نام رمان: خون، ع×ر×ق، اشک
ژانر: عاشقانه، معمایی
نویسنده: nazi
ناظر: @Zahra.v.n
این داستان درباره دختریه که به جز پدربزرگش کسی دیگه ای رو نداره
پدر بزرگش برای یک نفر به اسم فرزاد یک محموله هایی رو که نمیدونست چی هستن رو جابهجا میکرد
اون آدم ، آدم مرموزی بود که زیاد از خونه بیرون نمیومد
اگه میخوای بدونی محموله ها چی بود و چرا اون آدم ، اینقدر مرموزه این رمان رو بخون
ژانر: عاشقانه، معمایی
نویسنده: nazi
ناظر: @Zahra.v.n
این داستان درباره دختریه که به جز پدربزرگش کسی دیگه ای رو نداره
پدر بزرگش برای یک نفر به اسم فرزاد یک محموله هایی رو که نمیدونست چی هستن رو جابهجا میکرد
اون آدم ، آدم مرموزی بود که زیاد از خونه بیرون نمیومد
اگه میخوای بدونی محموله ها چی بود و چرا اون آدم ، اینقدر مرموزه این رمان رو بخون
آخرین ویرایش توسط مدیر: