- نوع اثر
- داستان
- نام اثر
- داستان آخرین بازمانده
- ژانر
- پلیسی, جنایی
- سطح
- نقرهای
- اثر اختصاصی
- بله
- نویسنده
- فاطمه فرخی
- کپیست
- S O-O M
- ویراستار
- sani.v.n
- منتقد
- سوما غفاری
- طراح جلد
- نادیا بیرامی
- منبع تایپ
- انجمن رمانیک
- تعداد صفحات
- 22
- حجم اثر (مگابایت)
- 0.6
نام اثر: آخرین بازمانده
نویسنده: فاطمه فرخی
لینک تاپیک اثر در انجمن: تمام شده – داستان آخرین بازمانده | فاطمه فرخی
ژانر: پلیسی، دلهرهآور (هیجانی)، جنایی
سطح: نقرهای
تعداد صفحات: 22
خلاصه: در یک شب سرد پاییزی، در کوچههای تاریک روستایی دلگیر، صدای ناله دخترانهای کل منطقه را لرزاند. صدای دخترک ترسناک و دلهرهآور بود، مردم به جنب و جوش افتاده بودند و به دنبال صدا، اطراف را جستجو میکردند. علت آن صدای پردرد چه بود؟ یعنی چه ماجرایی در روستای مرموز است؟!
مقدمه: ___
برشی از اثر: در یک شب سرد پاییزی، در کوچههای تاریک روستایی دلگیر، صدای ناله دخترانهای کل منطقه را لرزاند.
صدای دخترک ترسناک و دلهرهآور بود. مردم به جنب و جوش افتاده بودن و به دنبال صدا اطراف را جستجو میکردند. شب به صبح رسیده بود، ماه جای خود را به خورشید تابان داده بود؛ اما هنوز کسی منشأ صدا را پیدا نکرده بود.
اهالی روستا ترس در دلشان لانه کرده بود. به راستی این چندمین بار است که چنین صدایی میشنوند؟ ده؟ بیست؟ شاید هم هزار بار؛ اما هر بار با یک دلیل غیر منطقی اهالی روستا را آرام میکردند.
کلانتر با افرادش کل منطقه و جنگل را رصد کرده بودند و به دنبال یک سر نخ بودند تا حداقل بتوانند کمی به حقیقت نزدیک شوند؛ اما انگار نخی وجود نداشت که سرش پیدا شود!
کلانتر کلافه و سردرگم بود و به دنبال جواب پاسخهای ذهن خستهاش بود، در همان حین خانوادهای به اداره مراجعه کردند و خبر مفقود شدن دختر معصوم شانزده سالهشان را اعلام کردند. قربانی معلوم شد! همان دختر شانزده ساله پاکدامن که اسیر هیولایی بیشاخ و دم شده بود.
نظر دادن