.به نام آنکه زندگی میبخشد🪐💫.
*.
نقد دلنوشتهی لاجورد نزار|•*
نام اثر|•
اسم
دلنوشته از دو واژه "لاجورد" ، "نزار" تشکیل شده بود که لاجورد به معنای آبی، تیره، نیلی یا کبود و نزار به معنای ضعیف، نحیف یا ناتوان هست.
با توجه به خود اثر، میتوان گفت منظور از لاجورد، آسمان است و منظور از نزار ضعف آسمان!
همواره ما از اسمان به قدرت و عظمت یاد میکنیم، در همه حال حتی به هنگام بارش باران نیز عظمتش را به چشم میبینیم!
آسمان و وسعت بیحد واندازهاش همیشه نقش قدری داشته چه در دنیای واقعی و چه در دنیای کتب.
بهتر بود بغض آسمان با واژگان بهتری تلقی میشد.
نکتهی دیگر*
فقط در پارتهای نیمهاول اثر، ارتباط مستقیمی میان نام و اثر دیده شد که مرتبط به (ناراحتی و اندوه) آسمان بود؛ ولی بعد همه چیز از خاطره و دوران کودکی گفته شده بود که اندکی از این نام فاصله گرفته بود.
نام از نظر اندازه مناسب بود✅
ژانر اثر|•
ژانر چهارچوبی است که اثر در آن شکل میگیرد و باید در هر سطر اثر، این چهارچوب رعایت شده باشد.
ژانر منتخب "تراژدی"بود و در همهجای
دلنوشته ارتباط میان ژانر اثر دیده میشد.
باید غیر از ژانر تراژدی، "اجتماعی" نیز ذکر میشد چون
گویش خاطرات، دوران طفولیت، گفت و گوها و ... همه مجموعهای هستند که متناسب با ژانر اجتماعیاند.
نکته*
ژانرها باید بر اساس پر
رنگ بودن در خود اثر، به ترتیب نوشته شوند.👇🏻
"تراژدی، اجتماعی"✅
مقدمه اثر|•
مقدمه در واقع یک مفهوم یا پیام کلی از اثر است که با خواندن آن میشود متوجه ماجرا شد که آیا این اثر قرار است چه چیزی را ارائه بدهد.
مقدمه کوتاه بود و ساختار سادهای داشت.
باید بیشتر در نوشتن آن دقت میشد، چرا که مقدمه مهمترین بخش اثر است، یک خواننده ابتدا برای انتخاب اثر برای مطالعه اول به مقدمه یا خلاصهی آن نگاهی میاندازد!
جلد اثر|•
جلدی رؤیت نشد.
ایدهپردازی اثر|•
ایده معمولی و کلیشهای بود.
سیر|•
بسیاری از وقتها سیر یک اثر، عامل یا محرک خوانش آن اثر توسط خواننده است.
چطور؟
اگر سیر حالت نامتعادلی داشته باشد یعنی بسیار کند که خواننده خسته شده و دست از خواندن میکشد و یا بسیار تند که همه چیز تند و آنی به نظر رسیده که خواننده اصلا متوجه ماجرا نشود و گیج شود!
گاهی اوقات هم دیده شده که سیر هم کند و هم تند است!
⏸️:سیر تند و همهچیز سطحی بیان شده بود!
توقع میرفت توصیفات بیشتری ارائه میشد و یا اندکی اتفاقات کش میآمد.
لحن اثر|•
لحنها شامل معیار، محاوره و ادبی هستند.
لحن اثر ادبی بود و در بعضی قسمتها محاورهای شده بود.
مثل:
بالاخره آسمان بغضش شکسته.❌
⏸️:شکسته است.✅
همچون قفسی آبی دورمان رو گرفته بودند❌
⏸️: دورمان را گرفته بودند.✅
توصیفات|•
توصیفات کاملا سادهای به کار برده شده بود که خب بسیاری از انها هم ساختار درستی نداشتند.
از آرایه استفاده نشده بود و کمتر توصیفی بود که جلوهی خوبی داشت مثل:
" شهاب سنگها روی لباسش بازی میکردند"
همین!
و بعضیجملات بهتر بود به صورت صحیحتری نوشته میشدند که برخی رو نام میبرم:
به آسمان مینگرم جز کبودی ابرها چیزی به چشمانم نمیآید❌
به اسمان مینگرم جز کبودی ابرها چیز دیگری به چشمانم نمیآید✅
⬇️
صدای باد لای شاخههای درختان میپیچد❌
⏸️: آیا این درست است که بگوییم صدای باد لای شاخهها میپیچد؟ بیایید از اینجا شروع کنیم!
درست است که
صدا قابلیت پخش شدن دارد؛ ولی در این مورد این توصیف درست بنظر نمیآید.
باید گفت:
باد لابهلای شاخهها پیچ و تاب میخورد!✅
این جمله از لحاظ توصیف و معنا جلوه و اندرون درستی دارد.
⬇️
او را در خیالم در آغوش میگیرم و او بزرگتر از این چیزها است که در آغوش من جای بگیرد.❌
او را در خیال، به آغوشم میکشم چرا که او بزرگتر از اینچیزها است که در آغوش من جای بگیرد!✅
⬇️
ابی ابی به
رنگ دریا، ناگهان چیزی از ذهنم گذشت که نکند
رنگ دریا از آسمان باشد؟❌
⏸️: گفته شد، آسمان به
رنگ دریاست، پس باید گفت نکند
رنگ آسمان از دریا باشد نه دریا از آسمان!
در اینجا نوعی تضمن شکل میگیرد یعنی مالک
رنگ ابی دریا شرح داده شده و
رنگ آسمان زیر مجموعه آن است.
قسمت بعد همین جمله رو ببینید⬇️
شاید هم دریا اینه آسمان باشد!❌
⏸️: آسمان اینهای است که
رنگ دریا در ان منعکس میشود نه دریا!
مگر از ابتدا گفته نشد که
رنگ اسمان مثل آبی دریاست؟
⬇️
حرفهای آسمان من را بدجور در فکر فرو برده بود، بیراه نمیگفت!
بیراه❌↩بیراه✅
⏸️:بهتر است قبل بیراه واژه "پر" قرارمیگرفت چون در مکالمهها هم این تیکهکلام به صورت "پر بیراه هم نمیگویی و...(افعال دیگر)" شنیده میشود و به معنی این است که حرف درست و منطقیای زدهای و اشتباه نمیکنی. ✅
⬇️
در این جمله منظور را به خوبی دریافت نکردم❗
غباری انقدر ها هم کدر نیست و با خواستن ما پاک میشود.❌
ساختار و معنی درستی ندارد!❗
⬇️
حس میکنم ستارهها مرا میبیندد چون هر چند لحظه یکبار یکی از انها
چشمکی گویی به معنی سلام به من میزد❌
⏸️:این جمله هم از نظر نگارشی و هم مفهومی غلط است❗
حسمیکنم ستارهها مرا میبینند چون هر لحظه یکبار یکی از آنها چشمکی به معنای سلام به من میزند✅
و بخشهای دیگری که از نظر ساختار مشکل داشتند.
علائم و نکات نگارشی|•
علامتهای نگارشی تا حدودی رعایت شده بودند ولی برخی کلمات غلط املایی داشتند و نیمفاصله رعایت نشده بود.
مثل⏸️:
میبیندد❌
میبینند✅
دارز❌
دراز✅
میشمردیم❌
میشمردیم✅
مینشستیم❌
مینشستیم✅
فکراها❌
فکرها✅
همچنون❌
همچون✅
اینکه❌
اینکه✅
به اسمان که لباس سیاه به تن زده نگاه میکردیم و میخاستم دب اکبر و دب اصغر را پیدا کنیم❌❌
به آسمان که لباس سیاه به تن زده نگاه میکردیم و میخواستیم دب اکبر و دب اصغر را پیدا کنیم✅
ایند❌
آینده✅
کاراهای کوچک❌
کارهای کوچک✅
و باقی موارد ....
سخن
منتقد|•
سعی کنید بیشتر روی نوشتن خود کار کنید، میان نام، ژانر، خود اثر تناسب ایجاد کنید و توصیفات بهتری ارائه بدید.
مؤفق و مؤید باشید✨
تگاثر|•
برنزی