. . .

آموزش چگونه فکر اولیه رمان خود را گسترش بدهیم؟

تالار مطالب آموزش نویسندگی

Thumbelina

رمانیکی پیشرو
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
نام هنری
الینا فری
آزمایشی
مدیرتالار آموزش
شناسه کاربر
3925
تاریخ ثبت‌نام
2023-01-14
آخرین بازدید
موضوعات
438
نوشته‌ها
573
پسندها
465
امتیازها
278
محل سکونت
سرزمین پریان

  • #1
بسیاری از اوقات هست که نویسنده بعد از نوشتن چند سطر متوقف می شود. شاید نویسنده به گذشته نگاه بکند و ببیند که با انبوهی از نوشته های نیمه کاره طرف هست. سیمون گرامی پرسیده است: «سلام من تازه میخوام شروع کنم رویه چندتا هم کار کردم موضوع اولیه رو که روش فکر فقط اولش به فکرم میرسه ».
معمولا فقط در شرایطی نویسنده می تواند یک ضرب در نوشتن رمان پیش برود که یا از قبل به اندازه ی کافی فکر اولیه رمان را در ذهنش پرورده و به تمام زوایای رمانش آگاه باشد و یا اینکه در چنان شرایط روحی و فکری قرار بگیرد که همزمان با نوشتن, فکرها و ایده ها یکی یکی سربرسد و ادامه رمان را بسازد. مورد دوم زمانی اتفاق می افتد که نویسنده تخیل سرشاری داشته باشد و به اندازه ی کافی از محیط پیرامونش ایده و سوژه جذب کرده باشد.
کار سر و سامان دادن به رمان از جهاتی شبیه کار زراعت هست. تا بذر مناسبی را در زمین مناسبی و در زمان مناسبی نکاشته باشید و به خوبی به آن نرسیده باشید نمی توانید انتظار محصول خوبی را بکشید. داشتن یک سوژه ی خوب و ایده ی گیرا حکم داشتن همان بذر هست که به تنهایی برای رسیدن به رمانی خوب کفایت نمی کند. در درجه ی اول باید ببینید که این بذر شما (سوژه و ایده ی تان) قابلیت تبدیل شدن به یک رمان را دارد یا نه؟ یعنی می تواند در طول 200 -300 صفحه بسط پیدا بکند؟ گاهی یک ایده را می توان در چند صفحه و در قالب یک داستان کوتاه ارائه کرد. یعنی قابلیت محدودی دارد و از ج×ن×س×ی نیست که بتوان با آن نوشتن یک رمان وسیع را پایه گذاری کرد. بنابراین در برخی از مواقع وقتی نویسنده در ادامه دادن رمان به بن بست می خورد به این جهت هست که ایده ی انتخاب شده قابلیت چندانی برای تبدیل شدن به رمان را ندارد. شاید در یادداشت های بعد به ویژگی های ایده های خوب برای نوشتن رمان بپردازیم اما فعلا به همین مقدار اکتفا می کنم.
مرحله ی بعد مرحله ی پرورش ایده می باشد. اگر ایده ی مان حداقل ها را برای پرداختن یک رمان دارد باید آن را در ذهن و یا روی کاغذ بپرورانیم. پروراندن فکر اولیه به این معناست که بتوانیم یک طرح اولیه برای رمان بنویسم که شامل این موارد هست:
شخصیت اصلی+مسئله ی اصلی او+خواست اصلی شخصیت+موانع بر سر راه او+نحوه ی مواجه ی شخصیت با موانع+پایان بندی.
البته این خلاصه ای هست که ممکن است در ژانرها و سبک های مختلف ممکن است به شکل های دیگری در بیاید و یا چیزی به آن اضافه و یا از آن کم شود. اما شما می توانید این را گوشه ی ذهن داشته باشید. در یادداشت های قبل درباره ی طرح رمان و نوشتن رئوس طرح رمان و پروراندن آن تا حدودی صحبت شده است که دوستان می توانند به آن مراجعه نمایند. پروراندن شخصیت اصلی به این معناست که شما حتما یک زندگی نامه ی مختصر به علاوه ی ویژگی ها او بنویسید و در یک پرونده قرار بدهید تا کامل به زیر و بم شخصیت خود و مسئله اش واقف شوید.
هر چقدر که پیش از نوشتن رمان طرح اصلی را مشخص کرده باشید راحتتر می توانید در نوشتن رمان پیش بروید.
اگر در پروراندن فکر اولیه مشکل دارید می توانید با انجام یکسری از کارها تخیل خود را به کار بیاندازید تا ایده های بیشتری برای ادامه دادن رمان به ذهنتان برسد. مهمترین آن مطالعه ی کتابی و مطالعه ی میدانی هست. می توانید به روزنامه ها و مجلات سر بزنید.بخش های حوادث و سرگذشت ها را مرور بکنید. خبرهای عجیب را پی بگیرید. فیلم های مستند ببینید و یا اینکه شال و کلاه بکنید و از مکان های تازه دیدن بکنید. همه ی اینها اندوخته ی ذهنی شما را بیشتر می کند و تخیل شما را به کار می اندازد. باعث می شود آدم ها و داستان های تازه ای وارد رمان بکنید و شخصیت ها را در موقعیت های زمانی و مکانی تازه تری قرار بدهید و رمان را پیش ببرید.
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین