نام رمان: جنون بی نهایت
نویسنده: hana81
ژانر: عاشقانه-طنز
ناظر: @tish☆tar
خلاصه:
دو نفر از دو طبار متفاوت با علایق متفاوت، یکی از جنس سنگ و یکی از جنس شیطنت. لیلی و مجنونِ ما حکم پنبه و آتیش برای هم هستند. دختری که باید پسر سنگ دل را عاشق کند و پسری را که با خود عهد بسته راه این جنس ظریف و بیآسیب نشود؛ اما...
مقدمه:
امتحان کردم ببینم سنگ میفهمد تو را،
از تو گفتم با دلم، کوتاه آمد؛ گریه کرد.
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم،
چون سخت بود، در دلِ سنگش اثر نکرد!
نویسنده: hana81
ژانر: عاشقانه-طنز
ناظر: @tish☆tar
خلاصه:
دو نفر از دو طبار متفاوت با علایق متفاوت، یکی از جنس سنگ و یکی از جنس شیطنت. لیلی و مجنونِ ما حکم پنبه و آتیش برای هم هستند. دختری که باید پسر سنگ دل را عاشق کند و پسری را که با خود عهد بسته راه این جنس ظریف و بیآسیب نشود؛ اما...
مقدمه:
امتحان کردم ببینم سنگ میفهمد تو را،
از تو گفتم با دلم، کوتاه آمد؛ گریه کرد.
گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم،
چون سخت بود، در دلِ سنگش اثر نکرد!
آخرین ویرایش توسط مدیر: