تمام شده نقد و تعیین سطح رمان بغض آسمان | سوما غفاری

[ARA.O.O]

​

نام اثر: رمان بغض آسمان
نویسنده: @Mabuchi__Kou
ژانر: عاشقانه، تراژدی، فانتزی

خلاصه: همه چیز از آن زمانی آغاز شد که نوزادی متولد شد و پا به جهان گذاشت؛ ولیکن داستان بسیار جلوتر از آن زمان شروع می‌شود. در شب ازدواج پرنسس کلارا، اتفاقی افتاد که تمام پادشاهی را در غم و اندوه فرو برد و هیچ کس انتظار نداشت که تمامی آن اتفاقات، زیر سر یک تازه وارد مرموز به شهر باشد. یک تازه واردی که به هیچ‌وجه تازه وارد نیست و در واقع همان کسی است که زمانی به خاطر سرش جایزه برگزار می‌شد! حال، او با شعله‌های سیاه و آبی رنگش آمده تا آشکار کند که چه چیزی پشت دیوار حافظه پنهان شده و چه کسی آن حقایق و خاطره‌ها را به گونه‌ای از بین برده که گویا هیچ وقت وجود نداشته‌اند! سرانجام، با پیدا شدن سر و کله‌ی شورشی‌ها، زندگی ورق تازه‌ای را باز کرد و بیخیال همه چیز، مبارزه علیه تاج و تخت شروع شد و بازی‌ای از جنس سلطنت صورت گرفت!

مقدمه:
سکوت را
ساز کرده‌ام
دریچه‌های دلم را روبه تو باز کرده‌ام
یادت را در پشت بیشه‌های آشنایی
ناز کرده‌ام
رو به دریای دلت پرواز کرده‌ام
من این عشق را
سال‌هاست که آغاز کرده‌ام

لینک اثر:

تمام شده - رمان بغض آسمان | سوما غفاری

نام رمان: بغض آسمان نویسنده: سوما غفاری ژانر: عاشقانه، فانتزی، تراژدی ناظر: @Lady Dracula ویراستار: @toranj kh خلاصه: همه چیز از آن زمانی آغاز شد که نوزادی متولد شد و پا به جهان گذاشت؛ ولیکن داستان بسیار جلوتر از آن زمان شروع می‌شود. در شب ازدواج پرنسس کلارا، اتفاقی افتاد که تمام پادشاهی را در...

romanik.ir

منتقد: @*First __ Lady*
زمان تحویل اثر: 17 مهر 1400
مهلت اتمام نقد: 25 مهر 1400

 

[دمیــــــورژ]

«بــه نــام آفریننده قلم»

نقد رمان بغض آسمان


☆اسم رمان:

خب همان‌طور که می‌دونین اسم یک مورد بسیار مهم توی آغاز نویسندگیه. درواقع اولین چیزی که نگاه خواننده شکارش می‌کنه، اسمه. شده خوانندگان حتی به یک موضوع علاقه نداشته باشن اما اسم جذبشون کرده باشه. حالا که با تعریف اسم و مهم بودنش آشنا شدیم بهتره نام رمان رو بررسی کنیم.
بغض آسمان اسم انتخابی برای رمان بود. در ابتدا هرچی می‌خوندی متوجه ربط اسم با رمان نمی‌شدی اما نویسنده در انتهای رمان هدف اصلی از نوشتن اسم رو مشخص کرد. در پایان شاهد اشک ریختن و بغض آسمان بودیم بنابراین نویسنده چنین اسمی برای رمان انتخاب کرده بودند. لازم به ذکره چنین اسمی تراژدی بودن رمان رو به رخ می‌کشه اما خب اثری از ژانر عاشقانه نیست. لزوما نمیشه با اسم همه چیز رو فهموند. هم ژانرها، هم موضوعات. فقط یک چکیده و بخشی از رمان میشه اسم. بنابراین نمیشه به صورت کلی تمام موضوعات و محتویات با نام رمان معلوم باشن. و جذابیت موضوع هم به همینه. بغض آسمان یک اسم جذاب و دارای آرایه تشخیص بود. همچنین گرفتگی ابر و آسمان به بغضش تشبیه شده. بنابراین میشه گفت اسم مناسب و خوبی بود. صدالبته همیشه یک اسم خیلی خاص و بهتر هم میشه انتخاب کرد اما تا زمانی که نام فعلی مشکلی نداشته باشه لزوما نیاز نیست تعویض اسم صورت بگیره.
****************

☆ژانر رمان:
خب ژانر احساس حاکم بر رمانه. ما با انتخاب ژانر نشون میدیم خواننده با خوندن این متون قراره وارد چه نوع فضا و حس و حالی بشه. آیا دچار ترس میشه؟ احساس عاشقی میکنه؟ احساس شادی؟ غم؟ نمونه‌ای از ژانرها: جنایی، پلیسی، عاشقانه طنز فانتزی علمی تخیلی و... است. با توضیحی درباره ژانر، سراغ ژانر انتخابی نویسنده میریم.
نویسنده از سه ژانر، عاشقانه، فانتزی و تراژدی استفاده کرده بود. ژانر عاشقانه در ابتدای ژانرها قرار داشت و اهمیت بالایی در متون رمان نیز داشت. ما شاهد عشق کلارا و اشلی بودیم، یک عشق که تبدیل به افسانه بزرگی شد و صددرصد این احساس بسیار قوی بود و نویسنده ژانر عاشقانه رو درست انتخاب کرده. از طرفی اشلی دارای نیروی خاصی بود و اون شعله آتشی نیازمند یک تخیل بود. ساختن داستان پری و موجودات افسانه‌ای و تمام این‌ها، با تخیل ارتباط داشت و بر این اساس ژانر فانتزی در متن حاکم بود. و اما اون پایان، و بغض آسمان، صددرصد نشان دهنده تراژدی بودن ماجراست اما چون فقط انتها این احساس عمیق رو داشت و درکل رمان موضوع اصلی تراژدی نبود، پس نویسنده بسیار درست ترتیب ژانر هارو حفظ کرده و مشکلی نبود.


*************

☆خلاصه و مقدمه رمان:
خواننده باید اول یک اطلاعاتی از رمان داشته باشه تا قصد کنه نوشته رو بخونه. این اطلاعات اگر خیلی مرموز باشن، خواننده چیزی نمیفهمه و صرف نظر میکنه. اگر خیلی اطلاعات بده خواننده دیگه همه چیو فهمیده پس برای چی باید بخونه؟ بنابراین این اصل در خلاصه نویسی مهمه
اما وقتی بحث راجع به خلاصه رمان بغض آسمان میشه باید گفت تمام اصول رعایت شده. چکیده اطلاعات داده شده بود و نه زیاد لو داده شده بود و نه زیاد مرموز بود. چندسوال در ذهن خواننده ایجاد میکنه در روز عروسی پرنسس مگه چی شد؟ کی اومد که از اولم روی سرش جایزه گذاشته بودن؟ چه جنگی و شورشیا کیا بودن؟
بنابراین خلاصه یک امتیاز مثبت دریافت میکنه

مقدمه می‌تواند یک شعر، دلنوشته، تکه‌ای از رمان..و از خود نویسنده یا اشخاص دیگر باشد. خب حالا که مقدمه توضیح داده شد درباره مقدمه بغض آسمان باید گفت این مقدمه یک شعر بسیار زیبا بود و شاید با اول خواندن مقدمه نشه ربطش با رمان رو درک کرد اما اون بخش آخر(من این عشق را سال هاست که آغاز کرده ام) دقیقا این بخش تمام موضوعات رمان رو به مقدمه ربط میده و مقدمه نسبتا مناسب و خوبی بود.

××××××××××××××××××××

☆شروع رمان:

برای توضیح این مورد میشه به یک مثال اشاره کرد. تصور کنید قصد خرید خونه دارین. شما ابتدایی‌ترین چیزی که می‌بینین و اول باهاش رو به رو میشین، ساختمان خونست. ساختمان خونه مثل خطوط اولیه یک رمانه و با زیبایی ساختمان ترغیب میشین به درون خونه برین. و یعنی ترغیب میشین ادامه رمان رو بخونین. بنابراین این ساختمان اولیه کلمات در شروع رمان، بسیار مهم هستند.
در آغاز بغض آسمان، همه چیز ارومه و با یک توصیف زیبا و پرنسس خانم رو به رو هستیم. یک آغاز آروم و به دور از حاشیه. درسته که آغاز بدی نبود اما می‌شد یک آغاز هیجان‌انگیزتر رقم زد به صورت کلی آغاز مشکلی نداشت ولی راهی هست برای جذاب‌تر کردن آغاز.

××××××××××××××××××××

جلد رمان:
جلد باید با رمان و محتویات تاحدودی هم‌خوانی داشته باشه . باید کیفیت بالایی داشته باشه و رنگش مرتبط با ژانر رمان باشه.. یعنی اگر یک اثری طنزه جلد نباید تیره باشه و برعکس.
جلد نشان دهنده اشلی و کلارا و مهم‌تر از همه شعله‌های آبی اشلی بود و البته جلد مناسب و زیبایی برای رمان بوده اما خب اگر کمی پایه آسمان بغض کرده به میان کشیده می‌شد هم بد نبود.

***********

☆توصیفات:

توصیفات نیز یکی از رکن مهم در نوشته و رمانه. چرا؟ چون ما به وسیله توصیف وارد جهان رمان میشیم و با رمان ارتباط برقرار می‌کنیم. توصیف به چند دسته تقسیم میشه. توصیف حالات
توصیف مکان
توصیف ظاهر شخصیت
توصیف اخلاق و رفتار شخصیت
درباره مورد اول توصیف حالات شامل آب و هوا، سردی و گرمی، و حس و حال حاکم بر رمان میشه که آیا شخصیت شاده یا غمگین؟ توی رمان کاملا این مورد خوب رعایت شده بود، هم احساسات پررنگ بودند و هم درباره سردی و گرمی و بارش باران سخن به میان اومده بود که باعث ایجاد درک بهتر رمان شده بود.
توصیف مکان همونطور که از اسمش معلومه با مکان سر و کار داره و اون محیطی که داستان درونش رخ میده باید توصیف بشه. البته نه خیلی عمیق که چندصفحه بشه و خواننده رو کسل کنه و نه کوتاه که خواننده درکی از محیط پیدا نکنه. نویسنده در این زمینه هم بسیار عالی کار کرده بود و قصر رو خوب توصیف کرده بود.
توصیف ظاهر شخصیت هم شامل چشم و مو و رنگ پوست میشه که این مورد هم رعایت شده بود و توصیف اخلاق یعنی اشنایی ما با اخلاق و خلق و خوی افراد رمان. که ایا اونا مغرورن؟ عصبین؟ مهربونن؟
ما به خوبی کلارایی رو شناختیم که درعین ضعیف بودن تلاش کرد قوی باشه. و حتی اشلی ای که محکم و مردانه وایساد برای عشق.
به صورت کلی نویسنده در بخش توصیفات کاملا قوی عمل کرده بود.


***************************

☆سیر رمان:

سیر یعنی مدت زمان حرکت اتفاقات. که ایا کندن یا تند؟ درحالت عادی تعادل بهتره، اما گاهی باید از چیزای حاشیه گذشت و گاهی باید روی مورد خیلی مهم مکث کرد. نویسنده در زمینه احساسات بسیار کند عمل می‌کرد اما در بقیه موارد عادی بود. درسته احساسات باید خوب معلوم باشن اما کلید کردن روی یک موضوع به شکل زیاد باعث خستگی خواننده میشه.
************************

☆زاویه دید:

زاویه دید به راویه ماجرا اشاره داره. که از زبان اول شخصه؟ دوم شخص؟ سوم شخص؟ و یا یک دانای کل.
در رمان بغض آسمان رمان گاهی از زبان کلارا و گاهی اشلی گاهی اشخاص دیگر و گاهی دانای کل بیان می‌شد و نویسنده به خوبی این زوایا رو کنترل می‌کرد و هیچ‌گونه تداخلی باهم نداشتن.
*********************

☆لحن:

لحن به سه دسفته ادبی معیاری و محاوره تقسیم میشه. اگر قرار باشه یکی از این سه لحن انتخاب بشه باید تا آخر رمان به همون شکل نوشته بشه.
مگر اینکه دیالوگ و مونولوگ لحنشون فرق کنه.
نویسنده لحن ادبی رو انتخاب کرده بود و دیالوگ محاوره بود. همچنین با توصیفات و کلمات عالی به متن ادبی ارزش بخشیده بود

***********************

کشمکش
ما چندنوع کشمکش داریم. به صورت کلی کشمکش به معنای تضاد و تقابل است. کشمکش جسمانی شامل زد و خورد و برخوردهای جسمانی میشه. که در رمان وجود داشت.
کشمکش ذهنی شامل درگیری شخص با خودش و عقایدش میشه. که کلارا این مورد رو داشت و بسیاری از امور و اتفاقات رو با کشمکش ذهنی زیرسوال می برد.
کشمکش احساسی درواقع درگیری شخص با احساساتشه. اینکه شاید عاشق شخصی باشه اما این عشق رو نخواد و یک نوع درگیری احساسی در شخص به وجود بیاد. کلارا با اینکه پدرش رو دوست داشت اما به خاطر کار پدرش دچار حس تنفر شده بود ولی درعین حال باز پدرش رو دوست داشت. این یک کشمکش احساسی در درون کلارا بود.
که البته رمان ربطی به جامعه و ... نداشت بنابراین کشمکش اخلاقی (یعنی شخصیت با جامعه و حجاب درگیره.. ) و همچنین کشمکش جامعه(دو جامعه باهم درگیر هستن) این موارد در رمان نیاز نبود باشه و وجود هم نداشت.

**************************


دیالوگ و مونولوگ نویسی:
مونولوگ متنی هست که داستان رو روایت می‌کنه و بخش عظیمی از رمان رو شامل میشه و خودش دارای زیرمجموعه هایی هست. دیالوگ مکالمه افراد رمانه. بغض آسمان متن ادبی و زیبایی داشت با احساسات و توصیفات قوی و باید گفت مونولوگ جذابی وجود داشت. همچنین دیالوگ احساسی میان کارکترها شکل می‌گرفت که تاثیربرانگیز بود اما گاهی که لازم بود یک دیالوگ با حرف بزرگی در برابر یک ظلم زده بشه ما نمی‌تونستیم چنین دیالوگی پیدا کنیم و دیالوگ کمی ضعیف بود.
*************************
شخصیت ها
خب ما چند نوع شخصیت داریم.
1. شخصیت قالبی
2. شخصیت قردادی
3. شخصیت نوعی
4. شخصیت تمثیلی:
5. شخصیت نمادین:
ما در اینجا با شخصیت همه جانبه کار داریم. نویسنده با استفاده از تخیلش شخصیت خاص مخصوص داستانش به وجود آورده و در این کار بسیار موفق بود. همچنین کاملا برخورد شخصیت ها در رباطه با اتفاقات قابل باور بود .
6. شخصیت همه جانبه: شخصیت هایی که جزو دسته های بالا نیستن و نویسنده از تخیلش خلقشون کرده.
***************
رعایت جایگاه واژگان:

یک جمله ی صحیح، نباید در هم ریخته باشه و فاعل اول جمله و فعل آخره. (البته توی دیالوگ ها میشه استثنا قائل شد و یه جاهایی جای این ها رو عوض کرد) چنین موردی در بغض اسمان رویت نشد و مشکلی نبود. (ناظر این موارد را قبلا ذکر کرده بود و مشکل برطرف شده بود.)
*********************
آرایه ها
در رمان آرایه تشبیه بسیار دیده شده بود و همچنین برخی کلمات پارادوکس داشتند و کنایه نیز در بخش های مختلف رمان قابل رویت بود. لازم به ذکر است که این رمان با متنی ادبی در بخش های مختلف گاها ارایه هایی برای جذابیت استفاده کرده بود.
☆رعایت شرع و قوانین اسلام:
مشکلی دیده نشد

××××××××××××××××××××

☆سخن منتقد:
این بخش سخن و نظر شخصی منتقد درباره رمان است.
من از همون اول رمان بغض اسمان رو دنبال کردم هرچند اولش حس کردم داستان کلیشه پرنسس و ازدواج اجباریه اما بعدا با فلش بک و اتفاقات فهمیدم خیر این رمان بسیار قوی نوشته شده و ایده بسیار بسیار خاصی داره. به نظرم خواننده فقط برای فکر کردن و پرورش این ایده باید بسیار تلاش میکرد حالا نوشتن که جای خود دارد. من از این رمان کاملا لذت بردم و از نویسنده بابت نوشتن چنین رمان خوبی تشکر میکنم امیدوارم همیشه موفق باشه و بتونه آثار خیلی خیلی بهتری هم بنویسه :)

سطح: الماسی

منتقد آرمیتا.
@ara.pr.o.o

 

[ARA.O.O]

«بــه نــام آفریننده قلم»

نقد رمان بغض آسمان


☆اسم رمان:

خب همان‌طور که می‌دونین اسم یک مورد بسیار مهم توی آغاز نویسندگیه. درواقع اولین چیزی که نگاه خواننده شکارش می‌کنه، اسمه. شده خوانندگان حتی به یک موضوع علاقه نداشته باشن اما اسم جذبشون کرده باشه. حالا که با تعریف اسم و مهم بودنش آشنا شدیم بهتره نام رمان رو بررسی کنیم.
بغض آسمان اسم انتخابی برای رمان بود. در ابتدا هرچی می‌خوندی متوجه ربط اسم با رمان نمی‌شدی اما نویسنده در انتهای رمان هدف اصلی از نوشتن اسم رو مشخص کرد. در پایان شاهد اشک ریختن و بغض آسمان بودیم بنابراین نویسنده چنین اسمی برای رمان انتخاب کرده بودند. لازم به ذکره چنین اسمی تراژدی بودن رمان رو به رخ می‌کشه اما خب اثری از ژانر عاشقانه نیست. لزوما نمیشه با اسم همه چیز رو فهموند. هم ژانرها، هم موضوعات. فقط یک چکیده و بخشی از رمان میشه اسم. بنابراین نمیشه به صورت کلی تمام موضوعات و محتویات با نام رمان معلوم باشن. و جذابیت موضوع هم به همینه. بغض آسمان یک اسم جذاب و دارای آرایه تشخیص بود. همچنین گرفتگی ابر و آسمان به بغضش تشبیه شده. بنابراین میشه گفت اسم مناسب و خوبی بود. صدالبته همیشه یک اسم خیلی خاص و بهتر هم میشه انتخاب کرد اما تا زمانی که نام فعلی مشکلی نداشته باشه لزوما نیاز نیست تعویض اسم صورت بگیره.
****************

☆ژانر رمان:
خب ژانر احساس حاکم بر رمانه. ما با انتخاب ژانر نشون میدیم خواننده با خوندن این متون قراره وارد چه نوع فضا و حس و حالی بشه. آیا دچار ترس میشه؟ احساس عاشقی میکنه؟ احساس شادی؟ غم؟ نمونه‌ای از ژانرها: جنایی، پلیسی، عاشقانه طنز فانتزی علمی تخیلی و... است. با توضیحی درباره ژانر، سراغ ژانر انتخابی نویسنده میریم.
نویسنده از سه ژانر، عاشقانه، فانتزی و تراژدی استفاده کرده بود. ژانر عاشقانه در ابتدای ژانرها قرار داشت و اهمیت بالایی در متون رمان نیز داشت. ما شاهد عشق کلارا و اشلی بودیم، یک عشق که تبدیل به افسانه بزرگی شد و صددرصد این احساس بسیار قوی بود و نویسنده ژانر عاشقانه رو درست انتخاب کرده. از طرفی اشلی دارای نیروی خاصی بود و اون شعله آتشی نیازمند یک تخیل بود. ساختن داستان پری و موجودات افسانه‌ای و تمام این‌ها، با تخیل ارتباط داشت و بر این اساس ژانر فانتزی در متن حاکم بود. و اما اون پایان، و بغض آسمان، صددرصد نشان دهنده تراژدی بودن ماجراست اما چون فقط انتها این احساس عمیق رو داشت و درکل رمان موضوع اصلی تراژدی نبود، پس نویسنده بسیار درست ترتیب ژانر هارو حفظ کرده و مشکلی نبود.


*************

☆خلاصه و مقدمه رمان:
خواننده باید اول یک اطلاعاتی از رمان داشته باشه تا قصد کنه نوشته رو بخونه. این اطلاعات اگر خیلی مرموز باشن، خواننده چیزی نمیفهمه و صرف نظر میکنه. اگر خیلی اطلاعات بده خواننده دیگه همه چیو فهمیده پس برای چی باید بخونه؟ بنابراین این اصل در خلاصه نویسی مهمه
اما وقتی بحث راجع به خلاصه رمان بغض آسمان میشه باید گفت تمام اصول رعایت شده. چکیده اطلاعات داده شده بود و نه زیاد لو داده شده بود و نه زیاد مرموز بود. چندسوال در ذهن خواننده ایجاد میکنه در روز عروسی پرنسس مگه چی شد؟ کی اومد که از اولم روی سرش جایزه گذاشته بودن؟ چه جنگی و شورشیا کیا بودن؟
بنابراین خلاصه یک امتیاز مثبت دریافت میکنه

مقدمه می‌تواند یک شعر، دلنوشته، تکه‌ای از رمان..و از خود نویسنده یا اشخاص دیگر باشد. خب حالا که مقدمه توضیح داده شد درباره مقدمه بغض آسمان باید گفت این مقدمه یک شعر بسیار زیبا بود و شاید با اول خواندن مقدمه نشه ربطش با رمان رو درک کرد اما اون بخش آخر(من این عشق را سال هاست که آغاز کرده ام) دقیقا این بخش تمام موضوعات رمان رو به مقدمه ربط میده و مقدمه نسبتا مناسب و خوبی بود.

××××××××××××××××××××

☆شروع رمان:

برای توضیح این مورد میشه به یک مثال اشاره کرد. تصور کنید قصد خرید خونه دارین. شما ابتدایی‌ترین چیزی که می‌بینین و اول باهاش رو به رو میشین، ساختمان خونست. ساختمان خونه مثل خطوط اولیه یک رمانه و با زیبایی ساختمان ترغیب میشین به درون خونه برین. و یعنی ترغیب میشین ادامه رمان رو بخونین. بنابراین این ساختمان اولیه کلمات در شروع رمان، بسیار مهم هستند.
در آغاز بغض آسمان، همه چیز ارومه و با یک توصیف زیبا و پرنسس خانم رو به رو هستیم. یک آغاز آروم و به دور از حاشیه. درسته که آغاز بدی نبود اما می‌شد یک آغاز هیجان‌انگیزتر رقم زد به صورت کلی آغاز مشکلی نداشت ولی راهی هست برای جذاب‌تر کردن آغاز.

××××××××××××××××××××

جلد رمان:
جلد باید با رمان و محتویات تاحدودی هم‌خوانی داشته باشه . باید کیفیت بالایی داشته باشه و رنگش مرتبط با ژانر رمان باشه.. یعنی اگر یک اثری طنزه جلد نباید تیره باشه و برعکس.
جلد نشان دهنده اشلی و کلارا و مهم‌تر از همه شعله‌های آبی اشلی بود و البته جلد مناسب و زیبایی برای رمان بوده اما خب اگر کمی پایه آسمان بغض کرده به میان کشیده می‌شد هم بد نبود.

***********

☆توصیفات:

توصیفات نیز یکی از رکن مهم در نوشته و رمانه. چرا؟ چون ما به وسیله توصیف وارد جهان رمان میشیم و با رمان ارتباط برقرار می‌کنیم. توصیف به چند دسته تقسیم میشه. توصیف حالات
توصیف مکان
توصیف ظاهر شخصیت
توصیف اخلاق و رفتار شخصیت
درباره مورد اول توصیف حالات شامل آب و هوا، سردی و گرمی، و حس و حال حاکم بر رمان میشه که آیا شخصیت شاده یا غمگین؟ توی رمان کاملا این مورد خوب رعایت شده بود، هم احساسات پررنگ بودند و هم درباره سردی و گرمی و بارش باران سخن به میان اومده بود که باعث ایجاد درک بهتر رمان شده بود.
توصیف مکان همونطور که از اسمش معلومه با مکان سر و کار داره و اون محیطی که داستان درونش رخ میده باید توصیف بشه. البته نه خیلی عمیق که چندصفحه بشه و خواننده رو کسل کنه و نه کوتاه که خواننده درکی از محیط پیدا نکنه. نویسنده در این زمینه هم بسیار عالی کار کرده بود و قصر رو خوب توصیف کرده بود.
توصیف ظاهر شخصیت هم شامل چشم و مو و رنگ پوست میشه که این مورد هم رعایت شده بود و توصیف اخلاق یعنی اشنایی ما با اخلاق و خلق و خوی افراد رمان. که ایا اونا مغرورن؟ عصبین؟ مهربونن؟
ما به خوبی کلارایی رو شناختیم که درعین ضعیف بودن تلاش کرد قوی باشه. و حتی اشلی ای که محکم و مردانه وایساد برای عشق.
به صورت کلی نویسنده در بخش توصیفات کاملا قوی عمل کرده بود.


***************************

☆سیر رمان:

سیر یعنی مدت زمان حرکت اتفاقات. که ایا کندن یا تند؟ درحالت عادی تعادل بهتره، اما گاهی باید از چیزای حاشیه گذشت و گاهی باید روی مورد خیلی مهم مکث کرد. نویسنده در زمینه احساسات بسیار کند عمل می‌کرد اما در بقیه موارد عادی بود. درسته احساسات باید خوب معلوم باشن اما کلید کردن روی یک موضوع به شکل زیاد باعث خستگی خواننده میشه.
************************

☆زاویه دید:

زاویه دید به راویه ماجرا اشاره داره. که از زبان اول شخصه؟ دوم شخص؟ سوم شخص؟ و یا یک دانای کل.
در رمان بغض آسمان رمان گاهی از زبان کلارا و گاهی اشلی گاهی اشخاص دیگر و گاهی دانای کل بیان می‌شد و نویسنده به خوبی این زوایا رو کنترل می‌کرد و هیچ‌گونه تداخلی باهم نداشتن.
*********************

☆لحن:

لحن به سه دسفته ادبی معیاری و محاوره تقسیم میشه. اگر قرار باشه یکی از این سه لحن انتخاب بشه باید تا آخر رمان به همون شکل نوشته بشه.
مگر اینکه دیالوگ و مونولوگ لحنشون فرق کنه.
نویسنده لحن ادبی رو انتخاب کرده بود و دیالوگ محاوره بود. همچنین با توصیفات و کلمات عالی به متن ادبی ارزش بخشیده بود

***********************

کشمکش
ما چندنوع کشمکش داریم. به صورت کلی کشمکش به معنای تضاد و تقابل است. کشمکش جسمانی شامل زد و خورد و برخوردهای جسمانی میشه. که در رمان وجود داشت.
کشمکش ذهنی شامل درگیری شخص با خودش و عقایدش میشه. که کلارا این مورد رو داشت و بسیاری از امور و اتفاقات رو با کشمکش ذهنی زیرسوال می برد.
کشمکش احساسی درواقع درگیری شخص با احساساتشه. اینکه شاید عاشق شخصی باشه اما این عشق رو نخواد و یک نوع درگیری احساسی در شخص به وجود بیاد. کلارا با اینکه پدرش رو دوست داشت اما به خاطر کار پدرش دچار حس تنفر شده بود ولی درعین حال باز پدرش رو دوست داشت. این یک کشمکش احساسی در درون کلارا بود.
که البته رمان ربطی به جامعه و ... نداشت بنابراین کشمکش اخلاقی (یعنی شخصیت با جامعه و حجاب درگیره.. ) و همچنین کشمکش جامعه(دو جامعه باهم درگیر هستن) این موارد در رمان نیاز نبود باشه و وجود هم نداشت.

**************************


دیالوگ و مونولوگ نویسی:
مونولوگ متنی هست که داستان رو روایت می‌کنه و بخش عظیمی از رمان رو شامل میشه و خودش دارای زیرمجموعه هایی هست. دیالوگ مکالمه افراد رمانه. بغض آسمان متن ادبی و زیبایی داشت با احساسات و توصیفات قوی و باید گفت مونولوگ جذابی وجود داشت. همچنین دیالوگ احساسی میان کارکترها شکل می‌گرفت که تاثیربرانگیز بود اما گاهی که لازم بود یک دیالوگ با حرف بزرگی در برابر یک ظلم زده بشه ما نمی‌تونستیم چنین دیالوگی پیدا کنیم و دیالوگ کمی ضعیف بود.
*************************
شخصیت ها
خب ما چند نوع شخصیت داریم.
1. شخصیت قالبی
2. شخصیت قردادی
3. شخصیت نوعی
4. شخصیت تمثیلی:
5. شخصیت نمادین:
ما در اینجا با شخصیت همه جانبه کار داریم. نویسنده با استفاده از تخیلش شخصیت خاص مخصوص داستانش به وجود آورده و در این کار بسیار موفق بود. همچنین کاملا برخورد شخصیت ها در رباطه با اتفاقات قابل باور بود .
6. شخصیت همه جانبه: شخصیت هایی که جزو دسته های بالا نیستن و نویسنده از تخیلش خلقشون کرده.
***************
رعایت جایگاه واژگان:

یک جمله ی صحیح، نباید در هم ریخته باشه و فاعل اول جمله و فعل آخره. (البته توی دیالوگ ها میشه استثنا قائل شد و یه جاهایی جای این ها رو عوض کرد) چنین موردی در بغض اسمان رویت نشد و مشکلی نبود. (ناظر این موارد را قبلا ذکر کرده بود و مشکل برطرف شده بود.)
*********************
آرایه ها
در رمان آرایه تشبیه بسیار دیده شده بود و همچنین برخی کلمات پارادوکس داشتند و کنایه نیز در بخش های مختلف رمان قابل رویت بود. لازم به ذکر است که این رمان با متنی ادبی در بخش های مختلف گاها ارایه هایی برای جذابیت استفاده کرده بود.
☆رعایت شرع و قوانین اسلام:
مشکلی دیده نشد

××××××××××××××××××××

☆سخن منتقد:
این بخش سخن و نظر شخصی منتقد درباره رمان است.
من از همون اول رمان بغض اسمان رو دنبال کردم هرچند اولش حس کردم داستان کلیشه پرنسس و ازدواج اجباریه اما بعدا با فلش بک و اتفاقات فهمیدم خیر این رمان بسیار قوی نوشته شده و ایده بسیار بسیار خاصی داره. به نظرم خواننده فقط برای فکر کردن و پرورش این ایده باید بسیار تلاش میکرد حالا نوشتن که جای خود دارد. من از این رمان کاملا لذت بردم و از نویسنده بابت نوشتن چنین رمان خوبی تشکر میکنم امیدوارم همیشه موفق باشه و بتونه آثار خیلی خیلی بهتری هم بنویسه :)

سطح: الماسی

منتقد آرمیتا.
@ara.pr.o.o

@Nilo.ofar_ N
سطح: الماسی
اختصاصی: هست

 

[Miss Nili]

@Nilo.ofar_ N
سطح: الماسی
اختصاصی: هست

تگ اعمال شد
خسته نباشید