نقد و بررسی نقد و بررسی رمان رجا در یأس | Mahsa83(M.M)

[دمیــــــورژ]

نام: رجا در یأس
نویسنده: Mahsa83(M.M)
ژانر: تراژدی، عاشقانه، اجتماعی
ناظر: @BAD_GRIL
خلاصه:
گاهی گذشته‌ی آدم‌ها میتونه اون‌ها رو به مسیر دیگه‌ای بکشونه.
عشق هرگز مطالبه نمی‌کنه، همیشه می‌بخشه، عشق همیشه رنج می‌کشه؛ اما هرگز آزرده خاطر نمیشه، عشق هرگز انتقام نمی‌گیره.
مقدمه:
کوه‌ها با نخستین سنگ‌ها آغاز می‌شوند و انسان با نخستین درد، و من با نگاه تو آغاز شده‌ام.
آوای صدای تو نشان از زیبایی کار خداوند می‌دهد و من رقصان بر زیر چتر پر محبت تو می‌روم.
به یاد داشته باش که اگر خورشید نباشد دنیا نیز از هم خواهد پاشید، بدان که تو همان خورشید من هستی.

 

[regle cassée]

سلام سلام نویسنده‌ی گلمون*_*
خب من رمانت رو خوندم؛ اول که خلاصه و ژانر رو دیدم احساس کردم باید اول متنم بنویسم یه کوچولو کلیشه‌ای بود، اما خب این حس بعد دو، سه پارت از بین رفت. به نظرم یه کوچولو با سلیقه خودت خلاصه و پارتای اولت رو ویرایش کن از لحاظ محتوا! خب ادامه که دادم دیدم اونجور که فکر میکردم نیست، و بیشتر با اسمت همخونی داره محتوات. یه کوچولو هم اشکال نگراشی داشتی، مثلا آسانسور با همه. اما نقطه‌ها و ویرگول‌هات خوب جاگذاری شده‌بود و چون من موقع خوندن به نگارش نویسنده هم اهمیت می‌دم، این بخش به نظرم عالی بود. فقط حس نمیکنی یه کوچولو ایراد رصدی داره؟ @_@ خب چرا دختره باید اونجوری توسط فرزاد شکنجه بشه؟ اینارو تو رصد بهش گیر میدنا.. پارت‌ها هم اندازه بود، آخه من معمولا موقع خوندن مخصوصا به صورت آنلاین دونه دونه این‌هارو نگاه نی‌کنم و فقط رمان‌هایی رو حس می‌کنم خوبن که همه این چیزا رو رعایت کرده باشن.
در کل، اگه باز هم رمانی داشته باشی همین الان شروع به خوندن می‌کنم و خوندن این رمانت هم ادامه می‌دم؛ چون بنظرم قلمت خوبه.
به امید رمان‌های زیباتر از شما🌸

 

[Mahi83M]

سلام سلام نویسنده‌ی گلمون*_*
خب من رمانت رو خوندم؛ اول که خلاصه و ژانر رو دیدم احساس کردم باید اول متنم بنویسم یه کوچولو کلیشه‌ای بود، اما خب این حس بعد دو، سه پارت از بین رفت. به نظرم یه کوچولو با سلیقه خودت خلاصه و پارتای اولت رو ویرایش کن از لحاظ محتوا! خب ادامه که دادم دیدم اونجور که فکر میکردم نیست، و بیشتر با اسمت همخونی داره محتوات. یه کوچولو هم اشکال نگراشی داشتی، مثلا آسانسور با همه. اما نقطه‌ها و ویرگول‌هات خوب جاگذاری شده‌بود و چون من موقع خوندن به نگارش نویسنده هم اهمیت می‌دم، این بخش به نظرم عالی بود. فقط حس نمیکنی یه کوچولو ایراد رصدی داره؟ @_@ خب چرا دختره باید اونجوری توسط فرزاد شکنجه بشه؟ اینارو تو رصد بهش گیر میدنا.. پارت‌ها هم اندازه بود، آخه من معمولا موقع خوندن مخصوصا به صورت آنلاین دونه دونه این‌هارو نگاه نی‌کنم و فقط رمان‌هایی رو حس می‌کنم خوبن که همه این چیزا رو رعایت کرده باشن.
در کل، اگه باز هم رمانی داشته باشی همین الان شروع به خوندن می‌کنم و خوندن این رمانت هم ادامه می‌دم؛ چون بنظرم قلمت خوبه.
به امید رمان‌های زیباتر از شما🌸

مرسی خوشگلم
امیدوارم‌که خوشت بیاد از ادامش هم

 

[شاهزاده آبی مرداد]

خب خب سلام در طول و عرض و ارتفاع به نویسنده گرامی

خب خدمتتون عرض کنم باتوجه به نام مشهوری که توی داستانتون استفاده کردید توی نظر من خواننده درباره شخصیت فرزاد فرزین کلا تغییر پیدا کرد ولی واقعا کنجکاو شدم که سر رویا چی اومد و شروین چیکار کرده و قرارع توی ادامه چه اتفاقی بیفته اصولاً آدمی هستم که ادامه داستان هارو حدس میزنم ولی توی این یه مورد دوست دارم خودتون بنویسید و من بخونمش . شروع با آهنگ به نظرم یخورده ای برام تازگی داشت و به نظرم کلیشه کمی وجود داشت ولی خب بهتر منتظر باقیش بمونم

 

[Mahi83M]

خب خب سلام در طول و عرض و ارتفاع به نویسنده گرامی

خب خدمتتون عرض کنم باتوجه به نام مشهوری که توی داستانتون استفاده کردید توی نظر من خواننده درباره شخصیت فرزاد فرزین کلا تغییر پیدا کرد ولی واقعا کنجکاو شدم که سر رویا چی اومد و شروین چیکار کرده و قرارع توی ادامه چه اتفاقی بیفته اصولاً آدمی هستم که ادامه داستان هارو حدس میزنم ولی توی این یه مورد دوست دارم خودتون بنویسید و من بخونمش . شروع با آهنگ به نظرم یخورده ای برام تازگی داشت و به نظرم کلیشه کمی وجود داشت ولی خب بهتر منتظر باقیش بمونم

سلام
آقای فرزین در واقعیت برعکس شخصیت این داستان هستن.
مهربون و دوست داشتنی! اینو فقط چون طرفدارشونم نمیگم واقعیت اینطوره.
امیدوارم از کل داستان لذت ببرید.

 

[فاطره]

سلام و خداقوت خدمت نوسنده عزیز..
خب گلم ببینین اول از همه اسم رمان به ژانر هاش میاد اما...
خلاصه رو میتونستی بهتر بنویسی....
از اینکه با آهنگ شروع کردی خوشم اومد...🦋
یه مقدار پارت ۱ درست ننوشته بودی،رفتن به اون سمت و اون سمت استدیو رو ادامه دادم؟چرخ خوردن رو صندلی چرخ دار رو ادامه دادم بهتر بود...
سه بار از امروز تعریف کردی اما توی پاراگراف جدا که یکمی تو ذوق زد،قسمتی که در مورد رویا گفت رو میتونستی بهتر بنویسی،یه مقدار درکشون سخت بود....
قسمتی که از آروشا گفتی،فقط میگفتی حوصله اتوبوس نداشتم اوکی تر بود،توی هر طبقه آسانسور بود؟متوجه نشدم...
_آ.ش.غ.ا.ل های هر خونه و ....؟؟این و غیره جاش اوکی نبود😂یه لحظه احساس کردم علاقه ای به نوشتن رمان نداشتی😂نوشته بودی من و بابام با هم زندگی می‌کنیم و از شروین خبری نیست،مامانه کجا بود؟😂
چجوری با چشم قد فرزاد ۱متر و ۱۹۸ _ ۲ متر رو تشخیص داد😂
گفتی جلوی در نشستم روی دو زانو،بعد میگی .....تصورش غیرممکن هست...
دایی فرزاد و فرزین و فربد چی شد آخرش؟😂😂
اینا اشکالات جزئی بود اما در کل:
توضیحاتت در مورد مکان ها زیاد و گاهی اضافه و حوصله سر بر بود، در حدی که خواننده از خوندن ادامش منصرف میشه...
میتونستی خیلی بهتر بنویسی و اگه دیدی که زیادی طولانی میشه رمان از شکنجه دادن ها و توضیحات کم میکردی،به نظرم خیلی ظاهری توضیح دادی یعنی طوری که خواننده بتونه تصاویر رو تو ذهنش تصور کنه اما من به شخصه دوست دارم تفکرات شخصیت های رمان رو هم بدونم،مثلا شما خیلی کم در مورد تفکرات آروشا و فرزاد و فرزین و فربد نوشته بودین،اگه بیشتر در مورد استرس آروشا و غم فرزین و بقیه شخصیت ها مینوشتی بهتر بود و خیلی تکراری شده بود،فرزین شکنجه میداد و آروشا فرار میکرد🤕و همش قابل پیش‌بینی بود

 

[فاطره]

سلام و خداقوت خدمت نوسنده عزیز..
خب گلم ببینین اول از همه اسم رمان به ژانر هاش میاد اما...
خلاصه رو میتونستی بهتر بنویسی....
از اینکه با آهنگ شروع کردی خوشم اومد...🦋
یه مقدار پارت ۱ درست ننوشته بودی،رفتن به اون سمت و اون سمت استدیو رو ادامه دادم؟چرخ خوردن رو صندلی چرخ دار رو ادامه دادم بهتر بود...
سه بار از امروز تعریف کردی اما توی پاراگراف جدا که یکمی تو ذوق زد،قسمتی که در مورد رویا گفت رو میتونستی بهتر بنویسی،یه مقدار درکشون سخت بود....
قسمتی که از آروشا گفتی،فقط میگفتی حوصله اتوبوس نداشتم اوکی تر بود،توی هر طبقه آسانسور بود؟متوجه نشدم...
_آ.ش.غ.ا.ل های هر خونه و ....؟؟این و غیره جاش اوکی نبود😂یه لحظه احساس کردم علاقه ای به نوشتن رمان نداشتی😂نوشته بودی من و بابام با هم زندگی می‌کنیم و از شروین خبری نیست،مامانه کجا بود؟😂
چجوری با چشم قد فرزاد ۱متر و ۱۹۸ _ ۲ متر رو تشخیص داد😂
گفتی جلوی در نشستم روی دو زانو،بعد میگی .....تصورش غیرممکن هست...
دایی فرزاد و فرزین و فربد چی شد آخرش؟😂😂
اینا اشکالات جزئی بود اما در کل:
توضیحاتت در مورد مکان ها زیاد و گاهی اضافه و حوصله سر بر بود، در حدی که خواننده از خوندن ادامش منصرف میشه...
میتونستی خیلی بهتر بنویسی و اگه دیدی که زیادی طولانی میشه رمان از شکنجه دادن ها و توضیحات کم میکردی،به نظرم خیلی ظاهری توضیح دادی یعنی طوری که خواننده بتونه تصاویر رو تو ذهنش تصور کنه اما من به شخصه دوست دارم تفکرات شخصیت های رمان رو هم بدونم،مثلا شما خیلی کم در مورد تفکرات آروشا و فرزاد و فرزین و فربد نوشته بودین،اگه بیشتر در مورد استرس آروشا و غم فرزین و بقیه شخصیت ها مینوشتی بهتر بود و خیلی تکراری شده بود،فرزین شکنجه میداد و آروشا فرار میکرد🤕و همش قابل پیش‌بینی بود

اما به صورت کلی استعداد نویسندگی رو داری، ولی اگر رمان های بیشتر،واژه های بهتر،آرایه ها و ... بیشتر یاد بگیری و جدیدتر و جذاب تر بنویسی عالی میشی...
دوست دارم بدونم رویا چی شده و شروین چی کار کرده و کجاست و سرآروشا چی میاد و آیا آروشا و فرزین عاشق میشن؟؟
مشتاقم بقیه رمانت رو بدونم و مطمئنم این ها پاره کوچکی از رمانت بودن و اصل ماجرا در ادامست....
امیدوارم از حرفام ناراحت نشی،اما چون دیدم که استعداد داری و میتونی انجامش بدی،دوست داشتم راهنماییت کنم🦋🌹
موفق باشی🌚🌹

 

[Mahi83M]

اما به صورت کلی استعداد نویسندگی رو داری، ولی اگر رمان های بیشتر،واژه های بهتر،آرایه ها و ... بیشتر یاد بگیری و جدیدتر و جذاب تر بنویسی عالی میشی...
دوست دارم بدونم رویا چی شده و شروین چی کار کرده و کجاست و سرآروشا چی میاد و آیا آروشا و فرزین عاشق میشن؟؟
مشتاقم بقیه رمانت رو بدونم و مطمئنم این ها پاره کوچکی از رمانت بودن و اصل ماجرا در ادامست....
امیدوارم از حرفام ناراحت نشی،اما چون دیدم که استعداد داری و میتونی انجامش بدی،دوست داشتم راهنماییت کنم🦋🌹
موفق باشی🌚🌹

ممنون عزیزم امیدوارم خوشت بیاد از ادامه داستان!❤

 

[Mahi83M]

سلام و خداقوت خدمت نوسنده عزیز..
خب گلم ببینین اول از همه اسم رمان به ژانر هاش میاد اما...
خلاصه رو میتونستی بهتر بنویسی....
از اینکه با آهنگ شروع کردی خوشم اومد...🦋
یه مقدار پارت ۱ درست ننوشته بودی،رفتن به اون سمت و اون سمت استدیو رو ادامه دادم؟چرخ خوردن رو صندلی چرخ دار رو ادامه دادم بهتر بود...
سه بار از امروز تعریف کردی اما توی پاراگراف جدا که یکمی تو ذوق زد،قسمتی که در مورد رویا گفت رو میتونستی بهتر بنویسی،یه مقدار درکشون سخت بود....
قسمتی که از آروشا گفتی،فقط میگفتی حوصله اتوبوس نداشتم اوکی تر بود،توی هر طبقه آسانسور بود؟متوجه نشدم...
_آ.ش.غ.ا.ل های هر خونه و ....؟؟این و غیره جاش اوکی نبود😂یه لحظه احساس کردم علاقه ای به نوشتن رمان نداشتی😂نوشته بودی من و بابام با هم زندگی می‌کنیم و از شروین خبری نیست،مامانه کجا بود؟😂
چجوری با چشم قد فرزاد ۱متر و ۱۹۸ _ ۲ متر رو تشخیص داد😂
گفتی جلوی در نشستم روی دو زانو،بعد میگی .....تصورش غیرممکن هست...
دایی فرزاد و فرزین و فربد چی شد آخرش؟😂😂
اینا اشکالات جزئی بود اما در کل:
توضیحاتت در مورد مکان ها زیاد و گاهی اضافه و حوصله سر بر بود، در حدی که خواننده از خوندن ادامش منصرف میشه...
میتونستی خیلی بهتر بنویسی و اگه دیدی که زیادی طولانی میشه رمان از شکنجه دادن ها و توضیحات کم میکردی،به نظرم خیلی ظاهری توضیح دادی یعنی طوری که خواننده بتونه تصاویر رو تو ذهنش تصور کنه اما من به شخصه دوست دارم تفکرات شخصیت های رمان رو هم بدونم،مثلا شما خیلی کم در مورد تفکرات آروشا و فرزاد و فرزین و فربد نوشته بودین،اگه بیشتر در مورد استرس آروشا و غم فرزین و بقیه شخصیت ها مینوشتی بهتر بود و خیلی تکراری شده بود،فرزین شکنجه میداد و آروشا فرار میکرد🤕و همش قابل پیش‌بینی بود

دیگه بچم قد بلنده بزنم به تخته چش نخوره ایشالله
کاملش که کردم فکر میکنم یه سری تغییرات بدم.

 

[فاطره]

ممنون عزیزم امیدوارم خوشت بیاد از ادامه داستان!❤

خواهش گلم..حتما خوشم میاد