. . .

انتشاریافته دلنوشته نغمه‌ی نوروزی | هدیه قلی‌زاده نویسنده انجمن رمانیک

تالار دلنوشته کاربران
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
ژانر اثر
  1. عاشقانه
سطح اثر ادبی
طلایی
اثر اختصاصی
بله، این اثر اختصاصی می‌باشد و فقط در انجمن رمانیک نوشته شده است.



نام دلنوشته: نغمه نوروزی

نام نویسنده: هدیه قلی‌زاده

ژانر: عاشقانه
مقدمه: موهای پریشانم را با دست کنار می‌زنم، نفسم را حبس و چندی بعد، بیرون فوت می‌کنم. کل وجودم از نشانه‌های بهار می‌لرزد. چشم می‌بندم و مرور می‌کنم؛ آسمانی با شباهت به نیگلون و درختانی که جوانه زده بودن و خورشید درخشان و تابان! وقتش رسیده و در کمین به انتظار بهار نشسته بود!

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 8 users

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,677
امتیازها
452

  • #11
آمد و همانند آبی بر آتش ذوب کرد، یخ همه‌ی زمستان را!
آمد تا شادی در درون دل‌ها شکوفا کند!
آمد و مستانه با نسیم معطرش فضای دل و خانه‌ها را دل انگیز کرد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 6 users

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,677
امتیازها
452

  • #12
شراره‌های نور زبانه کشیدند و درخشیدند و او اجباراً چمدان در کنارش گذاشت و تمام غم‌ها را درونش ریخت و زخم‌ها را بهبود داد و با لبخندی او را نظاره کرد!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 6 users

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,677
امتیازها
452

  • #13
احساسم با بوی شکوفه‌های دوست داشتنی گره می‌خورد و کمی تأمل برای او بس بود.
اویی که عاشق شد، طعم شادی را چشید!
پرندگانی که سرود عشق سر دادند و گل‌ها، عطر عاشقی در هوا پخش کردند!
چه زیباست اگر بدانی:
"تمام دنیا در بهار عاشق می‌شود!"
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 5 users

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,677
امتیازها
452

  • #14
ابرها به آسمان تكيه می‌كنند و در دل آسمان با لبخندی تماشایم می‌کنند. درختان به زمين و انسان‌ها به مهربانی يكديگر با تامل چشم می‌دوزند.
سال نو می‌شود، زمین نفسی دوباره می‌کشد، برگ‌ها به رنگ در می‌آیند و در آسمان می‌رقصند. گل‌ها لبخند می‌زنند و پرنده‌های خسته بر می‌گردند و در این رویش سبز دوباره با لبخندی به آمدنش و رسیدنش خیره می‌شوم!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • جذاب
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 6 users

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,677
امتیازها
452

  • #15
بادی می‌وزد و لرزه‌ای بر تنم می‌اندازد. نفسم را محکم بیرون فوت می‌کنم. صدای خوش آواز بلبل‌ها حواسم را به خود می‌دهد که آمدن فصل بهار را فریاد می‌کشند و دلخوشی را از عمق دل، نشان می‌دهند. همه‌جا پر شده از بوی دلنشین گل‌های رنگارنگ! رقص دلبرانه‌ی پروانه در کوچه‌ها، خانه‌ها، آغاز می‌شود و لبخند را مهمان لـ*ـب‌های سرخ می‌کند.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 4 users

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,677
امتیازها
452

  • #16
نرم نرمک بهار از پس کوچه‌های قلبم بیرون می‌آید. خنده‌کنان و با احساس سرشار از آرامش می‌نویسم:
«خوش‌ به حال روزگار، دشت، جلگه‌ها و غنچه‌های نیمه باز که با آمدن بهار هر کدام، دلبرانه‌تر از دیگری سر سفره هفت سین نشسته و سال نو را آغاز می‌کنند. دخترک میخک با ناز می‌خندد و می‌گذراند سال را، چمدان را پر می‌کند از غم و غصه‌هایش و به سوی سال جدید می‌رود!»
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 5 users

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,677
امتیازها
452

  • #17
زانو‌هایم را بغل می‌کنم.
بهار، تحول زیبای عالم!
و اویی که دانه برفش به بارانی نم نم، سردی در دل خاکش به جوانه‌های سبز و شب‌های تاریک زمستانیش به نجوای طلوع نزدیک‌ است، تبدیل می‌شود و در دلت می‌رقصاند، حس‌های خوب زندگی را!
بلند می‌شوم. دستی بر دامن گُل گُلیم می‌کشم و با لبخند دفتر مخلوطی از رنگ‌ها را می‌بندم. پلک‌هایم را روی هم می‌گذارم و از میان ل*ب‌های سرخ رنگم بیرون می‌آید:
- عیدت مبارک!
پایان.
سال ۱۴۰۱، یِکُم فَروردین ماه
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • جذاب
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 5 users

هدیه زندگی

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده
رمانیکی‌نویس
کاربر نقره‌ای
شناسه کاربر
366
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-14
موضوعات
223
نوشته‌ها
1,854
راه‌حل‌ها
5
پسندها
10,677
امتیازها
452

  • #18
توجه:
برای مطالعه و دریافت دیگر اثرات، با جستجوی نام نویسنده دیگر اثرات را مشاهده کنید.
و در آخر:
نوید آغازها
از لا به لای شاخ و برگ عشق، نسیمی از رایحه احساس در کمین است. در این هستی، روی زمین خاکی، زیر سقف آسمانی، تو! تنها دلیل زندگی هستی.
تو و لبخندت، بودن را زنده می‌کنی. اینک من آمدم تا از بودن‌ها بگویم، از اسطوره‌ها بخوانم، از آهوهای مظلوم و گرگ‌های بی‌خون، جاری نهر احساس در دل سنگی کوه!
آری! من نوید از آغازها می‌دهم، آغازی با طعم لذت و پایانی برای پایان‌ها... .
من هم اکنون، هدیه وجودم را دست نوازش بر تک تک واژه‌های پراکنده می‌کنم و برای تمامی عاشق‌ها، آوای عشق، می‌سرایم.
هِدیه‌ای برای تمامی هَدیه‌های زندگی و با هزاران نوشته جذاب و ناب در هر زمینه‌ای!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
  • لایک
  • جذاب
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 4 users

مدیر تایپ

رمانیکی فعال
رمانیکی
شناسه کاربر
1519
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
0
نوشته‌ها
379
پسندها
1,024
امتیازها
123

  • #19


عرض سلام و خسته نباشیدی ویژه خدمت شما نویسنده‌ی عزیز!
بدین وسیله پایان تایپ اثر شما را اعلام می‌‌دارم. با آرزوی موفقیت روز افزون!

|مدیریت کتابدونی|
 
  • لایک
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 3 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین