. . .

شعر اشعار مهدی شهسواری

تالار اشعار شاعران پارسی

خآنومِاَلف؛

بخشدار المپیاد
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
بخشدار
تیم تبلیغات
ناظر
طراح
گوینده
نام هنری
ماه بالای دریاچه
آزمایشی
بخشدارالمپیاد+خبرنگار+گوینده+ادیتور
شناسه کاربر
4240
تاریخ ثبت‌نام
2023-02-13
آخرین بازدید
موضوعات
92
نوشته‌ها
489
راه‌حل‌ها
2
پسندها
3,457
امتیازها
238
محل سکونت
آغوش‌ِاو (:

  • #1
یک عاشق دیوانه ز تیمارستان
نزدیکِ حصارِ پنجره چون زندان

باغی به بزرگیِ ارم را می دید
با سبزه و گل، دار و درخت و بستان

آرام به روی منظره پچ پچ کرد
با صوت خفیفِ حنجره پچ پچ کرد

از درد و دلش برای دلدار سرود
شعری که به سانِ خاطره پچ پچ کرد

او دکلمه ای شبیه عصیان میخواند
با شورش و دلشورهٔ طوفان میخواند

وقتی که خزان ز حسِ او عاصی شد
با ضربه ی رگبارِ بهاران میخواند

از سینه ی او چنان درآمد فریاد
از عشق،، هزار و صد هزاران بیداد

جان میطلبید،، در غمش بگذارد
جان داده و شد در آخرش یک آزاد

#مهدی_شهسواری
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین