. . .

نقد و بررسی معرفی و نقد رمان ژرفای جنون|...A.m کاربر انجمن رمانیک

تالار نقد خوانندگان آثار

elh_am

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
7
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
آخرین بازدید
موضوعات
51
نوشته‌ها
469
راه‌حل‌ها
10
پسندها
2,010
امتیازها
207
محل سکونت
یه جای خوب!

  • #1


نام رمان: ژرفای جنون
نویسنده: A.m...) Amir)
ژانر:تراژدی، معمایی
ناظر: @ansel

خلاصهٔ رمان:
در گوشه‌ای از این دنیای پرهیاهو؛ مردی خسته از نابسامانی روزگار و قلبی که به ناچار برای زنده ماندن می‌تپید، زندگی می کند...
ناآرامی زندگی‌اش زمانی آغاز شد که آن اتفاق شوم رخ داد. اتفاقی که ویرانگر آرزوهایش شد...
همه چیز به یک‌باره تغیر کرد. حتی خودش!
زخم خورده‌ی مجسمه هایی به نام انسان...
خسته از آدمک‌های پوشالی..
خسته از حرف‌های جا مانده در سینه...
زندگی‌اش یک معمای پیچ در پیچ شده بود؛ معمای مجهولی که تنها به دست یک نفر حل می‌شد، و آن یک نفر..
غافل از همه چیز به دیواری پوشالی مشت میزد بدون آنکه تصویر پرتگاه هولناک پشت سرش را ببیند پرتگاهی که هر از چند گاهی به او نزدیک تر میشد تا او را در آغـوش گیرد...!


مقدمه رمان: گاهی در زندگی گیج می شوی. برای رسیدن به حقیقت دنیایت را می سوزانی؛ غافل از اینکه حقیقت همان آتش حریصی است که کمر به سوزاندن خودت و دنیایت بسته! یا که دیوار غروری را تخریب می کنی غافل از اینکه حقیقت با گشودن یک در هم هویدا میشود.
و همه چیز را می دهی تا شاید با رسیدن به حقیقت آرام شوی اما حقیقت چیزی جز یک آتش نیست که روی خاکستر هایت جولان می دهد...!

📝لینک صفحهٔ رمان📝
 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
راه‌حل
*نقد رمان ژرفای جنون*

عنوان:
ترکیبِ منتخب برای عنوان رمان، از دو کلمه‌ی "ژرفا" به معنای عمق و "جنون" به معنای دیوانگی تشکیل شده است. قرار دادنِ این دو کلمه در کنارِ هم نوعی تشبیه را می‌سازد؛ جنون به دریایی تشبیه شده که عمق و ژرفا دارد. بنابراین نام برگزیده برای رمان علاوه بر زیباییِ کلمات سازنده، حاوی بار ادبی نیز می‌باشد.
با توجه به وجود کلمه‌ی "جنون"، نام انتخابی با ژانرِ تراژدیِ رمان ارتباط مستقیم دارد. بهتر است نویسنده هدف از انتخاب کلمه‌ی جنون برای نام را در محتوای رمان برجسته کند؛ تا به این قسمتِ رمان، این نکته ملموس نبود.


ژانر:
ژانرها به درستی انتخاب شده بودند، به خصوص ژانر معمایی؛ روی برجسته سازیِ ژانرِ تراژدی و بالا بردنِ احساس متنِ رمان در این ژانر، نویسنده باید قلم خود...

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
هنرجو
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
260
نوشته‌ها
2,792
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,242
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #31
نام اثر‌: من برای توضیح نام ژرفای جنون می‌توانم بگویم نویسنده با این نام به عمق فاجعه اشاره کرده است. به عمق جنون. و درواقع متن رمان نیز این چنین است و عمق فاجعه در اثر یک اتفاق را بیان می‌کند. نام خوبیست و با محتوان همخوانی دارد. اما نویسنده می‌توانست از یک نام کلیدی و بهتری استفاده کند. نام کلیدی چیست؟ نامی رمزی و کوتاه که معنای بلندی دارد . یعنی به طور غیرمستقیم و استعاره یک نام انتخاب می‌کنیم، نامی که واضح نباشد اما جذاب باشد. مثل پرتگاهی نامرئی، خلع مسیر.
البته به عهده نویسنده است که نام را تغییر دهد یا خیر، چون نام رمان ایشان نیز مشکلی ندارد.



ژانر: این رمان دارای دو ژانر تراژدی و معمایی بود. به صورت کاملا واضح می‌توانیم معما را در تک تک خطوط بیابیم چون بیشتر مطالب مجهول است ، بسیاری از اتفاقاتی که افتاده مجهول است و حتی ارتباط افراد با برخی چیزها. پس ژانر معمایی به خوبی انتخاب شده است. ژانر بعدی تراژدی است. ماهان شخصیت رمان به دلیل حادثه‌ای که رخ داده بود، بسیار ناراحت است و این غم در سراسر رمان پخش شده. تمام شخصیت‌ها آشفته است و تمام این تراژدی‌ها از یک اتفاق در گذشته آغاز می‌شود. به صورت کلی ژانر تراژدی و معمایی درست است و نویسنده به خوبی آنها را در رمان نشان داده. در بخش هایی، راجب دختری چیزی بیان شده است. احساس سامیار به دختری که (قبلا گویا دختر به او صدمه زده) و ماهانی که گاه یاد دختری می‌افتد. البته ژانر عاشقانه چندان واضح و ملموس نیست و بین ژانرهای فرعی قرار می‌گیرد اما اگر قرار است این احساس و توجه و فکر کردن ادامه پیدا کند، عاشقانه نیز باید اضافه شود.

خلاصه‌: نویسنده خلاصه‌ای با استفاده از تشبیه و جان بخشی نوشته بود. متن به صورت کلی از حادثه و اتفاقی در گذشته خبر می‌داد، اتفاقی که بسیاری از چیزها را تغییر داد و انسانی شکست و از نوع ساخت. منشا اصلی این رمان همان اتفاقیست که در روز شومی آغاز شد و همه چیز را همراه با خود بلعید. و گویی کلید ماجرا در دست شخصیست اما آن شخص کیست؟ چگونه این معماها حل خواهد شد؟
خلاصه نه تنها بسیار زیبا نوشته شده بود بلکه اطلاعات کافی به خواننده می‌داد و همچنین بزرگ‌ترین امتیاز خلاصه در گنگ بودن آن است این باعث کنجکاوی خواننده و ترغیب او به خواندن رمان می‌شود.


مقدمه: در مقدمه سخن از حقیقت به میان آمده است و مفهوم کلی آن اینست که(حقیقت اینجاست نیازی نیست جای دیگری را برای یافتنش پیدا کنی حقیقت همین جاست ) درواقع شخصیت داستان هرکاری می‌کند تا حقیقت را پیدا کند اما اشتباه می‌کند چون برای پیدا کردن حقیقت نیاز نیست جای دوری برود
مقدمه فوق العاده عالی بود. بسیار معمایی و کنایه ای به ویژه استفاده از آرایه ها این مقدمه را دلنشین ساخته بودند و خواننده را به فکر واردا می‌کنند.


جلد: رنگ جلد با حالت تراژدی رمان هم‌خوانی خوبی دارد و فضای رمان را خوب نشان می‌دهد. در تصویر جدا شدن تکه‌ای از وجود فرد را می‌بینم که به حالت غبار در می‌آید ، می‌توان اینطور تعبیرش کرد که آن اتفاق، باعث جدایی پاره‌ای از وجود ماهان شد و او را تغییر داد. این ماجرا ماهان را تکه تکه کرد و دستی که در تصویر موجود است، دست همان انسان‌هایست که در آن ماجرا نقش داشتند و مسبب این اتفاق شده‌اند.
جلد کاملا مناسب و عالی بود


توصیف مکان و چهره: نویسنده در رمان خود به مکان توجهی نشان نداده است و ما تصویری از شرکت، یا خانه و جاهای دیگر را نداریم. و هیچ دیدی به ما داده نشده است که بر اساس آن تصویر سازی کنیم. همچنین چهره افراد نیز توصیف نشده است و نمی‌دانیم چهره ماهان و سامیار و امیر و دیگر شخصیت‌ها چطور است.
نویسنده در زمینه توصیف کوتاهی کرده است و به این مورد توجه چندانی نشان نداده است بنابراین نسبت به رمان نمی‌توانیم تصویرسازی داشته باشیم و نویسنده برای قوی تر شدن رمان حتما باید این نکته را هم مدنظر داشته باشد.


توصیف حالات: نشان دادن حالات در رمان به معنای این است که بین احساس شخصیت و محیط ارتباطی ایجاد کنیم تا به این حال و هوا و احساس دامن بزنیم. برای مثال می‌توان به این متن اشاره کرد.

حالم غریب بود طوری که دیگر نمی‌شد وصفش کرد. قلبم مچاله شده بود و کلاغ‌ها نیز حالم را خوب می‌دانستند ، بالای سرم چرخ می‌زدند و به خاطر غم قلبم فریاد می‌کشیدند. باد می‌وزید و غمم را به کل عالم خبر می‌داد. چتر را روی زمین انداختم و سرم را بالا گرفتم. باران می‌بارید و حال بدم را تشدید می‌کرد. گویی تک تک ناراحتی و غمم را درون این قطرات می‌توانستم بیایم.

(اینجا نویسنده (یعنی من) بین محیط و احساس فرد ارتباط ایجاد کرده است تا این احساس را بیشتر نشان دهد و واقعی تر و ملموس تر به نظر برسد. اما در رمان ژرفای جنون نویسنده چنین کاری انجام نداده است و حالاتی دیده نمی شود. این احساس با محیط گره نخورده است. بنابراین نویسنده باید روی این مورد کار کند و بی شک به دلیل قلم توانا حتما می تواند ضعف ها را به قوت تبدیل کند



شخصیت پردازی: به دلیل اینکه رمان ژانری معمایی دارد، شخصیت افراد رمان هم کاملا معلوم و واضح نیست و برخی از آنها همچو امیر شخصیتی مجهول هستند. البته با رفتار سامیار و ماهان نیز نتوانستیم به خوبی آشنا شویم . تا اینجا می‌توان گفت سامیار شخصیت شوخ طبح و با نشاطی دارد و اما سختی ای که کشیده را نمایان نمی‌کند.
پس شناخت ما به صورت سطحی راجب سامیار است و دیگر شخصیت ها را خوب نمی‌شناسیم. چون رمان حالت معمایی دارد می‌توانیم کم کم به سوی شناخت شخصیت‌ها گام برداریم اما فعلا شخصیت آنها مجهول است.


ایده پردازی: ایده رمان به صورت کامل حول اتفاقی بسیار بزرگ می‌چرخد اتفاقی که همه چیز را دگرگون ساخت. و شخصیت رمان شخص اشتباهی را مقصر می‌داند. مشخص نیست قرار است چه شود و به کجا برسد این رمان به دلیل معمایی بودن ایده را کاملا واضح نشان نداده است اما همین که این اتفاقات در رمان خواننده را به فکر وادار می‌کنند ایده را پیچیده و جالب می‌کند.
اما نویسنده به صورت آرام پازل را کم کم حل می‌کند اما فعلا درحال پیدا کردن اجزای پازل است. ایده جذاب و زیباییست و به دلیل بار فکری داشتن، می‌توان نمره مثبت را به آن داد.

سیر رمان: نویسنده در زمینه توجه به توصیفات و حالات سیر تندی پیش گرفته بود و به آنها توجهی نداشت همچنین شخصیت اخلاقی و رفتاری را هم مشخص نکرد . فقط به بیان اتفاقات و معما ها پرداخت و می‌توان گفت این رمان سیر تندی داشت و بهتر است نویسنده سیر متعادل را در پیش بگیرد.

دیالوگ و مونولوگ: نویسنده به دلیل قلم قوی خود مونولگ‌ها را خوب نوشته است. چیزهایی که مونولوگ را جذاب و زیبا می‌کنند، توصیفات، حالات، فضا، شخصیت پردازی، خود ماجرا، و... است. اگر تمام این‌ها به خوبی مشخص شده باشند مونولگ بسیار زیبا می‌شود البته از طرفی اگر همه این‌ها رعایت شود اما نویسنده قلم سطحی و ضعیفی داشته باشد باز نمی‌توان با مونولوگ قوی همراه شد.
نویسنده به دلیل کوتاهی در برخی جاها مونولوگ را اندکی ضعیف کرده است اما قلم زیبا و قدرتمندش سرپوشی بر روی ایرادات بوده و می‌توان گفت مونولوگ خوبی داشتند اما اگر روی تاثیر گذاری متون هم کار کنند صددرصد بهتر از این خواهد شد.

دیالوگ باید ماندگار باشد. یعنی دیالوگ‌هایی که از یاد نروند. معمولا دیالوگ‌هایی که کنایه‌ای باشند و به چیز بزرگی اشاره کنند دیالوگ قوی هستند مثلا

- خوبی؟
- نه.
این دیالوگی ساده بود .
- خوبی؟
- بستگی داره تعریفمون از خوب چی باشه. خوب جسمانی خوب روحی. خوب معنای خیلی زیادی داره. منظورت کدوم خوبه؟
و این دیالوگی عمیق.
و یا دیالوگ‌هایی که سرپوشی عمیق دارند.
- روزگار بدیه.
- آره خیلی .
و دیالوگ بعدی.
- روزگار بدیه.
- نه شاید بشه گفت بازیگران عرصه روزگار آدمای بدی هستن. خوب بازی می‌کنن ولی تو نقش بدی بازی می‌کنن.
(حال اگر دیالوگ نویسنده مورد بررسی قرار بگیرد می‌توان گفت قوی و ماندگار نبود. دیالوگ‌هایی عادی و سطحی . نویسنده می‌تواند با استفاده از سخنان پیچیده‌تر دیالوگ زیبایی بسازد که البته به رمان پیچیده دیالوگ پیچیده‌ای هم صددرصد می‌آید.



زاویه دید: نویسنده برای بیان اتفاقات رمان از راوی استفاده کرده است که این بهترین انتخاب برای چنین رمان معمایی بود. چون راوی با توجه به دیدگاه همه ماجرا را بررسی و بیان می‌کند و این انتخاب کاملا هوشمندانه بود.

نثر رمان: رمان نثری ادبی داشت و با توجه به قلم نویسنده این نثر کاملا مناسب رمان بوده است و این نثر در تمام پارت‌ها بدون تغییر ادامه یافته است.

حالت کلی: در حالت کلی نویسنده آنقدر عمیق و پیچیده رمان را نوشته که ساعت ها خواننده را به فکر وا می‌دارد و این یک امتیاز خوب است. قلم نویسنده زیبا و پر بار است و توانسته با قلم خوب رمان خوبی نیز بنویسد
ایراداتی در زمینه توصیفات و حالات و... بود که پیش تر بیان کردیم و در آن زمینه سیر بسیار تند بود و آنها تاثیرگذاری متن را کاهش داده بودند

اما اگر از تمام چیزها بگذریم این رمان صددرصد به دلیل عمیق بودنش امتیاز بالایی را مال خود می‌کند. و دقیقا مانند فیلم‌ها به کل رمان و شخصیت و اتفاقات اشاره داشته است و همه چیز را تحت کنترل خود می‌گرفت.

قلم در دست بگیریم تا شاید
جهانی همچو درخت از داخل خطوط ورق رشد کند و پربار شو
قلمتان سرسبز
 

A.m...

رمانیکی طلایی
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
373
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-20
آخرین بازدید
موضوعات
227
نوشته‌ها
1,512
پسندها
12,413
امتیازها
737

  • #32
نام اثر‌: من برای توضیح نام ژرفای جنون می‌توانم بگویم نویسنده با این نام به عمق فاجعه اشاره کرده است. به عمق جنون. و درواقع متن رمان نیز این چنین است و عمق فاجعه در اثر یک اتفاق را بیان می‌کند. نام خوبیست و با محتوان همخوانی دارد. اما نویسنده می‌توانست از یک نام کلیدی و بهتری استفاده کند. نام کلیدی چیست؟ نامی رمزی و کوتاه که معنای بلندی دارد . یعنی به طور غیرمستقیم و استعاره یک نام انتخاب می‌کنیم، نامی که واضح نباشد اما جذاب باشد. مثل پرتگاهی نامرئی، خلع مسیر.
البته به عهده نویسنده است که نام را تغییر دهد یا خیر، چون نام رمان ایشان نیز مشکلی ندارد.
0-0آن زمانی که نظر سنجی اسم رمان گذاشتم کجا بودی😂
الان دیگه دیره😂💔
ژانر: این رمان دارای دو ژانر تراژدی و معمایی بود. به صورت کاملا واضح می‌توانیم معما را در تک تک خطوط بیابیم چون بیشتر مطالب مجهول است ، بسیاری از اتفاقاتی که افتاده مجهول است و حتی ارتباط افراد با برخی چیزها. پس ژانر معمایی به خوبی انتخاب شده است. ژانر بعدی تراژدی است. ماهان شخصیت رمان به دلیل حادثه‌ای که رخ داده بود، بسیار ناراحت است و این غم در سراسر رمان پخش شده. تمام شخصیت‌ها آشفته است و تمام این تراژدی‌ها از یک اتفاق در گذشته آغاز می‌شود. به صورت کلی ژانر تراژدی و معمایی درست است و نویسنده به خوبی آنها را در رمان نشان داده. در بخش هایی، راجب دختری چیزی بیان شده است. احساس سامیار به دختری که (قبلا گویا دختر به او صدمه زده) و ماهانی که گاه یاد دختری می‌افتد. البته ژانر عاشقانه چندان واضح و ملموس نیست و بین ژانرهای فرعی قرار می‌گیرد اما اگر قرار است این احساس و توجه و فکر کردن ادامه پیدا کند، عاشقانه نیز باید اضافه شود.
باید ببینم چی پیش میاد،ممکنه عاشقانه بشه
خلاصه‌: نویسنده خلاصه‌ای با استفاده از تشبیه و جان بخشی نوشته بود. متن به صورت کلی از حادثه و اتفاقی در گذشته خبر می‌داد، اتفاقی که بسیاری از چیزها را تغییر داد و انسانی شکست و از نوع ساخت. منشا اصلی این رمان همان اتفاقیست که در روز شومی آغاز شد و همه چیز را همراه با خود بلعید. و گویی کلید ماجرا در دست شخصیست اما آن شخص کیست؟ چگونه این معماها حل خواهد شد؟
خلاصه نه تنها بسیار زیبا نوشته شده بود بلکه اطلاعات کافی به خواننده می‌داد و همچنین بزرگ‌ترین امتیاز خلاصه در گنگ بودن آن است این باعث کنجکاوی خواننده و ترغیب او به خواندن رمان می‌شود.
🌺
مقدمه: در مقدمه سخن از حقیقت به میان آمده است و مفهوم کلی آن اینست که(حقیقت اینجاست نیازی نیست جای دیگری را برای یافتنش پیدا کنی حقیقت همین جاست ) درواقع شخصیت داستان هرکاری می‌کند تا حقیقت را پیدا کند اما اشتباه می‌کند چون برای پیدا کردن حقیقت نیاز نیست جای دوری برود
مقدمه فوق العاده عالی بود. بسیار معمایی و کنایه ای به ویژه استفاده از آرایه ها این مقدمه را دلنشین ساخته بودند و خواننده را به فکر واردا می‌کنند.
🌹
جلد: رنگ جلد با حالت تراژدی رمان هم‌خوانی خوبی دارد و فضای رمان را خوب نشان می‌دهد. در تصویر جدا شدن تکه‌ای از وجود فرد را می‌بینم که به حالت غبار در می‌آید ، می‌توان اینطور تعبیرش کرد که آن اتفاق، باعث جدایی پاره‌ای از وجود ماهان شد و او را تغییر داد. این ماجرا ماهان را تکه تکه کرد و دستی که در تصویر موجود است، دست همان انسان‌هایست که در آن ماجرا نقش داشتند و مسبب این اتفاق شده‌اند.
جلد کاملا مناسب و عالی بود
🌷
توصیف مکان و چهره: نویسنده در رمان خود به مکان توجهی نشان نداده است و ما تصویری از شرکت، یا خانه و جاهای دیگر را نداریم.
😂توجه نشان دادم،منتها در پارت های بعدی..چون تا اینجا خیلی قبل تر تایپ شده
و هیچ دیدی به ما داده نشده است که بر اساس آن تصویر سازی کنیم. همچنین چهره افراد نیز توصیف نشده است و نمی‌دانیم چهره ماهان و سامیار و امیر و دیگر شخصیت‌ها چطور است.
این نیزهم
نویسنده در زمینه توصیف کوتاهی کرده است و به این مورد توجه چندانی نشان نداده است بنابراین نسبت به رمان نمی‌توانیم تصویرسازی داشته باشیم و نویسنده برای قوی تر شدن رمان حتما باید این نکته را هم مدنظر داشته باشد.
صحیح
توصیف حالات: نشان دادن حالات در رمان به معنای این است که بین احساس شخصیت و محیط ارتباطی ایجاد کنیم تا به این حال و هوا و احساس دامن بزنیم. برای مثال می‌توان به این متن اشاره کرد.

حالم غریب بود طوری که دیگر نمی‌شد وصفش کرد. قلبم مچاله شده بود و کلاغ‌ها نیز حالم را خوب می‌دانستند ، بالای سرم چرخ می‌زدند و به خاطر غم قلبم فریاد می‌کشیدند. باد می‌وزید و غمم را به کل عالم خبر می‌داد. چتر را روی زمین انداختم و سرم را بالا گرفتم. باران می‌بارید و حال بدم را تشدید می‌کرد. گویی تک تک ناراحتی و غمم را درون این قطرات می‌توانستم بیایم.

(اینجا نویسنده (یعنی من) بین محیط و احساس فرد ارتباط ایجاد کرده است تا این احساس را بیشتر نشان دهد و واقعی تر و ملموس تر به نظر برسد. اما در رمان ژرفای جنون نویسنده چنین کاری انجام نداده است و حالاتی دیده نمی شود. این احساس با محیط گره نخورده است. بنابراین نویسنده باید روی این مورد کار کند و بی شک به دلیل قلم توانا حتما می تواند ضعف ها را به قوت تبدیل کند
جالب🤔روش فکر می‌کنم
شخصیت پردازی: به دلیل اینکه رمان ژانری معمایی دارد، شخصیت افراد رمان هم کاملا معلوم و واضح نیست و برخی از آنها همچو امیر شخصیتی مجهول هستند. البته با رفتار سامیار و ماهان نیز نتوانستیم به خوبی آشنا شویم . تا اینجا می‌توان گفت سامیار شخصیت شوخ طبح و با نشاطی دارد و اما سختی ای که کشیده را نمایان نمی‌کند.
پس شناخت ما به صورت سطحی راجب سامیار است و دیگر شخصیت ها را خوب نمی‌شناسیم. چون رمان حالت معمایی دارد می‌توانیم کم کم به سوی شناخت شخصیت‌ها گام برداریم اما فعلا شخصیت آنها مجهول است.
گام برداشته ام،همت میخواد پارت ارسال کنم😂
ایده پردازی: ایده رمان به صورت کامل حول اتفاقی بسیار بزرگ می‌چرخد اتفاقی که همه چیز را دگرگون ساخت. و شخصیت رمان شخص اشتباهی را مقصر می‌داند. مشخص نیست قرار است چه شود و به کجا برسد این رمان به دلیل معمایی بودن ایده را کاملا واضح نشان نداده است اما همین که این اتفاقات در رمان خواننده را به فکر وادار می‌کنند ایده را پیچیده و جالب می‌کند.
اما نویسنده به صورت آرام پازل را کم کم حل می‌کند اما فعلا درحال پیدا کردن اجزای پازل است. ایده جذاب و زیباییست و به دلیل بار فکری داشتن، می‌توان نمره مثبت را به آن داد.
💐
سیر رمان: نویسنده در زمینه توجه به توصیفات و حالات سیر تندی پیش گرفته بود و به آنها توجهی نداشت همچنین شخصیت اخلاقی و رفتاری را هم مشخص نکرد . فقط به بیان اتفاقات و معما ها پرداخت و می‌توان گفت این رمان سیر تندی داشت و بهتر است نویسنده سیر متعادل را در پیش بگیرد.
صحیح،درپارت های بعدی اصلاح شده
دیالوگ و مونولوگ: نویسنده به دلیل قلم قوی خود مونولگ‌ها را خوب نوشته است. چیزهایی که مونولوگ را جذاب و زیبا می‌کنند، توصیفات، حالات، فضا، شخصیت پردازی، خود ماجرا، و... است. اگر تمام این‌ها به خوبی مشخص شده باشند مونولگ بسیار زیبا می‌شود البته از طرفی اگر همه این‌ها رعایت شود اما نویسنده قلم سطحی و ضعیفی داشته باشد باز نمی‌توان با مونولوگ قوی همراه شد.
نویسنده به دلیل کوتاهی در برخی جاها مونولوگ را اندکی ضعیف کرده است اما قلم زیبا و قدرتمندش سرپوشی بر روی ایرادات بوده و می‌توان گفت مونولوگ خوبی داشتند اما اگر روی تاثیر گذاری متون هم کار کنند صددرصد بهتر از این خواهد شد.

دیالوگ باید ماندگار باشد. یعنی دیالوگ‌هایی که از یاد نروند. معمولا دیالوگ‌هایی که کنایه‌ای باشند و به چیز بزرگی اشاره کنند دیالوگ قوی هستند مثلا

- خوبی؟
- نه.
این دیالوگی ساده بود .
- خوبی؟
- بستگی داره تعریفمون از خوب چی باشه. خوب جسمانی خوب روحی. خوب معنای خیلی زیادی داره. منظورت کدوم خوبه؟
و این دیالوگی عمیق.
و یا دیالوگ‌هایی که سرپوشی عمیق دارند.
- روزگار بدیه.
- آره خیلی .
و دیالوگ بعدی.
- روزگار بدیه.
- نه شاید بشه گفت بازیگران عرصه روزگار آدمای بدی هستن. خوب بازی می‌کنن ولی تو نقش بدی بازی می‌کنن.
(حال اگر دیالوگ نویسنده مورد بررسی قرار بگیرد می‌توان گفت قوی و ماندگار نبود. دیالوگ‌هایی عادی و سطحی . نویسنده می‌تواند با استفاده از سخنان پیچیده‌تر دیالوگ زیبایی بسازد که البته به رمان پیچیده دیالوگ پیچیده‌ای هم صددرصد می‌آید.
خب ما تو زندگی و روزمره هامون هیچ موقع اینقدر پیچیده حرف نمیزنیم یا خیلی کم..مثلا یکی از خودم بپرسه خوبی به شخصه حس فلسفه چینی ندارم و با یه ممنون سروتهشو هم میارم..این رمان تراژدیه،و چیزی که خیــلی برام مهمه انس گرفتن خوانندست..حالا چجوری خواننده انس میگیره؟هرچی رمان به واقعیت جامعه،زندگی روزمره ی هممون نزدیک تر باشه خواننده حس بهتری داره و باهاش خو میگیره..البته طبق قلم من ها.. و اگه رمان تخیلی یا.. میبود چه بسا منم اینجوری مینوشتم.. ولی بازم روش فکر میکنم
زاویه دید: نویسنده برای بیان اتفاقات رمان از راوی استفاده کرده است که این بهترین انتخاب برای چنین رمان معمایی بود. چون راوی با توجه به دیدگاه همه ماجرا را بررسی و بیان می‌کند و این انتخاب کاملا هوشمندانه بود.
🌼
نثر رمان: رمان نثری ادبی داشت و با توجه به قلم نویسنده این نثر کاملا مناسب رمان بوده است و این نثر در تمام پارت‌ها بدون تغییر ادامه یافته است.
ممنون
حالت کلی: در حالت کلی نویسنده آنقدر عمیق و پیچیده رمان را نوشته که ساعت ها خواننده را به فکر وا می‌دارد و این یک امتیاز خوب است. قلم نویسنده زیبا و پر بار است و توانسته با قلم خوب رمان خوبی نیز بنویسد
ایراداتی در زمینه توصیفات و حالات و... بود که پیش تر بیان کردیم و در آن زمینه سیر بسیار تند بود و آنها تاثیرگذاری متن را کاهش داده بودند

اما اگر از تمام چیزها بگذریم این رمان صددرصد به دلیل عمیق بودنش امتیاز بالایی را مال خود می‌کند. و دقیقا مانند فیلم‌ها به کل رمان و شخصیت و اتفاقات اشاره داشته است و همه چیز را تحت کنترل خود می‌گرفت.
🙂ممنون،لطف داری
قلم در دست بگیریم تا شاید
جهانی همچو درخت از داخل خطوط ورق رشد کند و پربار شو
قلمتان سرسبز
تشکر فراوان بابت این نقد پروپیمون..خیلی خسته نباشی..لطف کردی🌹
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,218
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #33
شی‌ئی ← شیئی
با صدای دورگه‌ای لب زد ← به نظرم باشه با صدایی دورگه لب زد بهتره. البته این نظر منه =-=
نگاه سرسری‌ای به اتاق انداخت ← به نظرم اگه باشه نگاهی سرسری به اتاق انداخت خوندنش راحت تره قشنگ ترم هست.
چرخواند ← چرخاند =-=
نایلن ← نایلون
پرو ← پررو
نیورده ← نیاورده

قشنگ مشخصه نتونستم ایراد درست حسابی پیدا کنم؟ =-=

توصیفاتت زیاد نبود ولی فقط چیزهای لازم رو گفته بودی و این فوق العادس. این اصلشه. دیگه نثر و نظم و ترتیب هم که رعایت بود |: فقط و فقط به نظرم خیلی پرش داشتی. از این یکی به اون یکی و خب یکم درکش سخت بود ولی مشکل چندان بزرگ و قابل توجهی نبود.

راستی تا یادم نرفته: ماهان چشمونش مشکیه 0-0 اون دختره تو بیمارستانم چشماش مشکی بود موهاش خرمایی =-= دیگه قیافه هاشون یادم نیست =-=

از همین امشب روزی ده پارت میزاری =-= من پارت زیاد میخوام =-=



طلسم شکستتت 0-0 بالاخره خوندمششش =-= یاح یاح یاح 0-0
 

A.m...

رمانیکی طلایی
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
373
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-20
آخرین بازدید
موضوعات
227
نوشته‌ها
1,512
پسندها
12,413
امتیازها
737

  • #34
شی‌ئی ← شیئی
با صدای دورگه‌ای لب زد ← به نظرم باشه با صدایی دورگه لب زد بهتره. البته این نظر منه =-=
نگاه سرسری‌ای به اتاق انداخت ← به نظرم اگه باشه نگاهی سرسری به اتاق انداخت خوندنش راحت تره قشنگ ترم هست.
چرخواند ← چرخاند =-=
نایلن ← نایلون
پرو ← پررو
0-0آدرس؟کدوم پارت؟
نیورده ← نیاورده
=_+نیاورده محاورست؟ادبی به نظر میاد
قشنگ مشخصه نتونستم ایراد درست حسابی پیدا کنم؟ =-=
😂نه،اوکیه
توصیفاتت زیاد نبود ولی فقط چیزهای لازم رو گفته بودی و این فوق العادس. این اصلشه. دیگه نثر و نظم و ترتیب هم که رعایت بود |:
ممنان🌺
فقط و فقط به نظرم خیلی پرش داشتی. از این یکی به اون یکی و خب یکم درکش سخت بود ولی مشکل چندان بزرگ و قابل توجهی نبود.
گیج شدن شما،خواسته ی قلبی ماست😌😂
کم کم به روند عادت میکنی..اولش یکم رو مخه😄گیج شدن طرف هم که اساس کار منه
راستی تا یادم نرفته: ماهان چشمونش مشکیه 0-0
😳😱نهه،امیر باید مشکی باشه..کجا گفتم مشکی؟
اون دختره تو بیمارستانم چشماش مشکی بود موهاش خرمایی =-=
سپاس🌺
دیگه قیافه هاشون یادم نیست =-=
0-0پارت نذاشتم احتمالا هنوز
از همین امشب روزی ده پارت میزاری =-= من پارت زیاد میخوام =-=
😂😂
طلسم شکستتت 0-0 بالاخره خوندمششش =-= یاح یاح یاح 0-0
😂عا،جزو عجایب هشت گانه‌ست


0-0سپاس فراوان،لطف کردی،نخسته🌹
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,218
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #35
0-0آدرس؟کدوم پارت؟
ندانم یادداشت نکردم =-= خودم دیدم ویرایش میکنم =-=
=_+نیاورده محاورست؟ادبی به نظر میاد
نیاوَرده ادبیه ولی جای ما میگیم نیاوُرده =-= که البته جای ما همون جای شماس |:
خداروشکر =-= دیدم بقیه یه صفحه نقد دادن گفتم بیا منتقدیت زیر سوال رفت =-=
گیج شدن شما،خواسته ی قلبی ماست😌😂
کم کم به روند عادت میکنی..اولش یکم رو مخه😄گیج شدن طرف هم که اساس کار منه
چه قلب رئوفی |:
اوهوم =-= خوبه میدونی =-= اوهوم اوهوم
😳😱نهه،امیر باید مشکی باشه..کجا گفتم مشکی؟
نمدونم شایدم امیر بود خدا داند |: (از معایب گیج کردن مخاطب =-=) یادمه گفته بود مردمک مشکی =-= تیله مشکی =-= نمدونم یه چیزیه مشکیش غمگین بود =-= قرمز بود =-= یا یه همچین چیزی =-=
0-0پارت نذاشتم احتمالا هنوز
=-=
😂عا،جزو عجایب هشت گانه‌ست
این ظالمانس الان باید اسمم تو گینس ثبت شده بود =-=
0-0سپاس فراوان،لطف کردی،نخسته🌹
خواهشمندم *-* کاری نکردم *-* مرسی همچنین
 

A.m...

رمانیکی طلایی
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
373
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-20
آخرین بازدید
موضوعات
227
نوشته‌ها
1,512
پسندها
12,413
امتیازها
737

  • #36
ندانم یادداشت نکردم =-= خودم دیدم ویرایش میکنم =-=

نیاوَرده ادبیه ولی جای ما میگیم نیاوُرده =-= که البته جای ما همون جای شماس |:
😁پس خودت حلشون کن🌺
😬اون نیاورده روهم اعراب گذاری کنی بی زحمت
خداروشکر =-= دیدم بقیه یه صفحه نقد دادن گفتم بیا منتقدیت زیر سوال رفت =-=
😂
چه قلب رئوفی |:
اوهوم =-= خوبه میدونی =-= اوهوم اوهوم
😂
نمدونم شایدم امیر بود خدا داند |: (از معایب گیج کردن مخاطب =-=) یادمه گفته بود مردمک مشکی =-= تیله مشکی =-= نمدونم یه چیزیه مشکیش غمگین بود =-= قرمز بود =-= یا یه همچین چیزی =-=
=_+باید بپرسم از یه نفر
=-=

این ظالمانس الان باید اسمم تو گینس ثبت شده بود =-=
😂
خواهشمندم *-* کاری نکردم *-* مرسی همچنین
🌹🌹
 

رهایش

رمانیکی حامی
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
615
تاریخ ثبت‌نام
2021-07-04
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
612
راه‌حل‌ها
3
پسندها
2,094
امتیازها
383
محل سکونت
قلب دریا
وب سایت
romanik.ir

  • #37
سلام

اسم رمانت خوب بود حالت کلیشه‌ای نداشت
بهترهه خلاصه رمانتو کوتاه تر و مرموزتر کنی چون ژانر رمانت معمایی.

سیر رمانت خیلی تند بود و آدم نمیتونه خو پیدا کنه درسته ژانرت معمایی ولی نباید سیرت تند باشه باید بپیچونه کلماتو و تا معمایی نشون داده شه

هیچ توصیفی نداشتی یعنی من نفهمیدم پسرا چه شکلی‌ان و عشقاشون چه شکلی بودن
کافه چطور بود؟!
خونه ماهان چه مدلی
شرکت چطور بودو...

رمانت حالت کلیشه‌ای آنچنانی نداشت امیدوارم تا آخرم همین بمونه

قلمت مانا*-*
 

A.m...

رمانیکی طلایی
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
373
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-20
آخرین بازدید
موضوعات
227
نوشته‌ها
1,512
پسندها
12,413
امتیازها
737

  • #38
سلام

اسم رمانت خوب بود حالت کلیشه‌ای نداشت
بهترهه خلاصه رمانتو کوتاه تر و مرموزتر کنی چون ژانر رمانت معمایی.
سلام
سیر رمانت خیلی تند بود و آدم نمیتونه خو پیدا کنه درسته ژانرت معمایی ولی نباید سیرت تند باشه باید بپیچونه کلماتو و تا معمایی نشون داده شه
=_+از کلیشه و اتفاقات روزمره دوری میکنم و نمینویسمشون،به همین دلیل احتمالا
هیچ توصیفی نداشتی یعنی من نفهمیدم پسرا چه شکلی‌ان و عشقاشون چه شکلی بودن
کافه چطور بود؟!
خونه ماهان چه مدلی
شکرت چطور بودو...
تو پارتای بعدی درست شده،تا اینجا قبل از اینکه بیام انجمن تایپ شده و بعد از نقد بچه ها اوکی کردم=_+
رمانت حالت کلیشه‌ای آنچنانی نداشت امیدوارم تا آخرم همین بمونه
تشکر
ممنون،لطف کردی🌹
 

A.m...

رمانیکی طلایی
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
373
تاریخ ثبت‌نام
2021-02-20
آخرین بازدید
موضوعات
227
نوشته‌ها
1,512
پسندها
12,413
امتیازها
737

  • #39

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,235
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,218
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #40

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین