تمام شده نقد و تعیین سطح فی‌البداهه گل عشق | محمد امین سیاهپوشان

[مدیر نقد]

نام اثر: مجموعه فی البداهه گل عشق

نویسنده: محمد امین (رضا) سیاهپوشان @فرمانروای تاریکی

ژانر: عاشقانه

مقدمه : زیبا ترین و خوشبو ترین گل دنیا ، گل عشقه حالا این که به کی بدی و بخوای از کی بگیریش به خودت نه به دلت بستگی داره عشق رو تو انتخاب نمی کنی دلت انتخاب می کنه.
لینک اثر:
تمام شده - فی البداهه گل عشق|محمد امین (رضا) سیاهپوشان
منتقد: @Laluosh
تاریخ تحویل: ۱۸ فروردین ۱۴۰۱
مهلت اتمام نقد: ۲۳ فروردین ۱۴۰۱

 

[FENRIR𓃦]

سلام⁦¯\_(ツ)_/¯⁩
اسم دلنوشته: تکراری نیست و خب از این عنوان روی اثر دیگه ای استفاده نشده، با این حال خود اسم از واژه کلیشه ای استفاده کرده که خب فکر میکنم بیشتر برای مشخص کردن فرم کلی فی البداهه از واژه « عشق » استفاده شده معمولا فی البداهه ها به گونه ای براشون عنوان انتخاب میشه که هم به ژانر و متن ارتباط داره و هم کاملا همه چیز رو شفاف سازی نمیکنه ترکیب « گل عشق » دلپذیره و مناسب با این حال از نظر یک خواننده و نه یک منتقد به نظرم در جذب مخاطب ممکنه خوب عمل نکنه اگه قراره یک نتیجه کلی داشته باشم راجب اسم این اثر باید بگم که اسمی هست که حس گرمی و ارامش رو به ادم القا میکنه و تکراری نیست واژه « عشق » جزو کلیشه هاست و ممکنه اسم توی جذب مخاطب خوب عمل نکنه.
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
مقدمه فی البداهه: در این قسمت از اثر واژه ها به تنهایی بار معنایی زیادی نداشتن جملات از ترکیبات و چینش ساده ای تشکیل شده بودن مقدمه میتونست گیرا تر و قوی تر باشه جدا از بحث سادگی یک اثر در متن مقدمه گیرایی یک متن ساده رو نتونستم مشاهده کنم میشه گفت مقدمه تلاش ناکام نویسنده برای عمق دادن به متن بوده اگه همین متن با جملات ساده و روان و بدون هیچ عمقی نوشته میشد یا با کلمه هایی که گیرایی بالا و سطح ادبی بالایی دارن نوشته میشد به نظرم از این بی حالتی خارج میشد در کل مقدمه مقدمه ای متوسط رو به پایینه.
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
ژانر فی البداهه: خب برای ژانر فی البداهه از ژانر عاشقانه استفاده شده که این رو میتونیم از روی اسم اثر هم تشخیص بدیم و میشه گفت ژانر و اسم اثر هر دو با هم در ارتباط هستن استفاده از تنها ژانر عاشقانه برای یک اثر ریسک بزرگیه زمانی که نویسنده دست به قلم میشه تا فی البداهه ای رو بنویسه ممکنه تحت شرایط محیطی و فیزیکی و روحی از موضوع اثر پیروی نکنه این مورد قابل درکه ولی خب جزو عواملی به حساب میاد که سطح دلنوشته رو پایین میاره به عنوان نتیجه کلی میتونم بگم ژانر با نام هماهنگه و ترتیب قرار گیری ژانر صحیحه.
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
جلد فی البداهه: جلدی نداشت برای همین نمیتونم نقد کنم ولی خب من این رو یک نکته منفی میدونم اگه شما نویسنده
گرامی دلیل میخوای بابت اینکه به نظرم یک نکته منفیه باید بگم جدا از دلبخواهی و سلیقه ای بودن استفاده از جلد توسط نویسنده یک اثر بی جلد توی جذب مخاطب قوی عمل نمیکنه معمولا جزو فاکتور های خواننده ها برای خوندن یک اثر جلد اثر هم هست که خب با نگاه کردن به اون تصمیم میگیرن به خصوص که ترکیب رنگی توی جلد میتونه کمک زیادی توی فضا سازی خواننده بکنه و یک جورایی نقش کاتالیزور رو ایفا میکنه.
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
ارایه های فی البداهه: در اکثر پارت ها ارایه های گیرا رو ندیدم بیشتر یه جوری بود انگار نویسنده روی صحبتی داره با شخص سومی و همینطور یک مقدار تشبیه ساده استفاده شده بود درسته تشبیه هم نکته مهمیه ولی به نظرم ارایه ها به خصوص ارایه تشبیه میتونه کیفیت و سطح داشته باشه تشبیه های سطح بالا میتونن ادم رو به فکر ببرن ولی خب این تشبیه هایی که دیدم صرفا گذرا و خوندنی بودن نویسنده میتونست از یک متن ساده همراه با تناسب لغات و یک مقدار از بازی با کلمات متن استفاده کنه یا مثلا به جای استفاده از تشبیه های ساده میتونست از کلماتی با سطح مفهومی و معنایی بالا و تناسب و اوای متن قوی تر اثر رو با سطح بالا تری به پایان برسونه.
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
محتوای فی البداهه: نویسنده بیشتر به موشکافی گل عشق علاقه داشته و اول یک توضیح مختصر در رابطه با عشق داده و بعد تماما پرداخته شده به عشق نویسنده و شخص سوم این موضوع بد نیست ولی خب خسته کننده است همون طور که همه میدونن در پارت اول عاشقی معمولا یه زمانی هست که افراد قراره عاشق و معشوق هم بشن که خب خیلی کم بهش پرداخته بود و جهشی داشت روی عشقی که به ثبات رسیده به نظرم داخل محتوای اثر بزرگترین ضعف هدف دار کردن ژانر عاشقانه به سمت شخصی خاص بود در صورتی که یک عاشق در ژانر عاشقانه میتونه عشق رو برای خواننده توصیف کنه اگه بخوام منظورم رو دقیق برسونم اینطوری میتونم بگم که مثلا من در جایگاه نویسنده مینویسم که « دوستت دارم » خب درسته که جمله عاطفی و قشنگ و در ژانر عاشقانه است ولی خیلی زیبا تر میشه اگه به جای بیان حس اون رو توضیح بدی نویسنده عزیز حرف من بر مبنای اینکه خب خواننده های ژانر عاشقانه دو دسته ان یا عاشقن و معشوق دارن یا هم نه در هر دو صورت توصیف حس خیلی از بیانش تاثیر گذار تره « من کار های شما رو مطالعه کردم اکثرا به سمت فرد خاصی هدفدار شدن به نظرم لطفا توجه داشته باشین که چیزی که مینویسین از دیدگاه هزارتا خواننده عبور میکنه نه فرد هدفدار شده برای همین جدا از واژه ای که میگین حس رو هم باید انتقال بدین درسته حس رو با تنها نوشتار برای شخصی که میخواین منتقل میکنین ولی برای خواننده ها اینطور نیست» این نوع نوشتار ممکنه گنگ گیج کننده یا حوصله سر بر باشه برای خواننده.
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
تناسب پارت ها و سیر ماجرا : ماجرا و محتوای پارت ها یه مقدار با هم تداخل داشت بعضی از پارت ها حس سردرگمی رو منتقل میکرد بعضیاش خبری بود و... و اینکه بعضی ها طولانی بودن بعضی ها کوتاه بهتر بود اندازه همه پارت ها یکسان حفظ میشد در کل حس کردم هر دو مورد یکنواختی ندارن نداشتن یکنواختی در اندازه پارت ها از مورد اول کمتر بود.
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
لحن و توصیفات: برای لحن خب یکنواخت بود و توصیفات ضعیف چه از نظر تشبیه و چه از نظر توضیح احساسات متن ضعیف بود توصیفات جای کار کردن بیشتری داشتن
تکرار: تکرار رو زیاد دیدم چه روی موضوعات چه مفاهیم و چه کلمات به نظرم تو این مورد موضوع اصلی تکرار نیست موضوع اینه که مبحثی که برای نوشتن انتخاب کردین خیلی گسترده است و دست شما باز بوده توش ولی خب اصرار به تکرار یک موضوع داشتین.
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
زاویه دید: جدا از دیدگاه نویسنده زاویه دید نویسنده یه مقدار کلیشه ای بود نمیگم بده ها نه... ولی خب میتونست بهتر باشه اخه مثلا شکوفه زدن یک گل که مثلا گل عشقه توی اکثر ادبیات چه قدیم و چه معاصر و حتی توی دیالوگ های توی فیلم ها زیاد به کار برده شده این به نظرم یه مقدار ضعف درونش نهفته اس.
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
نوشتار فی البداهه : به صورت عامیانه بود مشکل خاصی نداشت فقط نیم فاصله ها، علائم نگارشی و... رعایت نشده بودن و به ساختار و نوشتار فی البداهه بیشتر ادبی میومد تا فرم عامیانه.
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
موضوع پارت ها: خب این به نظرم بحث برانگیز ترین قسمت نقد منه از نظر شخصی خودم یه چیزی مثل موضوع پارت ها کاملا به خود نویسنده مربوطه ولی خب اگه از دیدگاه من منتقد نگاه کنیم و من صادقانه بخوام این مبحث رو نقد کنم « نویسنده من سعی میکنم در اروم ترین حالت ممکن حرفم رو بگم هدفی مبنی بر اذیت کردن ندارم لطفا درک کن» باید بگم که خب پارت ها بیش از حد یک رنگ بودن اگه بخوام منظورم رو دقیق بگم منظورم اینه که حوصله سر بر بودن انقد به یک موضوع با کلمات مختلف پرداخته شده بود که حد نداشت یک رنگی خوبه ولی نه تا این حد فضای فی البداهه یک مقدار باید متراکم تر باشه
هدفمند بودن پارت ها: خب تنها هدفی که دیدم رسوندن نوعی حس عاشقانه به فرد خاصی بود این کار خیلی خوب و شیرینه ولی خب بهتر بود در کنار این هدف اهداف دیگه ای هم برای خواننده ها در نظر گرفته میشد.
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
نکات اخلاقی : من ممنوعه ای ندیدم :/
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
غلط املایی: اشکال تایپی و همینطور شکسته نویسی بزرگترین مشکلات این اثر بودن وقتی یک اثر نقد میشه یا صرفا خونده میشه درست نویسی در اون اثر خیلی خیلی مهمه منظور اینه که اگه فرضا شما یه اثر بنویسی از همه لحاظ عالی باشه ولی درست نویسی رعایت نشه کیفیت اثر نصف میشه.
سخن نویسنده: من توصیه خاصی ندارم فقط امیدوارم نقد خوبی بوده باشه هدفم کمک کردن بود و خب این اولین نقد منه که یه مقدار جنبه های منفی رو بیشتر به رخ نویسنده کشیدم امیدوارم ناراحت نشی نویسنده عزیز و کمکت کرده باشم🦋
سطح: برنزی

 

[مدیر نقد]

سلام⁦¯\_(ツ)_/¯⁩
اسم دلنوشته: تکراری نیست و خب از این عنوان روی اثر دیگه ای استفاده نشده، با این حال خود اسم از واژه کلیشه ای استفاده کرده که خب فکر میکنم بیشتر برای مشخص کردن فرم کلی فی البداهه از واژه « عشق » استفاده شده معمولا فی البداهه ها به گونه ای براشون عنوان انتخاب میشه که هم به ژانر و متن ارتباط داره و هم کاملا همه چیز رو شفاف سازی نمیکنه ترکیب « گل عشق » دلپذیره و مناسب با این حال از نظر یک خواننده و نه یک منتقد به نظرم در جذب مخاطب ممکنه خوب عمل نکنه اگه قراره یک نتیجه کلی داشته باشم راجب اسم این اثر باید بگم که اسمی هست که حس گرمی و ارامش رو به ادم القا میکنه و تکراری نیست واژه « عشق » جزو کلیشه هاست و ممکنه اسم توی جذب مخاطب خوب عمل نکنه🍭
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
مقدمه فی البداهه: در این قسمت از اثر واژه ها به تنهایی بار معنایی زیادی نداشتن جملات از ترکیبات و چینش ساده ای تشکیل شده بودن مقدمه میتونست گیرا تر و قوی تر باشه جدا از بحث سادگی یک اثر در متن مقدمه گیرایی یک متن ساده رو نتونستم مشاهده کنم میشه گفت مقدمه تلاش ناکام نویسنده برای عمق دادن به متن بوده اگه همین متن با جملات ساده و روان و بدون هیچ عمقی نوشته میشد یا با کلمه هایی که گیرایی بالا و سطح ادبی بالایی دارن نوشته میشد به نظرم از این بی حالتی خارج میشد در کل مقدمه مقدمه ای متوسط رو به پایینه🍔
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
ژانر فی البداهه: خب برای ژانر فی البداهه از ژانر عاشقانه استفاده شده که این رو میتونیم از روی اسم اثر هم تشخیص بدیم و میشه گفت ژانر و اسم اثر هر دو با هم در ارتباط هستن استفاده از تنها ژانر عاشقانه برای یک اثر ریسک بزرگیه زمانی که نویسنده دست به قلم میشه تا فی البداهه ای رو بنویسه ممکنه تحت شرایط محیطی و فیزیکی و روحی از موضوع اثر پیروی نکنه این مورد قابل درکه ولی خب جزو عواملی به حساب میاد که سطح دلنوشته رو پایین میاره به عنوان نتیجه کلی میتونم بگم ژانر با نام هماهنگه و ترتیب قرار گیری ژانر صحیحه 🍕
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
جلد فی البداهه: جلدی نداشت برای همین نمیتونم نقد کنم ولی خب من این رو یک نکته منفی میدونم اگه شما نویسنده
گرامی دلیل میخوای بابت اینکه به نظرم یک نکته منفیه باید بگم جدا از دلبخواهی و سلیقه ای بودن استفاده از جلد توسط نویسنده یک اثر بی جلد توی جذب مخاطب قوی عمل نمیکنه معمولا جزو فاکتور های خواننده ها برای خوندن یک اثر جلد اثر هم هست که خب با نگاه کردن به اون تصمیم میگیرن به خصوص که ترکیب رنگی توی جلد میتونه کمک زیادی توی فضا سازی خواننده بکنه و یک جورایی نقش کاتالیزور رو ایفا میکنه 🍟
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
ارایه های فی البداهه: در اکثر پارت ها ارایه های گیرا رو ندیدم بیشتر یه جوری بود انگار نویسنده روی صحبتی داره با شخص سومی و همینطور یک مقدار تشبیه ساده استفاده شده بود درسته تشبیه هم نکته مهمیه ولی به نظرم ارایه ها به خصوص ارایه تشبیه میتونه کیفیت و سطح داشته باشه تشبیه های سطح بالا میتونن ادم رو به فکر ببرن ولی خب این تشبیه هایی که دیدم صرفا گذرا و خوندنی بودن نویسنده میتونست از یک متن ساده همراه با تناسب لغات و یک مقدار از بازی با کلمات متن استفاده کنه یا مثلا به جای استفاده از تشبیه های ساده میتونست از کلماتی با سطح مفهومی و معنایی بالا و تناسب و اوای متن قوی تر اثر رو با سطح بالا تری به پایان برسونه🍓
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
محتوای فی البداهه: نویسنده بیشتر به موشکافی گل عشق علاقه داشته و اول یک توضیح مختصر در رابطه با عشق داده و بعد تماما پرداخته شده به عشق نویسنده و شخص سوم این موضوع بد نیست ولی خب خسته کننده است همون طور که همه میدونن در پارت اول عاشقی معمولا یه زمانی هست که افراد قراره عاشق و معشوق هم بشن که خب خیلی کم بهش پرداخته بود و جهشی داشت روی عشقی که به ثبات رسیده به نظرم داخل محتوای اثر بزرگترین ضعف هدف دار کردن ژانر عاشقانه به سمت شخصی خاص بود در صورتی که یک عاشق در ژانر عاشقانه میتونه عشق رو برای خواننده توصیف کنه اگه بخوام منظورم رو دقیق برسونم اینطوری میتونم بگم که مثلا من در جایگاه نویسنده مینویسم که « دوستت دارم » خب درسته که جمله عاطفی و قشنگ و در ژانر عاشقانه است ولی خیلی زیبا تر میشه اگه به جای بیان حس اون رو توضیح بدی نویسنده عزیز حرف من بر مبنای اینکه خب خواننده های ژانر عاشقانه دو دسته ان یا عاشقن و معشوق دارن یا هم نه در هر دو صورت توصیف حس خیلی از بیانش تاثیر گذار تره « من کار های شما رو مطالعه کردم اکثرا به سمت فرد خاصی هدفدار شدن به نظرم لطفا توجه داشته باشین که چیزی که مینویسین از دیدگاه هزارتا خواننده عبور میکنه نه فرد هدفدار شده برای همین جدا از واژه ای که میگین حس رو هم باید انتقال بدین درسته حس رو با تنها نوشتار برای شخصی که میخواین منتقل میکنین ولی برای خواننده ها اینطور نیست» این نوع نوشتار ممکنه گنگ گیج کننده یا حوصله سر بر باشه برای خواننده🫐
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
تناسب پارت ها و سیر ماجرا : ماجرا و محتوای پارت ها یه مقدار با هم تداخل داشت بعضی از پارت ها حس سردرگمی رو منتقل میکرد بعضیاش خبری بود و... و اینکه بعضی ها طولانی بودن بعضی ها کوتاه بهتر بود اندازه همه پارت ها یکسان حفظ میشد در کل حس کردم هر دو مورد یکنواختی ندارن نداشتن یکنواختی در اندازه پارت ها از مورد اول کمتر بود🍻
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
لحن و توصیفات: برای لحن خب یکنواخت بود و توصیفات ضعیف چه از نظر تشبیه و چه از نظر توضیح احساسات متن ضعیف بود توصیفات جای کار کردن بیشتری داشتن
تکرار: تکرار رو زیاد دیدم چه روی موضوعات چه مفاهیم و چه کلمات به نظرم تو این مورد موضوع اصلی تکرار نیست موضوع اینه که مبحثی که برای نوشتن انتخاب کردین خیلی گسترده است و دست شما باز بوده توش ولی خب اصرار به تکرار یک موضوع داشتین 🍪🍩
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
زاویه دید: جدا از دیدگاه نویسنده زاویه دید نویسنده یه مقدار کلیشه ای بود نمیگم بده ها نه... ولی خب میتونست بهتر باشه اخه مثلا شکوفه زدن یک گل که مثلا گل عشقه توی اکثر ادبیات چه قدیم و چه معاصر و حتی توی دیالوگ های توی فیلم ها زیاد به کار برده شده این به نظرم یه مقدار ضعف درونش نهفته اس 🌭
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
نوشتار فی البداهه : به صورت عامیانه بود مشکل خاصی نداشت فقط نیم فاصله ها، علائم نگارشی و... رعایت نشده بودن و به ساختار و نوشتار فی البداهه بیشتر ادبی میومد تا فرم عامیانه🍌
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
موضوع پارت ها: خب این به نظرم بحث برانگیز ترین قسمت نقد منه از نظر شخصی خودم یه چیزی مثل موضوع پارت ها کاملا به خود نویسنده مربوطه ولی خب اگه از دیدگاه من منتقد نگاه کنیم و من صادقانه بخوام این مبحث رو نقد کنم « نویسنده من سعی میکنم در اروم ترین حالت ممکن حرفم رو بگم هدفی مبنی بر اذیت کردن ندارم لطفا درک کن» باید بگم که خب پارت ها بیش از حد یک رنگ بودن اگه بخوام منظورم رو دقیق بگم منظورم اینه که حوصله سر بر بودن انقد به یک موضوع با کلمات مختلف پرداخته شده بود که حد نداشت یک رنگی خوبه ولی نه تا این حد فضای فی البداهه یک مقدار باید متراکم تر باشه
هدفمند بودن پارت ها: خب تنها هدفی که دیدم رسوندن نوعی حس عاشقانه به فرد خاصی بود این کار خیلی خوب و شیرینه ولی خب بهتر بود در کنار این هدف اهداف دیگه ای هم برای خواننده ها در نظر گرفته میشد🍍
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
نکات اخلاقی : من ممنوعه ای ندیدم :/🐾
🌘🌗🌖🌕🌔🌓🌒🌑
غلط املایی: اشکال تایپی و همینطور شکسته نویسی بزرگترین مشکلات این اثر بودن وقتی یک اثر نقد میشه یا صرفا خونده میشه درست نویسی در اون اثر خیلی خیلی مهمه منظور اینه که اگه فرضا شما یه اثر بنویسی از همه لحاظ عالی باشه ولی درست نویسی رعایت نشه کیفیت اثر نصف میشه 🐥
سخن نویسنده: من توصیه خاصی ندارم فقط امیدوارم نقد خوبی بوده باشه هدفم کمک کردن بود و خب این اولین نقد منه که یه مقدار جنبه های منفی رو بیشتر به رخ نویسنده کشیدم امیدوارم ناراحت نشی نویسنده عزیز و کمکت کرده باشم🦋🐈‍⬛ سطح: برنزی

نویسنده: @فرمانروای تاریکی
منتقد: @Laluosh

اختصاصی: است
سطح: برنزی

@مهرآگیٖـن𓇬
@مدیر تایپ

 

[Miss Nili]

✅