تمام شده دلنوشته بغض خفه | زهرا وحیدی نکو

نام دلنوشته: بغض خفه
دلنویس: زهرا وحیدی نکو
ژانر: تراژدی
مقدمه:
چون تو نمی‌دانی...
نمی‌دانی که در گوشه‌ای تاریک نشسته‌ام و ضجه خاموش می‌زنم...
نمی‌دانی که چشمانم خودم را هم نمی‌بینند...
نمی‌دانی که این بغض مرا هم خفه می‌کند... نمی‌دانی!

 

[Like crazy<3]

چه کردم با خودم؟
حرف دل زدم محکوم شدم... زار زدم، نادیده شدم.
غم را برایش بازگو کردم؛ اما فقط سختی نسیبم شد!
اصلا کیستم که بخواهم بگویم حرف دل، کیستم که بگویم ناراحتم...
نه برای خودم برای او، کسی که حرف‌هایم را باور نکرد.

 

[Like crazy<3]

مهم است؛ اما هرگز نمی‌فهمد...
چنان می‌لرزم که یک لحظه آرام نمی‌گیرم، باید فریاد زنان بگویم که نگرانم؟!
باید چه کار کنم وقتی که راهی برایم نیست؟
جواب سوالاتم را از تو بگیرم؟ تویی که نمی‌دانم چه حالی داری؟

 

[Like crazy<3]

بگذار راحت در دنیای دیوانه‌بار و غمناکم فرو روم، بگذار زیر باران زانو بزنم و از ته قلبم هق‌هق کنم...
زانوانم از این همه درد شل شده‌اند و نای ایستادن را ندارند.
منی که باران را تنها همدم می‌دانستم، حال نمی‌دانم!

 

[Like crazy<3]

تنهایی بد نیست! یادت می‌دهد دنیا چگونه است..‌.
چگونه کوله باری از غم به دوشت می‌افتد و باید هر طور شده آن را تا آخر عمر بکشی...
حتی اگر سنگینی‌اش کمرت را خرد کند.

 

[Like crazy<3]

نمی‌توانی دوام بیاوری، نمی‌توانی دیگر سر بلند کنی؛ اما این‌ها هرگز مهم نبوده و نیستند.
کم‌کم خم می‌شوی، چشمانت از حالت غم‌بار درمی‌آیند و برق جنون می‌گیرند.
آنگاه فریادها بر سرت می‌ریزند که ظالمانه تو را بی احساس می‌خوانند، هیچ‌کس نخواهد فهمید و نخواهد گفت و نخواهد خواست که بداند چه شد؟!

 

[Like crazy<3]

پس راهی نداری جز آن‌که فراموش کنی که بودی، چه کردی و چه می‌خواستی.
فراموش کنی هرچند که مانند زخم چاقویی مدام در قلبت فرو می‌رود و دردش تو را زجر کش می‌کند؛ اما دهانت با قفلی محکم بسته می‌شود و دیگر هرگز نمی‌توانی آهی از درون بکشی!

 

[Like crazy<3]

حتی اگر از درون تکه تکه شوی، باید چفت دهانت را ببندی و چشم از همه آن‌ها بگیری... .
تنها یک لبخند که گاه فرقی ندارد در وجودت چگونه است، کافیست تا دورت شلوغ شود؛ اما آن لحظه‌ی بغض هرگز کسی نبوده و نخواهد بود.
بغضی که در سینه خفه‌اش می‌کنی تا صدایش گوش‌هایشان را به درد نیاورد!

 

[مدیر تایپ]

عرض سلام و خسته نباشیدی ویژه خدمت شما نویسنده‌ی عزیز!
بدین وسیله پایان تایپ اثر شما را اعلام می‌‌دارم. با آرزوی موفقیت روز افزون!

|مدیریت کتابدونی|​