. . .

در دست اقدام رمان به جرم عاشقی| مطهره

تالار تایپ رمان
رده سنی
  1. نوجوانان
  2. جوانان
ژانر اثر
  1. عاشقانه
  2. فانتزی
عنوان رمان : به جرم عاشقی
نویسنده: مطهره
ژانر: عاشقانه و فانتزی
خلاصه:
سهیل و نفس عاشقانه همدیگه رو می پرستند. نفس مجبور میشه به خاطر اتفاقات گذشته سهیل رو ترک کنه.
بعد یک مدت سهیل، نفس رو در حالی که سر چهار راه گل می فروشه پیدا می کنه و...



💘💗💘💗💘💗💘
💗💘💗💘💗💘
💘💗💘💗💘
💗💘💗💘
💘💗💘
💗💘
💘
داستان : به جرم عاشقی
پارت :١

از دور ماشین پرادو مشکی رنگی رو دیدم که پشت چراغ قرمز وایساده بود. گل های رز قرمز رو در دستم فشردم و به ماشین نزدیک شدم.
چند تقه ای به شیشه زدم تا اینکه مردی شیشه رو پایین کشید.
نگاهم به چهره اش افتاد؛مگر میشد
اون چشمان عسلی رو نشناخت؟
سهیلم بود چقدر شکسته شده بود.
انگار او هم مرا شناخت که با دلتنگی، مات چهره ام شده بود.
زودتر از سهیل به خودم اومدم و با تمام توان می دویدم تا اینکه دستم از پشت کشیده شد و در آغوشش افتادم. عطر تلخ مردانه اش بینی ام رو نوازش کردو دوباره آغوشش پناهی شد برای من بی پناه!
- نفس خودتی؟ اینجا چیکار می کنی؟
از آغوشش بیرونم آورد و دلخور لب زد:
- چرا تَرکم کردی؟ چرا بین انبوهی از خاطراتمون رهام کردی؟ رفتی که ذره ذره نابود شدنم رو ببینی؟یا اینکه بیای و سرچهار راه گل بفروشی ومرد بودنم رو زیر سوال ببری؟
سکوتم رو که دید با دست چندباری تکانم داد
-لعنتی جوابمو بده با سکوتت بیشتر از این عذابم نده
چی میگفتم؟ میگفتم…
 
آخرین ویرایش:

Romanik Bot

رمانیک بات
کاربر VIP
شناسه کاربر
235
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
آخرین بازدید
موضوعات
53
نوشته‌ها
956
پسندها
7,574
امتیازها
218
محل سکونت
romanik.ir
وب سایت
romanik.ir

  • #2
2a3627_23IMG-20230927-100706-639.jpg

نویسنده‌ی عزیز، ضمن خوش‌آمدگویی و سپاس از انتخاب انجمن رمانیک را برای انتشار رمان خود؛
خواهشمندیم قبل از تایپ رمان خود، قوانین زیر را با دقت مطالعه کنید.

قوانین تایپ رمان

اگر سوالی دارید میتوانید بعد از خواندن قوانین در زیر سوالتون رو مطرح کنید.
بخش پرسش سوال‌ها

قبل از درخواست جلد، قوانین زیر را مطالعه کنید.
قوانین درخواست جلد

برای درخواست نقد، با توجه به قوانین در تاپیک زیر اعلام آمادگی کنید.
درخواست منتقد

برای رمان شما می‌بایست پس از اتمام اثرتون درخواست رصد اثرتان را دهید تا ممنوعات اثرتون بررسی بشه، برای درخواست از طریق لینک زیر اقدام کنید.
درخواست رصد


جهت درخواست صوتی شدن آثار خود می‌‌توانید در تالار مربوطه، درخواست دهید.
درخواست صوتی شدن رمان

و پس از پایان یافتن رمان، در تاپیک زیر با توجه به قوانین اعلام نمایید.
تاپیک اعلام پایان رمان

|کادر مدیریت رمانیک|
 

Motahhareh

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
8631
تاریخ ثبت‌نام
2024-08-28
آخرین بازدید
موضوعات
1
نوشته‌ها
2
پسندها
5
امتیازها
13

  • #3
💘💗💘💗💘💗💘
💗💘💗💘💗💘
💘💗💘💗💘
💗💘💗💘
💘💗💘
💗💘
💘
داستان : به جرم عاشقی
پارت :٢

چی میگفتم؟ میگفتم بابام همه چی رو فهمیده ؟ منتظر اینه که پیدامون کنه تا انتقام روزای سختشو بگیره ؟
اگه رفتم به خاطر خودت رفتم؛ نمی خواستم با چشمام ببینم خاک سرد درآغوشت گرفته ؟ باور می کرد؟
توهمین فکر ها بودم که چشمام سیاهی رفت و آخرین چیزی که شنیدم صدای فریاد سهیل بود.
"دوساعت بعد"
چشمام رو آروم آروم باز کردم. پرستار که چشم های بازم رو دید لبخندی زد
- عزیزم به هوش اومدی؟
- من اینجا چیکار می کنم؟
-نترس عزیزم! شوک عصبی بهت وارد شده بود از هوش رفته بودی
به سمت در رفت
- برم به شوهرت خبر بدم به هوش اومدی از نگرانی دربیاد.وقتی از هوش رفته بودی بیمارستان رو، رو سرش گذاشته بود.معلومه که حسابی دوستت داره!
از حرف پرستار پوزخندی زدم.
پرستار که رفت روی تخت نششستم و کیفم رو برداشتم و زیپش رو باز کردم. به تیغی نگاه کردم که مدت ها بود توی کیفم بود و منتظر روزی بودم که سهیلم رو ببینم و همچی رو برای همیشه تموم کنم. تیغ رو برداشتم و می خواستم روی رگم بکشم که دستی روی دستم نشست؛ تیغ رو ازم گرفت و روی زمین انداخت...
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
1
بازدیدها
259
پاسخ‌ها
3
بازدیدها
247
پاسخ‌ها
1
بازدیدها
635

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

کاربرانی که این موضوع را خوانده‌اند (مجموع کاربران: 4)

بالا پایین