Paradox
مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
بخشدار
مدیر
کاربر VIP
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقرهای
کاربر ثابت
- نام هنری
- پارادوکس
- بخشدار
- - آموزش
- مدیر کتابدونی
- - ویراستاری
- شناسه کاربر
- 310
- تاریخ ثبتنام
- 2021-01-20
- موضوعات
- 500
- نوشتهها
- 5,327
- راهحلها
- 98
- پسندها
- 1,311
- امتیازها
- 1,313
- سن
- 19
- محل سکونت
- قبرستانیمتروکهبه نام«ذهن»
دگر ره شب آمد تا جهانی سیا کند جهانی سیاهی با دلم تا چهها کند بیامد که باز آن تیره مفرش بگسترد همان گوهر آجین خیمه اش را به پا کند سپی گله اش را بی شبانی کند یله در این دشت ازرق تا بهر سو چرا کند به چشمش چه اشکی راستی ای شب این فروغ بیاید تو را جاوید پر روشنا کند غریبان عالم جمله دیگر بس ایمنند ز بس کاین زن اینک بیکرانه دعا کند اگر مرده باشد آن سفر کرده وای وای زنک جامه باید چون تو جامه عزا کند بگو ای شب آیا کائنات این دعا شنید و مردی بود کز اشک این زن حیا کند؟