نویسنده: نینا ساعی
ژانر: عاشقانه، غمگین، اجتماعی، پلیسی
ساعت پارت گذاری: نامعلوم
هدف: چیرگی بر تیرگیها و دانستن نادانستههاست و انگیزه، شوری و عشقی بشری که زاییده روان آدمی است. نویسندهای که شور و عشقی ندارد، درد را نمیشناسد و فکری تازه در سر نمیپروراند.
سخنی از نویسنده:
این رمان، جلد دوم رمان ژینای من هست. کسانی که جلد اول رو نخوندن، توصیه می کنم حتما جلد اول رو بخونن که موضوع براشون گنگ و نامفهوم نباشه.
خلاصه:
تو ای قرار بی قراری های من کجا هستی؟ می سوزد این دلم چون شمع از این جدایی، بگو کجا هستی؟ تقدیر ما چیست؟ تقدیر شومی که مرا محکوم به تباهی و اندوه میسازد. اندوهی که پایان ندارد، اما این بار تقدیر، سر در تباهی من و تو دارد. تو که از جانم مهم تر و از تک- تک نفس هایم با ارزش تری برایم. عاقبت مان چیست؟ تقدیرمان را کی می توانیم بر وفق مراد سازیم؟...
بی قرار تو هستم و هر شب در خاطراتم کنار تو هستم. ببین چه عاشقانه در انتظار تو هستم، بیا و دوباره در کنار من بمان...
مقدمه:
چه میکنم؟! چه کودکانه بی تو گریه میکنم!
نبودن تو را بهانه میکنم!
شکایت از تو و زمانه میکنم…
رها مکن؛ مرا به حال خود، دگر رها مکن
شب مرا اسیر کوچه ها نکن…
بمان، مرا به گریه مبتلا نکن!
ببین که رگ به رگ شده تمام قلبم از غمت، دیوانه
مرا که می خورم زمین، چه از تو من بجز همین ویرانه...
@mi hi @ARcher
آخرین ویرایش توسط مدیر: