به نام حق💙
نقد مجموعه شعر بطن خفقان🌸✨
💌نام اثر:
نام مجموعه شعر متشکل از دو واژهی "بطن" و "خفقان" بود، ابتدا در پردازش معنای واژگان، واژهی "بطن" به معنی درون و نهان برابر پارسی است، مترادفهای این واژه اعم از اندرون، دل، مرکز است که انتخاب نویسنده از این واژه میتواند بر مبنای مجاز این واژه باشد که به معنای درون چیزی و یا میانهی چیزی است.
واژهی دوم"خفقان" برابر مترادفهایی چون اختناق، ترس، تپش است. نکت قابل توجه در این است که خفقان یا خفقان قلب نوعی بیماری معروف در تاریخ پزشکی بوده است. غیر آن، در لغتنامهی دهخدا معنای خفقان چنان تلقی میشود:
«تپش دل . حرکت اختلاجی که عارض قلب شود چون لرزه ای که در نوبه عارض تمام تن شده باشد. حرکت اختلاجیه ای است که عارض قلب شود بسبب چیزی که باعث آزار آن شود. قرشی گوید مقصود ما در این مورد از لفظاختلاج مفهوم آن نیست و اختلاج ، حرکتی است که عارض میشود قلب را بسبب چیزی از باد که در قلب جای میگیرد وتا مخرجی نیابد بیرون نرود.»
پس از کنار هم قرار دادن معانی و ایجاد تناسب میان آن ها نتیجه مبنی بر این است که این دو واژه در کنار هم می توانند یک معنای پربار ادبی بسازند که مفهوم این چنینی دارد: "خفگی هراس و اضطراب، سنخیت قلب با ترس، میانهی رعبآور، تپش دل و مرکز اختلال " هدف شاعر از این نام که اندرون وحشتناک را بیان میکند این بوده که فضای خفقانآور شعر را به نمایش بگذارد، نام علاوه بر بارادبی اندازهی مناسبی داشت. نام توانسته بود بعد مکانی نامحسوس را در دو واژه نمودار کند، و برابری عرصهای میانه که مجاز واژهی خفقان و اتفاقات مهیب و هراسهای حاکم بر شعر مجاز واژهی بطن که به خوبی فضای خیال را لمس میکند.
نام اثر با تمامیه توصیفات مجموعه شعر سماجتی مستقیم داشت و به درستی هم از لحاظ اندازه و هم محتوا انتخاب شده بود، لازم به ذکر که علاوه بر اینها بعد مکانی منحصر به فردی در قالب یک شعر ادبی بهوجود آمده بود.
اسم به دور از کلیشه بود.
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
💌ژانر اثر:
ژانرهای منتخب به ترتیب نهادینه شده، ابتدا تراژدی و سپس اجتماعی میباشد. ژانر چهارچوبی که اثر در آن شکل گرفته شده را معین میکند و به معنای دسته، نوع و جنس است. دستهبندیای که اثر بر مبنای محتوای آن نگاشته میشود.
ژانر تراژدی بیش از اجتماعی خود را در واژگان پیچ و تاب میداد، لمس اندوه در شعر کاملا مقدور بود، گویا که این ژانر روایت داستان شعر را به عهده گرفته بود و خود واژگان را به نوبت در حزن خود آغشته میکرد و مینوشت.
ژانر اجتماعی محتوای مشکلات درون شعر را شکل میداد، اتفاقاتی که از اجتماع سرچشمه گرفته بودند و مشکلاتی که ثمرهی رفتارات اجتماعی بودند، سختیها و رنجهایی که از زبان کودکی مغموم روایت میشد، زخمهایی ناگوار که سوزش دردناکی داشتند.
ادراک این دو ژانر در کنار هم علاوه بر نبودن کلیشه، هماهنگی محتوایی شایستهای را به دنبال دارد.
ژانرهای انتخابی با تک تک خطوط شعر همخوانی داشت.
انتخاب ژانر نیز در کلیشه نبودن آن پوئن مثبتی است که نشان از توانایی شاعر در نگاشتن شعر در تمامیه ژانرهاست، لیک ژانر عاشقانه دست و بال شاعر را در دو واژه فراق و وصال باز گذاشته و فراتر نمیرود و خب کلیشهایست.
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
💌قالب اثر:
قالب چیست؟
"قالب شعر، به شکل شعر گفته میشود که دو نوع دارد: شکل ظاهری و شکل درونی"
قالب انتخابی سپید بود، که در نوع شکل درونی یا ذهنی است که محیطی که شعر در آن حرکت میکند، و پیش میرود و اشیاء و احساسها را با خود به پیش میبرد. شکل ذهنی به یک شعر یا یکپارچگی میدهد یا آن را از وحدت و استحکام درمیآورد.
در قالب شعر سپید" آنچه دربارهٔ قالب شعر مهم است وحدت ذهنی است که چه در قالب کلاسیک و چه در قالب شعر نوی نیمایی و شعر سپید باید رعایت شود. همانقدر که شعر موزون باید از وحدتی ذهنی برخوردار باشد شعر آزاد یا بیوزن نیز باید از یکپارچگی برخوردار گردد."
قالب منتخب با مجموعه شعر ارتباط داشت و بر پایهی این قالب شکل گرفته بود و شعری روایی بود که از این قالب نشأت میگرفت.
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
💌مقدمه اثر:
مقدمه محتوا و هدف اصلی را مشخص میکند، مقدمه میتواند شوق خواندن در ارتباط با اثری ناشناخته را در درون فرد ایجاد کند یا این که او را از خواندن اثر بازدارد.
مقدمهی شعر بطن خفقان، دردی را متحمل بود که کمر واژگان را خمیده بود. خبر از تلاطم زندگانیشان میداد، سوختن و عمر مادر تلف شدن به دست رنجهای متحمل شده و شکست پدری که دستانش خالی مانده بود و خود هیچ نبرده بود، او در تصور بازیای که دنیا برایشان برنامهریزی کرده بود، همه چیز را باخته بود.
مقدمه شعر به خوبی توانسته بود سلسلهی عظیم رنج حاکم بر شعر را بیان کند.
در قسمت " خواندنهایی که بوی
پا بر سن گذاشتن، میدادند.
میخواند
از مادری که جانش را
میان رنجهایش
سوزانده بود
و از همان پدری
که صد بر هیچ
به تمامی دنیا، باخته بود!"
اشارهای جذاب بود که نقطه قوت شاعر در مقدمه شده بود و از همین سرآغاز دفتر عیش بطن خفقان را از بر بود.
مقدمهی جذابی بود.
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
💌شروع اثر:
شاعر سرآغاز شعر را از حسرت حال و خوشایندیهای گذشته نگاشته بود.
یاد آوری تمام او که جا مانده بود و گم شده بود، قصههای بیهمانند مادربزرگ و شوق کودکانهای که در لابهلای نقلهای شیرین به رقص در میآمد، شرط چشیدن طعم نقلها دور ماندن از شیطنت و آرام بودن بود، طاقچهای که قرآن مادربزرگ فضایش را جلا میداد و غبارهایی که با هیچ چیزی جارو نمیشوند و آرامشی که دگر هیچجا فروخته نمیشود و ارزی لایق پرداختش نیست.
شروع غمناکی که از ابتدا حزن را موج میزند، بازگوی اتفاقاتی که بیشک تعدادی به خوبی درکش میکنند.
شاعر شروعی در روایت اندوه را آغاز کرده بود که در به تصویر کشیدن احساسات نخستین شعر توانا بود.
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
💌جلد اثر:
ابتدا عکس منتخب برای مجموعه شعر نشاندهندهی کودک مغموم و تنهاییست که در خلوت خود مشغول بازیست، فضای عکس که ترکیبی از رنگهای تیره و مات است پسزمینهی مناسبی برای تراژدی نشان دادن محتوای عکس است.
تایپوگرافی جلد با خلاقیت و پیچش واژگان نام شعر شکل گرفته که در این مورد توانسته استاندارد خود را حفظ کند.
همخوانی استایل با تایپوگرافی پوئن مثبتی برای یکدست نشان دادن جلد شده است.
جلد زیبایی بود و قطعا با محتوای شعر همخوانی داشت.
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
💌سیر اثر:
سیر میبایست حالت تعادل خود را حفظ کند، نه آنقدر آنی و گذرا که هیچ به مفهوم اصلی نرساند و نه آنقدر کند و که یک مفهوم تا چندین پارت ادامه نیابد.
سیر متعادل بود و در هر پارت به اندازه تفسیر و توصیفات استفاده شده بود، نکته قابل توجه اینبود که برخی از قسمتهای شعر با یک توصیف به بعد زمانی دیگری القا میشد و آنچنان چشمگیر نبود که یک ایراد محسوب شود، شاید بر آن باشد که هرچه بازتر کردن آن باعث کندی سیر میشد و ردیفی پیدا نمیکرد.
سیر به خوبی رعایت شده بود.
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
💌توصیفات و معنای شعر:
به طور کلی شعر در راستای روایت داستانی پیش میرفت، لحن روایی آن با توصیفات توانسته بود ترکیبی بهجا باشد که از قالب سپید بهرهگرفته شده بود.
معنای شعر پیچش و گسستگی طویلی نداشت که برای رساندن مفهوم با کلمات بازی کند و از هر کلمه یک مفهوم بسازد، میتوان گفت حالت استاندارد خود را حفظ کرده بود؛ لیک شاعر میتوانست همراه روایت، بیشتر از توصیفات بهره بگیرد لذا که یک شعر غرق در توصیفات گیرایی بهتری دارد.
بخشهایی از شعر توصیفی زیبا را در خود جای داده بود مثل:
" احساسات پاک یک کودک
برخی اوقات
باعث شعوری میشوند
که از یک انسان میانسال
بر نمیآید! "
***
" و از تحقیر شدنهای ساعات کلاس
که از شغل پدر میپرسیدند!
لزوم این پرسیدن چه بود؟
شاید دل کودکی آنجا
میشکست!"
***
" کودکیای که شاید
رنگی رنگیهایش را
هر کودکی، ندیده باشد!
ماهی لغزان حوضش را
لمس نکرده باشد
و سقوط برگهای درختان حیاطش را
در پاییز
احساس نکرده باشد.
اما درد
غم،
گاه رنج
تمامیشان،
دستخوش یک اتفاقاند!"
***
و قسمتی از مقدمه که بسیار دلنشین بود:
" خواندنهایی که بوی
پا بر سن گذاشتن، میدادند.
میخواند
از مادری که جانش را
میان رنجهایش
سوزانده بود
و از همان پدری
که صد بر هیچ
به تمامی دنیا، باخته بود!"
که به خوبی از نظر معنا و توصیفات مفهوم درونی نهان خود را میرساندند.
توصیفات خوب بود.
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
💌آرایههای ادبی:
باید گفت آرایه های ادبی یا صنایع ادبی یا صنایع بدیع، دستهای از هنرمندیهای شاعرانه هستند که بر زیباییهای لفظی و معنایی شعر میافزایند و شاعران از دیرباز آنها را به عنوان ابزاری برای قوت و ظرافت شعر به کار گرفتهاند.
در شعر از آرایههای قلب، تشبیه، حس آمیزی، استعاره و تشخیص بهره گرفته شده بود که به لحاظ شعری توانسته بود در حد لازم از آنها استفاده کند و همچنین شاعر از کنایه نیز بهرهمند بود اما استفاده بیشتر آن موجب به پردازش وا داشتن خواننده میشود که به هنگام رسیدن معنای آن معما حس تحسین از زیرکی شاعر در او شکل میگیرد مثل:
" جایی که تا چشم میچرخد،
دنیا خاکستری ست.
نگاهها هم!
قلبها نیز.
جایی که به نظر میآید
احساس در شریانش
نمیتپد!"
در اینجا از تیرگی قلب و نگاههای مردم شهر گفته است، اشاره به سنگدل بودن آنها، دنیای ظلمات که دلهای پاک را چنگ میاندازد.
شهری که احساس در آن نمیتپد، کنایه از بیتفاوتی و شرارت آنهاست.
بیشتر ارایهی تشبیه کاربرد داشت.
آرایهی قلب یا عکس در این قسمت از شعر:
"و اگر پسری میشد، آرام،
به او میداد،
پَرپَر میزد!"
استفاده شده بود، جابهجایی واژهی"آرام" با فعل "میشد"!
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
💌لحن اثر:
لحن یک اثر شامل محاوره، ادبی و معیار است. لحن شعر همواره ادبی بود و هیچ خطایی در رابطه با دوگانگی رویت نشد.
لحن به خوبی رعایت شده بود.
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
💌تکرار و علائم نگارشی اثر:
آنچه یک شعر یا متن را اثر بخشی لازم میدهد تعادل تکرار است.
یعنی چه؟
استفاده از واژگان پیدرپی در پایان یا میان شعر که به لحاظ موجب جذابیت است بیشک گیرایی را افزایش نمیدهد که هیچ بل بدتر از ان میکاهد.
هیچ تکراری رویت نشد.
علائم نگارشی در قسمتهای لزوم رعایت شده بودند مثل نیمفاصله، رعایت ویرگول، نقطه و....!
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
💌رعایت پارت نویسی اثر:
پارتها به اندازه بودند، هیچ پ**ا**ر**ت**ی آنقدر کوتاه نبود و هیچ پ**ا**ر**ت**ی آنقدر طویل نبود که موجب تضاد ناخوشایندی شود و به خوبی توازن ایجاد شده بود.
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸
💌سخن منتقد:
شعر زیبایی بود، خلاقیت شاعر برای بهوجود آوردن بعد زمان و بعد مکان که در متون ادبی وجود ندارند قابل تحسین است.
شرایط سخت و طاقتفرسا که بهشدت تأثیرگذار بود، روایت داستانی در قالب شعر که علاوه بر دلنشینی مفهوم پرباری داشت.
به شکل خلاقانهای دنیای ظالم به تصویر کشیده شده بود، طوری که میشد دردهای آن کودک را حس کرد.
بابت شعر زیباتون تحسینتون میکنم و شایسته میدونم بهترین تگ بهش تعلق بگیره چرا که خلق همچون اثری که باعث نفوذ به درون آدمی بشه بیشک لایق تحسینه🤍🌸.
💌تگ اثر: الماسی💙
قلمتون مانا🤍✨
نویسنده:
@ara.pr.o.o
مدیر:
@مدیر نقد