رمانیک | نویسندگی آنلاین و انتشارات مجازی

دانلود رمان تباهی | مهدیه (M.R)

نوع اثر
رمان
نام اثر
رمان تباهی
ژانر
اجتماعی, تراژدی, عاشقانه
سطح
نقره‌ای
اثر اختصاصی
بله
نویسنده
مهدیه (M.R)
کپیست
آرا (هستی همتی)
ویراستار
Aram.m
منتقد
آرمیتا حسینی
طراح جلد
نادیا بیرامی
منبع تایپ
انجمن رمانیک
تعداد صفحات
181
حجم اثر (مگابایت)
3.4

نام اثر: تباهی

نویسنده: مهدیه (M.R)

لینک تاپیک اثر در انجمن: تمام شده – رمان تباهی | مهدیه( M.R)

ژانر: عاشقانه، اجتماعی، تراژدی

سطح: نقره ای

تعداد صفحات: صد و هشتاد و یک

خلاصه:
در مورد زندگی دختری به نام آترا هست که پدرش فوت کرده و همراه مادر و برادرش زندگی می‌کنه.
آترا، دختری هست که در برابر کارهای برادرش، مقاومت کرده و سعی می‌کنه با مادرش یک زندگی آروم رو داشته باشه؛ اما متأسفانه کارهای برادرش همچین اجازه‌ای رو بهش نمیده و… . تباهی یعنی چیزهای بزرگی که حالمون رو خوب نمی‌کنن و چیزهای کوچکی که حالمون رو خراب می‌کنن!

برشی از اثر:
“گذشته”
“آترا”
با محدثه از در مدرسه بیرون اومدیم. محدثه با دیدن ماشین باباش، لبخندی زد و گفت:
– خب آترا جان، وقت خداحافظیه دیگه.
نگاهم رو به چشم‌های خیسش دوختم. دلم براش تنگ میشد!
دست‌هام رو باز کردم گفتم:
– با یه بغل چطوری؟
محدثه خودش رو توی بغلم انداخت و هم‌دیگه رو بغل کردیم.
لحظه‌های آخری، خیلی دردناک بود؛ دیگه نمی‌دیدمش!
من رو از خودش جدا کرد و گفت:
– دلم برات تنگ میشه!
قطره اشکی از گوشه‌ی چشمم روی گونم چکید.
– منم دلم تنگ میشه!
با صدای بابای محدثه، ازش فاصله گرفتم و با دستم، اشک‌هام رو پاک کردم.
– شرمنده دیگه! باید برم.
– دشمنت شرمنده، برو.
دستش رو دراز کرد؛ باهاش دست دادم و با صدای بغض‌آلودم لـ*ـب زدم:
– خداحافظ همدم تنهایی‌هام!
محدثه دوباره بغلم کرد و من رو از خودش جدا کرد.
– خداحافظ!
لبخندی زد و از من فاصله گرفت. دستم رو بلند کردم و دستی براش تکون دادم؛ سوار ماشین شد و ماشین به راه افتاد.

 

Loader Loading...
EAD Logo Taking too long?

Reload Reload document
| Open Open in new tab

دریافت فایل [3.43 MB]


پیوندهای بارگیری کتاب




نظر دادن

اون پشت توی انجمن رمانیک کلی آدم فعال دنبال اهداف نویسندگیشون در حال فعالیت هستن!
!تو هم میتونی به جمعشون ملحق شی و بهترین خودت رو بسازی!