- نوع اثر
- دلنوشته
- نام اثر
- دلنوشته من گریان و فریاد تو
- ژانر
- اجتماعی, تراژدی
- سطح
- طلایی
- اثر اختصاصی
- بله
- نویسنده
- A.R.S
- کپیست
- S O-O M
- ویراستار
- Mahdieh
- منتقد
- آرا (هستی همتی)
- طراح جلد
- ترلان محمدی
- منبع تایپ
- انجمن رمانیک
- تعداد صفحات
- 19
- حجم اثر (مگابایت)
- 0.5
نام اثر: من گریان و فریاد تو
نویسنده: نا امیدی در میان امید
لینک تاپیک اثر در انجمن: تمام شده – من گریان و فریاد تو | نا امیدی در میان امید
ژانر: تراژدی، اجتماعی
سطح: طلایی
تعداد صفحات: 19
مقدمه: نمیدانم چرا دستم را نمیگیرد! من که از همان بچگی صدایش میزدم. حال که آمده است، باز هم من را تحویل خدایم نمیدهد. به او گفته بودم من متعلق به این گیتی خدایت نیستم، گفته بودم خانوادهام من را درک نمیکنند؛ اما انگار نمیفهمد که چه میگویم. من را باش که فکر میکردم صدایش میزنم و او بیدرنگ، دستم را خواهد گرفت!
برشی از اثر:
دستش را دور گردنم حلقه میزند و میگذارد سرم را بر روی شانهاش تکیه زنم. با اینکه عاشق سکوت است، آن را میشکافد و میپرسد که به چه خیره گشتهام؟
در جواب میگویم:
– به آدمها.
اما او دست بردار نیست، باز میپرسد:
– سم، دلتنگشان میشوی؟
من باز جواب میدهم:
– شاید!
با کنجکاوی ادامه میدهد:
– دوستت دارند؟
خندهی زهرآلودی سر میدهم و در جواب میگویم:
– آنها خودشان را هم دوست ندارند، چه برسد به من!
با تعجب نگاهم میکند، مگر خانوادهات نیستند؟
اینبار تنها با چشمهایی لبریز از اشک، به چشمهای سرد و سیاه مرگ مینگرم. او منتظر جوابیست که خود نمیدانم! به چشمهای اشکآلودم چشم میدوزد. میدانم که دلش میخواهد آرامشی نصیبم کند؛ اما نمیدانم چرا دستم را نمیگیرد؟ من که از همان بچگی همیشه صدایش میزدم. حال که آمده است، باز هم من را تحویل خدایم نمیدهد.
نظر دادن