان کردی🫠
اصلا دارم ذوب میشم.
_ #۱۰ که از عروس و عروسی نوشتی خیلی کنجکاو کننده بود و خوشم اومد.
_ خیلی خوب و عالی توصیفات ظاهر و احساسات رو مکان رو نوشتی، نه خیلی توضیح دادی که خواننده خسته بشه و نه کم توضیح دادی که تصورش نتونیم بکنیم.

راستی من تا آخر رمانت می‌‌خونم و نقدم ادامه و داره هنوز👀🫰

@ansel

خیلی خوشحالم که مطالعه میکنی و وقت میذاری دوست خوبم😍🌹هر نقدی یا پیشنهادی داشتی قطعا لحاظ میکنم باز هم راجب فوت می پرسم اما خب پیش اومده کسی بعد گواهی فوت بره برای غسالخانه و دفن بشه، مرسی که دقت میکنی واقعا باارزشه برام🙏🏻🌺

 

[فاطره]

_ اینکه داداشش نیومده بود واقعا ناراحت کننده بود ولی عروس خیلی مشکوک میزنه😂خیلی کنجکاوم ببینم چی شده.
_ #۱۷ خیلی خوبه اصلا قلبم داره هیجان داماد رو احساس می‌کنه...
_ ولی یه مورد، از اونجایی که عروس گفت تنهایی میره کادوش رو بگیره مشکوک میزد، چون اصولا میان تو و کادو رو میدن😂، ولی خب جوری نوشتی که داشتم خودم رو گول می‌زدم که چیزی نیست، عالیه.
_ #۱۷ رو دقت کن، بععضی جاهاش وسط جمله، رفتی خط بعدی، به نظرم این جالب نیست.
_ #۱۹ آقا چقدر خوب نوشتی و ایده‌ات خوب بود، ولی چرا تموم نمیشه😭😂چرا آخرش نمیرسه، می‌خوام زودتر ببینم چی میشه آخرش.😂😂
_ یکمی از این نویسنده خوب بودن دست بردار. حداقل فیلم رو نشون میدادی. خواننده گناه داره به خدا😅🤣
_ #۲۳ آخراش نوشتی به دم خانه نسرین رسید، اما باید بنویسی به در خانه نسرین رسید‌.
_ #۳۴ فاصله‌ها و خطوط رو اصلا رعایت نکردی، مثلا وسط جمله یهویی رفتی خط بعدی.
_ #۳۶ بعد از اون سه تا نقطه نوشتی، فی پینار... فی منظورت چیه؟!
_ اونجا که نوشتی دوست پینار برای اذیت کردنش از شاهرخ بابت غذاها تعریف و تمجید می‌کنه، اینکه نوشتی با چشم غره پینار، غذا توی گلوش پرید و به سرفه افتاد یکمی غیرواقعی.
_ اینکه بالاخره یکی پیدا شد که یکمی پینار رو نصیحت کنه، عالی بود، من داشتم حرص می‌خوردم چرا هیچ‌کس بهش نمیگه شاید فیلمه دروغه😂😂😂
_ ورود این پسره ماکان، گفتن جمله "داداش پینار یه چیزی گفته و خودش رو کشیده عقب"، گفتن اینکه سویل و شاهرخ یکوچولو صمیمی‌تر شدن، گفتن اینکه مامان و بابای پینار توی خونه فکر می‌کنند پینار دروغ میگه و...، همه اینا ماجرا رو جذاب‌تر و کنجکاو کننده تر کرده + دلم می‌خواد بیشتر پارت‌گذاری کنی تا آخرش رو زودتر ببینم...
_ خب تا اینجایی که خوندم به نظرم باز هم عالی بود تولوخدااا زود تمومش کن😂😂از کنجکاوی میپاچم از هم🥺😂😂

خداقوت


@ansel

 

[*احساس*]

_ اینکه داداشش نیومده بود واقعا ناراحت کننده بود ولی عروس خیلی مشکوک میزنه😂خیلی کنجکاوم ببینم چی شده.
_ #۱۷ خیلی خوبه اصلا قلبم داره هیجان داماد رو احساس می‌کنه...
_ ولی یه مورد، از اونجایی که عروس گفت تنهایی میره کادوش رو بگیره مشکوک میزد، چون اصولا میان تو و کادو رو میدن😂، ولی خب جوری نوشتی که داشتم خودم رو گول می‌زدم که چیزی نیست، عالیه.
_ #۱۷ رو دقت کن، بععضی جاهاش وسط جمله، رفتی خط بعدی، به نظرم این جالب نیست.
_ #۱۹ آقا چقدر خوب نوشتی و ایده‌ات خوب بود، ولی چرا تموم نمیشه😭😂چرا آخرش نمیرسه، می‌خوام زودتر ببینم چی میشه آخرش.😂😂
_ یکمی از این نویسنده خوب بودن دست بردار. حداقل فیلم رو نشون میدادی. خواننده گناه داره به خدا😅🤣
_ #۲۳ آخراش نوشتی به دم خانه نسرین رسید، اما باید بنویسی به در خانه نسرین رسید‌.
_ #۳۴ فاصله‌ها و خطوط رو اصلا رعایت نکردی، مثلا وسط جمله یهویی رفتی خط بعدی.
_ #۳۶ بعد از اون سه تا نقطه نوشتی، فی پینار... فی منظورت چیه؟!
_ اونجا که نوشتی دوست پینار برای اذیت کردنش از شاهرخ بابت غذاها تعریف و تمجید می‌کنه، اینکه نوشتی با چشم غره پینار، غذا توی گلوش پرید و به سرفه افتاد یکمی غیرواقعی.
_ اینکه بالاخره یکی پیدا شد که یکمی پینار رو نصیحت کنه، عالی بود، من داشتم حرص می‌خوردم چرا هیچ‌کس بهش نمیگه شاید فیلمه دروغه😂😂😂
_ ورود این پسره ماکان، گفتن جمله "داداش پینار یه چیزی گفته و خودش رو کشیده عقب"، گفتن اینکه سویل و شاهرخ یکوچولو صمیمی‌تر شدن، گفتن اینکه مامان و بابای پینار توی خونه فکر می‌کنند پینار دروغ میگه و...، همه اینا ماجرا رو جذاب‌تر و کنجکاو کننده تر کرده + دلم می‌خواد بیشتر پارت‌گذاری کنی تا آخرش رو زودتر ببینم...
_ خب تا اینجایی که خوندم به نظرم باز هم عالی بود تولوخدااا زود تمومش کن😂😂از کنجکاوی میپاچم از هم🥺😂😂

خداقوت


@ansel

سلااااام خدمت دوست خوب و مهربون😍🌹 خوشحالم که وقت میذاری و اینقدر با دقت میخونیش. قطعا نقد خیلییییی باارزش و مفیدی هست برای رمان اونم توسط شخص دقیقی مثل شما🙏🏻🌺اون فاصله ها و رفتن به خطوط بعد باید ویرایش میشد قبلا که حتما الان درستش میکنم و نکاتی هم که گفتی تصحیح میشه سریعاً😉شک نکن قراره چیزای عجیب تری هم بخونی🤣🤣منظورم از فی به معنای قیمت هست یعنی قیمت پینار😊بخاطر داشتن مخاطبی مثل شما حتماااااااا پارت گذاری رو بیشتر میکنم🙏🏻🌹باعث افتخاره برای بنده که مخاطبی مثل شما رو دارم

 

[فاطره]

سلااااام خدمت دوست خوب و مهربون😍🌹

👀❤️‍🔥

خوشحالم که وقت میذاری و اینقدر با دقت میخونیش. قطعا نقد خیلییییی باارزش و مفیدی هست برای رمان اونم توسط شخص دقیقی مثل شما🙏🏻🌺

امیدوارم تونسته باشم کمک مفیدی به خوش قلمی مثل شما بکنم

اون فاصله ها و رفتن به خطوط بعد باید ویرایش میشد قبلا که حتما الان درستش میکنم و نکاتی هم که گفتی تصحیح میشه سریعاً😉

😂اوکی گل

شک نکن قراره چیزای عجیب تری هم بخونی🤣🤣

روزی ۳ تا رو بزار حتما😭😂

منظورم از فی به معنای قیمت هست یعنی قیمت پینار

عا اوکی❤️‍🔥

😊بخاطر داشتن مخاطبی مثل شما حتماااااااا پارت گذاری رو بیشتر میکنم🙏🏻🌹باعث افتخاره برای بنده که مخاطبی مثل شما رو دارم

وظیفه بوده عزیزجان، بزرگواری🫰👀

باز هم راجب فوت می پرسم اما خب پیش اومده کسی بعد گواهی فوت بره برای غسالخانه و دفن بشه

این رو اگه پرسیدی و مطمئن شدی خبرم کن🫰

 

[*احساس*]

👀❤️‍🔥

امیدوارم تونسته باشم کمک مفیدی به خوش قلمی مثل شما بکنم

😂اوکی گل

روزی ۳ تا رو بزار حتما😭😂

عا اوکی❤️‍🔥

وظیفه بوده عزیزجان، بزرگواری🫰👀


این رو اگه پرسیدی و مطمئن شدی خبرم کن🫰

ممنونم ازت، چشم می پرسم میگم حتما🙏🏻🌹