. . .

تمام شده نقد و تعیین سطح فی‌البداهه بعد از تو | فاطمه فرخی

تالار نقد شعر و دلنوشته‌ها
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

مدیر نقد

رمانیکی پایبند
رمانیکی
شناسه کاربر
1521
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
123
نوشته‌ها
495
راه‌حل‌ها
7
پسندها
938
امتیازها
308

  • #1
img_20210903_154342_706_rjie_rds9.jpg



نام اثر: بعد از تو
نویسنده:فاطمه فرخی @فندوق کوشولو:)
ژانر:عاشقانه، تراژدی
مقدمه:بعد از تو دگر جان ندارد لیلی؛وقتی که تو رفتی تمام شد لیلی!...این قلب دگر تاب و توانی ندارد؛ز دوری هجران تو حیاتی ندارد!

لینک اثر:

@ara.wr :منتقد
تاریخ تحویل: ۲۵ فروردین ۱۴۰۱
مهلت اتمام نقد: ۱ اردیبهشت ۱۴۰۱
 
  • جذاب
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users
راه‌حل
*نقد فی البداهه بعد از تو*

بـه نـام اولـین معـلم هسـتی

سلام جیگرکم*-* چطوری؟ بریم برا نقدت؟

اول از همه، میخوام یه توضیح بدم که اصلاً فی البداهه چی هست؟ خیلی ها هیچ درک درستی از فی البداهه ندارن!
فی البداهه: در واقع فی البداهه، براساسی که خیلی از شماها تصور میکنین، شبیه دلنوشته نیست و ارکان دلنوشته توش صدق نمیکنه! فی البداهه از اسمش پیداست، یعنی «چیزی که در لحظه نوشته بشه!» حتی توی قوانین اومده هر پست رو با تاریخ و ساعت بنویسین! درواقع تو میای یه فی البداهه شروع میکنی و هر لحظه ای که حس به خصوصی داشتی یا چیز خاصی به ذهنت خطور کرد رو، توش مینویسی! هر بار، یه پارت. اصلا قرار نیست همه ی پارت ها دلنوشته وار باشن یا داستان وار، فقط حس لحظه ای و افکار لحظه ای توی سر نویسنده هستن! بر این اساس نتیجه میگیریم هم تو عزیزدلم، هم خیلی از فی...

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,139
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #2
*نقد فی البداهه بعد از تو*

بـه نـام اولـین معـلم هسـتی

سلام جیگرکم*-* چطوری؟ بریم برا نقدت؟

اول از همه، میخوام یه توضیح بدم که اصلاً فی البداهه چی هست؟ خیلی ها هیچ درک درستی از فی البداهه ندارن!
فی البداهه: در واقع فی البداهه، براساسی که خیلی از شماها تصور میکنین، شبیه دلنوشته نیست و ارکان دلنوشته توش صدق نمیکنه! فی البداهه از اسمش پیداست، یعنی «چیزی که در لحظه نوشته بشه!» حتی توی قوانین اومده هر پست رو با تاریخ و ساعت بنویسین! درواقع تو میای یه فی البداهه شروع میکنی و هر لحظه ای که حس به خصوصی داشتی یا چیز خاصی به ذهنت خطور کرد رو، توش مینویسی! هر بار، یه پارت. اصلا قرار نیست همه ی پارت ها دلنوشته وار باشن یا داستان وار، فقط حس لحظه ای و افکار لحظه ای توی سر نویسنده هستن! بر این اساس نتیجه میگیریم هم تو عزیزدلم، هم خیلی از فی البداهه نویس هامون کلا دارن اشتباه مینویسن و دلنوشته رو با فی البداهه قاطی کردن:facepalm: یه فی البداهه میتونه دلنوشته باشه، اما برعکسش صادق نیست!

💜نام فی البداهه:

  1. خب، نقدت رو با اسم اثرت شروع میکنم. بیا اول از لحاظ اندازه بررسی کنیم. انتخاب تو، سه بخشی بود بود! در واقع حداقل بخش های مجاز برای اسم یکی و حداکثر، چهارتاست. بیا بخش‌‌هاش رو جدا کنیم. اسم «بعد»، حرف اضافه «از» و اسم «تو». پس از لحاظ اندازه میانه و استاندارد بود؛ اما چرا نباید بیش از حد طولانی باشه؟ خب، چون اسم های طولانی سخت به ذهن سپرده میشن و جذاب به نظر نمیان. (البته برای همه عناوین صدق نمیکنه، یه وقتا اسم اثر چنان ترکیب بندی خوبی داره، طولانی بودنش حس نمیشه)
  2. حالا بریم سازیگاریش با محتوا و ژانرها رو بررسی کنیم. ژانرت عاشقانه و تراژدی بود و کاملاً مشخصه که این عنوان، با این دوتا ژانر میسازه و مشکلی نداره. محتوا چی؟ دقیقاً توی کل محتوات داشتی از غم و اندوه پس از شکست عشقی و ترک شدن، حرف میزدی. پس آره، انتخاب عنوانت حتی با محتوات هم خیلی خوب مچ شده بود!
  3. حالا بریم کلیشه رو بررسی کنیم؟ یه تعریف از کلیشه داشته باشیم؛ «کلیشه یعنی استفاده از هر چیزی که به شدت و تکرر، بارها قبل از استفاده ما، به کار رفته و دیگه بیش از حد تکراری شده!» حالا توی عنوان، اگه تو از ترکیب اسمی یا کلماتی استفاده کنی که قبلا خیلی جاها ازشون استفاده شده، عنوان اثرت کلیشه ای میشه. حالا اثرت کلیشه ای هست؟ آره! جیگر یه سرچ بزنی توی گوگل اسم اثرت رو، کلی رمان و اثر دقیقا با همین اسم میاره! پس این اسم کاملا تکراری و کلیشه هست که توصیه اینه عوض بشه.

    بخوام جمع بندی کنم: عنوانت با محتوا و ژانر خیلی خوب مچ بود، اما از لحاظ جدید و خاص بودن، نه! یعنی حتی ترکیب کلماتت اونقدر هم حس خاصی به مخاطب القا نمیکرد که بخواد ترغیبش کنه این اثر رو بخونه. پس بهتره عوضش کنی*-*

💜ژانر:
  • ژانرهایی که انتخاب کردی، عاشقانه و تراژدی بود. همونطور که بالاتر هم توی بخش عنوان اشاره کردم، این دوتا ژانر انتخاب درستی هستن، ترتیب قرارگیریشون هم که براساس پررنگی توی محتواست، درست بوده. یعنی اول عاشقانه و بعد تراژدی؛ غم از عشق اولیه نشات گرفته و پس، صحیح بوده این ترتیب.

💜مقدمه:
  • خببب به مقدمه رسیدیم که من خیلی دوستش دارم! اول بیا ببینیم مقدمه چی بود؟ پرداختن به احساسات موجود در بطن متن با به کار گیری متن ادبی بخشی از خود محتوا یا سروده های اشخاص برجسته یا نویسه خود نویسنده. در واقع به زبون ساده، مقدمه کیلیتی از احساسات حاکم بر فضا رو در یک نگاه، برای ما باز گو میکنه. حالا مقدمه‌‌ی تو چطور بود؟ مقدمه‌‌ات یه بیان کلی از غم پس از ترک شدن از طرف معشوق بود؛ خب، این مقدمه اولاً خیلی کوتاه بوده عزیزدلم، این کوتاه بودن باعث میشه مقدمه نتونه اون حس کافی رو القا کنه! در ثانی، خیلی کلی از اندوهی که مدنظرت بوده، توی مقدمه حرف زدی. یعنی اینطوریه که منِ خواننده با خودم میگم خب، این الان داره میگه بعد از ترک شدن از طرف معشوق ادم غمگین میشه، خب منطقیه و البته کمی تکراری! باید طوری مقدمه رو بنویسی که خواننده اثرت با دیدن مقدمه واقعاً اون احساسی که مدنظرت هست رو درک کنه! وقتی خواننده با احساسات متنت ارتباط برقرار کنه، قطعاً به خوندنش جلب میشه.

💜جلد:
  • معمولا جلد یک اثر از سه جنبه نقد میشه؛ اول بر اساس سازگاریش با محتوا، دوم ترکیب رنگیش و سوم جذابیت و کیفیتش. همین اول کاری هم بگما حواست باشه، جلد بعد از عنوان خیلی برای اثر مهمه، چون بعد از اسم اثر جلوی چشم مخاطبت قرار میگیره و اگه سازگاریش با عنوان حس نشه یا دلنشین نباشه، ممکنه خواننده از خوندن اثرت دست بکشه، درحالی که ممکنه محتوای اثرت خیلییی خوب بوده باشه و روش وقت گذاشته باشی!
  • اول از همه، بریم سازگاریش با محتوا و عنوان رو بررسی کنیم! با عنوان که مشخصه همخونی نداره؛ چرا؟ تو داری از «بعد از رفتن معشوق» مینویسی! این یعنی غمگین و تراژدی ای که عاشقانه باشه، اما عکس جلدت از عشقی که پایداره داره میگه، من توی جلدت اون تراژدی رو حس نمیکنم و همین خودش یه پوئن خیلی منفی برای اثرته که خواننده میاد همون اول میبینه بین عنوان و عکس جلد، سازگاری کافی نیست.
  • ترکیب رنگیش رو یه نگاه بندازیم؟ اره از این لحاظ خوب بود، یعنی طراح رنگای زمینه رو خوب باهم مچ کرد، ولی باید بگم ترکیب رنگیش به تراژدی نمیخورده! تراژدی، ترکیب رنگی تیره میطلبه، اما این صورتی روشن بوده و کلا ترکیب رنگای تصویر، خیلی شاد به چشم میان.
  • کیفیت عکس چطور بود؟ اوهوم خیلی خوب و زیاد بود، دست طراحت درد نکنه*-*

💜سیر:
  • سیر محتوا، پیشروی متن هست. حالا اصلا ویژگی های یک سیر خوب چیه؟ سیر یک اثر باید دارای تعادل باشه؛ نه سریع و نه کند و همچنین در سیر، باید از نحوه بیان شیوا و گیرا استفاده بشه. باید پرداخت عالی باشه و درکنار ایده اصلی، از موارد حاشیه ای در حد کافی استفاده بشه تا کاملا اون اثر، تاثیرش رو روی مخاطب بذاره! معمولا همه ی آثار قابل تحسین و مطرح، اینطور بودن که در کنار اصل محتواشون، به حاشیه میرفتن، به چیزهایی می پرداختن که از اصل ایده جدا بود، اما بهش هم پیوند خورده بود و جذابیتش رو دو چندان میکرد! نه خیلی بی ربط، نه خیلی پرداخت اضافی.
  • بپردازیم به سیر تو! سرعتش؟ نه خیلی خوب نبودا، تند پیش رفتی، حسش کردی؟ به نظر میاد سعی داشتی زودتر تمومش کنی، یه جاها توصیفاتت کش میداد به محتوا و حس خوبی القا میشد، اما بیشتر جاها به تندی سعی کردی جلو بری و متنت، نتونست حس خاص خودشو به مخاطبت بده! یعنی ثبات و تعادل توی سرعت دیده نشد، یه جاها من با متنت اوج میگرفتم و یه جاها روی خط ثابت پیش میرفتم.
    از جنبه زیبایی بیانی هم، حس میکنم نسبت به نویسه‌‌های قبلیت، پیشرفت چشمگیری داشتی! یعنی بیانت ادبی تر و اثرگذارتر شده، اما هنوز خیلی جای کار داره تا متعادل بشه.
    جنبیه زیبایی ظاهری هم ضعف داشتی، یعنی پاراگراف بندی نداشتی و عموما جملات همه رو پشت هم میچیدی، اینتر زدن توی متون احساسی، خیلی میتونه روی نحوه خوانش مخاطب و درکش از محتوا و احساسی شدن، تاثیر بذاره.

    جمع بندی کنم: پیشرفتت قابل تحسین بود، ادبی نویسی هات! اما، به تمرین بیشتر نیاز داری، وقت گذاشتن بیشتر و تمرکز بیشتر! همچنین، جمله بندی درست.

💜توصیفات:
  • میدونی، تو فی البداهه ات رو بیشتر در قالب دلنوشته نوشتی، برای همین من بیشتر سعی میکنم از دید دلنوشته نقدش کنم. بر این اساس، توصیفات دلنوشته، خیلی خیلی اهمیت دارن. ما توی دلنوشته فقط بُعد احساسات رو داریم و مکان و زمان تنها با اشارات نامحسوس برای زیباتر کردن متن، به کار میرن، اما زمان و مکان حقیقی نداریم! پس باید خیلی خوب روی احساسات مانور بدیم!
    متن تو، تراژدی بوده، تراژدی نویسی به نظر میاد کار راحتیه، اما در حقیقت نوشتن متنی که واقعا غمگین گونه باشه و مخاطب رو پر از احساسات ضد و نقیض تراژدی کنه، خیلی سخته! همه میتونن تراژدی بنویسن، کی میتونه حس درست رو منتقل کنه؟ توی متن تو، عقب تر توضیح دادم که یه جاها توصیفاتت انقدری خوب میشد که من واقعا حس غمگین بودن بهم دست بده و منظور بیانت رو تا عمقش درک کنم، ولی خیلی جاها هم انگار ساده طور نوشته بودی؛ حس به خصوصی به مخاطبت نمیدادی! بر این اساس میشه گفت، توصیفاتت متوسط و البته پراکنده بودن!

💜آرایه های ادبی:
  • آرایه‌‌های ادبی، توی هر لحن و بیانی، کاربرد دارن و به طور کلی، جز مهمی از متنی هستن که مینویسیم؛ چرا؟ چون آرایه‌‌ها اصولاً کاربردهایی برای پیچیده کردن منظور اصلی هستن یا بیان چیزی که قصدش رو داریم، زیباتر میکنن. نتیجه میگیریم این آرایه‌‌ها، برای متن های احساسی طور، خیلی مهم هستن! آره، دقیقاً چیزی مثل متن تو.
    بیا ببینیم متن تو با آرایه چیکار کرده؟ تشبیه زیاد دیدم، حتی از همون پارت اول با تشبیه کردن عاشق دلشکسته به کودکی که اسباب بازی‌‌هاش رو شکوندن و جاهای دیگه؛ حالا باقی آرایه ها چی؟ نه، زیاد ندیدم! پارادوکس، حس آمیزی، استعاره، جان بخشی و کنایه از دسته آرایه‌‌هایی هستن که خیلی میتونن توی این مدل و سبک متن ها، جا بگیرن. پس نظرت چیه یه ویرایش کوچولو بزنی و با تمرکر بیشتری روی بیان احساساتت با ابزاری که داری، کار کنی؟ (مثل آرایه و توصیفاتت)

💜نثر:
  • سه نوع نثر رایج داریم؛ معیار، ادبی و محاوره. توی متن تو این مورد اصلاً خوب رعایت نشده عا جیگرم! خیلی محسوس نیست، ولی حس میشه که یه جاها از خط ادبی ای که انتخاب کرده بودی، در واقع زدی بیرون. مثلا:
    یادت است دلبر به من گفتی به جز خدا به کسی وابسته نشم حتی تو؟!❌
    یادت است دلبر به من گفتی به جز خدا به کسی وابسته نشوم، حتی تو؟!✅


    این یه نمونه هست! بهم ریختگی نثر و نحوه بیان هی پارازیت روی مخ نویسنده میشه و باعث میشه اون حس و حال کافی از متن رو نگیره و این خودش میتونه یکی از دلایلی باشه که متنت مخاطب پسند نیست.:grazy:

💜رعایت پارت نویسی:
  • به عنوان فی البداهه، تعداد پارت هات نسبتاً کم بوده، ولی خب، خطوط هرپارت بیشتر از حد تعیین شده بود، پس ندیده میگیرم. هرچند به نظر شخصی من، اگه قرار باشه فی البداهه بنویسیم، یعنی چیزی که توی لحظه به ذهنمون میاد، واقعا هر پارت میتونه خیلی زیاد طولانی بشه!

💜سخن منتقد:
  • خوب جیگرررررر، به آخر نقد رسیدیم. به طور کلی بخوام جمع بندی کنم، میگم که دست به قلمت داره بهتر و بهتر میشه، فقط نیاز داری به تمرین بیشتر، تمرکز بیشتر، کسب اصلاعات بیشتر و خوندن آثار قوی بیشتر!:icon_popcorn:
من از دید خودم و براساس نقدهایی که خوندم و یا دلنوشته هایی که دیدم نقد کردم و پوزش میخوام اگه منجر به ناراحت شدن شما شدم؛ اما نقد، با هدف نشون دادن بهترین راه ها برای پیشرفت هست و نه کوبش مخاطب-* واقعا برات آرزوی پیشرفت و موفقیت میکنم

قلمت مانا و ماندگار-*

سطح: نقره‌‌ای

@مدیر نقد
 
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users

مدیر نقد

رمانیکی پایبند
رمانیکی
شناسه کاربر
1521
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
123
نوشته‌ها
495
راه‌حل‌ها
7
پسندها
938
امتیازها
308

  • #3
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,139
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #4
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین