...بنام خالق قلم...
نام رمان: آدل
به قلم: نازنین براتی
ژانر: اجتماعی/درام
ساعات پارت گذاری: __
ناظر: @AYSA_H
خلاصه:
داستان درباره زندگی رز ویلیام است...
دختری که بیماریاش خیلیوقت است فرصت یک زندگی عادی و عاشق شدن را از او گرفته و فقط بذر حسرت بر دلش نشانده. حال، او با افرادی آشنا میشود که مانند خودش، بیماریهای خاصی دارند که آنها را از دیگران متمایز میکنند...
رز فرصتی برای زندگی دوباره، برای عشق ورزیدن به خودش و دنیل را دارد، پسری که عاشق و در عین حال خطرناک است. این داستان روایتیست که عشق ناممکن میان او و دنیل را به نمایش میگذارد و در این حین، گذشته تلخ رز را آرام آرام بر ملا میکند.
مقدمه:
راه رفتن را یاد گرفتیم
تا دویدن را بلد شویم
دویدن را یاد گرفتیم
تا راهی برای زودتر رسیدن بیابیم
دویدیم و دویدیم و دویدیم
بی آنکه بدانیم سهم ما از زندگی
فقط دویدن بود
نه رسیدن
نویسنده:
مهم ترین هدف من از نوشتن این رمان و به تصویر کشیدن زندگی رز خیالی این است که دوست دارم انواعی از اختلالها و سندرومهایی که ناشناخته هستند و اکثریت مردم از آنها بی اطلاع هستند را به نمایش بگذارم و تعدادی از آنها را در زندگی رز ویلیام جای بدهم. متاسفانه همه ما خیال میکنیم زندگی دیگری برتر از ما است و هیچ دغدغه و مشکلی وجود ندارد؛ اما نمیدانیم شاید همان کسی که تمام عمرش لبخند به لب داشته و تا به حال خم به ابرو نیاورده است شاید از درون درحال تلاشی باشد و ما ندانیم.
امیدوارم همان طور که این دانستهها و زندگی این جور افرادی که به این نوع بیماریها مبتلا هستند برای من مفید و شاید جالب بوده برای شما هم همینطور باشد.
یا حق!
شروع:20دی ماه
نام رمان: آدل
به قلم: نازنین براتی
ژانر: اجتماعی/درام
ساعات پارت گذاری: __
ناظر: @AYSA_H
خلاصه:
داستان درباره زندگی رز ویلیام است...
دختری که بیماریاش خیلیوقت است فرصت یک زندگی عادی و عاشق شدن را از او گرفته و فقط بذر حسرت بر دلش نشانده. حال، او با افرادی آشنا میشود که مانند خودش، بیماریهای خاصی دارند که آنها را از دیگران متمایز میکنند...
رز فرصتی برای زندگی دوباره، برای عشق ورزیدن به خودش و دنیل را دارد، پسری که عاشق و در عین حال خطرناک است. این داستان روایتیست که عشق ناممکن میان او و دنیل را به نمایش میگذارد و در این حین، گذشته تلخ رز را آرام آرام بر ملا میکند.
مقدمه:
راه رفتن را یاد گرفتیم
تا دویدن را بلد شویم
دویدن را یاد گرفتیم
تا راهی برای زودتر رسیدن بیابیم
دویدیم و دویدیم و دویدیم
بی آنکه بدانیم سهم ما از زندگی
فقط دویدن بود
نه رسیدن
نویسنده:
مهم ترین هدف من از نوشتن این رمان و به تصویر کشیدن زندگی رز خیالی این است که دوست دارم انواعی از اختلالها و سندرومهایی که ناشناخته هستند و اکثریت مردم از آنها بی اطلاع هستند را به نمایش بگذارم و تعدادی از آنها را در زندگی رز ویلیام جای بدهم. متاسفانه همه ما خیال میکنیم زندگی دیگری برتر از ما است و هیچ دغدغه و مشکلی وجود ندارد؛ اما نمیدانیم شاید همان کسی که تمام عمرش لبخند به لب داشته و تا به حال خم به ابرو نیاورده است شاید از درون درحال تلاشی باشد و ما ندانیم.
امیدوارم همان طور که این دانستهها و زندگی این جور افرادی که به این نوع بیماریها مبتلا هستند برای من مفید و شاید جالب بوده برای شما هم همینطور باشد.
یا حق!
شروع:20دی ماه
آخرین ویرایش توسط مدیر: