تمام شده نقد و تعیین سطح رمان لعن روزگار | آلباتروس

[مدیر نقد]

رمان: لعن روزگار
نویسنده: @آلباتروس
ژانر: عاشقانه، تراژدی، جنایی
خلاصه
انتقام تنها واژه‌ایست که با روح و روانش عجین گشته و ریشه دوانده.
او هرگز تنهایی را حس نکرده است، چرا که افکار سیه رنگ مدام در حوالیش می‌چرخند.
دل به آتش نشسته‌اش هنگامی آرام می‌گیرد که آن شخص تاوان بدهد. شخصی که مسبب این حالش بود، کسی که باعث شد در راهی گام بنهاید که پیچ و خمش هم اشتباهی بود و او را پر کرد از انتخاب‌های پوچ و تو خالی!

لینک اثر:

انتشاریافته - فی‌البداهه طلوع کن| آلباتروس

فی‌البداهه: طلوع کن نویسنده: آلباتروس ژانر: اجتماعی مقدمه: با یکی اسم و فامیل بازی می‌کردم. گفتم اسم؟ گفت عزت. من از فامیل پرسیدم، گفت شرف. من از حیوان پرسیدم، گفت نجیب. شهر رو خواستم، جواب داد جوان‌مردی. من گفتم غذا، گفت آرامش. گفتم اشیاء، گفت حرف مردم. هه! بازی باحالی بود.

romanik.ir

منتقد: @Laluosh
تاریخ تحویل: ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
مهلت اتمام نقد: ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱

 

[FENRIR𓃦]

سلام خانم نویسنده چطوری؟ 😯😎
بریم سر وقت نقد😂😎


🪐🔥🪐🔥🪐🔥🪐🔥🪐🔥🪐


❣اسم اثر❣: اندازه اسم مناسبه نه طولانی و نه کوتاهه دور از تصوره و تکراری نیست با ژانر هم همخوانی داره ولی اگر بخوام یه نکته منفی یا حالت یه نقد منفی «همون نقد بدجنسانه و شرورانه 😂» داشته باشم باید بگم که خب ترکیب اسم ترکیب آشنایی نیست و به مراتب دلنشین نیست، البته این باعث نمیشه که بار معنایی رو نرسونه به طور کلی اسم خوبیه؛ اگه کلمه به کلمه بخوام اسم رو نقد کنم باید بگم که واژه اول یا همون عنوان لعن بار معنایی منفی ای ایجاد میکنه کلمات دارای بار معنایی و احساسات و عواطفن بنا به همین دلیل واژه های به کار برده شده توی نویسه باید به دقت انتخاب بشن. واژه روزگار خب واژه خنثایی هستش منتها اسامی آثاری که درونشون از روزگار استفاده شده هم خیلی زیاده البته حرف من این نیست که اسم تکراریه یا هرچی... در واقع بیشتر به نظرم از ترکیب خنثایی استفاده کردی یکی از عواملی که به نظرم باید روش دقت بشه، جذب مخاطب و همینطور به یادموندنی بودن اسمه از لحاظ جذب مخاطب عنوان ممکنه تا حدودی ضعیف عمل کنه ولی از لحاظ یاد اوری و به خاطر سپاری اسم میشه گفت که خب اره اسمی هست که کاملا توی ذهن میمونه❁



🌖🌗🌘🌑🌒🌓🌔




❣ژانر رمان❣: رمان متشکل از سه تا ژانره دوتا ژانر اول همونطور که تقریبا اکثر کسایی که فیلم درام میبینن میدونن کاملا باهم تناسب داره و ژانر سوم جوری قرار گرفته که نشون میده ژانر جنایی یا طیف وسیعی از رمان رو در بر نمیگیره یا مقدار نفوذ و پررنگی این ژانر توی داستان نسبت به بقیه کمتره هماهنگی ژانر با عنوان رمان به صورتیه که بیشتر از همه ژانر تراژدی با اسم رمان هماهنگی داره و بعد از اون میشه یک مقدار تفاهم بین عنوان و ژانر عاشقانه حس کرد؛ ولی موضوعی که توجهم رو جلب کرد ناهماهنگی اسم و ژانر سوم بود به صورتی که خواننده وقتی با اسم رمان مواجه میشد انتظار ژانر جنایی رو نمیداشت البته تنوع طلبی نویسنده مورد خوبیه، نسبت به اکثر رمان ها که معمولا ژانر های عاشقانه و... دارن به نظرم اثاری با ژانر های جنایی و ترسناک و مذهبی و... معمولا بین نویسنده های الان زیاد طرفدار ندارن « بر مبنای تعداد رمان ها میگم هیچ مبنای دیگه ای ندارم» با اینکه به نظر ژانر جنایی خیلی تاثیر کمرنگی تو رمان داره ولی بازم انتخابش یک مقدار تفاوت ایجاد میکنه. ❁



❄✨❄✨❄✨❄✨❄✨




❣خلاصه اثر❣: توی این قسمت اولین و چیزی که باهاش مواجه شدم حس انتقامی بود که از جانب فردی ناشناس به من منتقل میشد یعنی یه جورایی هنوز روایت شروع نشده من یک تصویر خام از یک شخصیت در ذهنم ایجاد شد! این موضوع مثل یه شمشیر دو لبه است اینکه یک راست راجب حس انتقام جویی فردی صحبت شده میتونه برای جذب کوتاه مدت مخاطب عالی عمل کنه ولی وقتی فرد خواننده به اطلاعات خام و نسبی از فردی توی رمان دست پیدا کنه چندتا تبصره پیش میاد براش « بزار این قسمت رو از دید یک خواننده نقد کنم وقتی خلاصه رو میخونم و به این شناخت از کارکتری میرسم به یه سری اطلاعات که خرد خرد و تکه تکه باید در روندی ملایم از طریق رمان به من منتقل بشه به صورت خیلی سریع دست پیدا میکنم در این حالت... مثلا همون اول متوجه میشم روایت به این صورته که فردی پر از حس انتقام جویی از فردی دیگه بنا به دلایلی میخواد انتقام بگیره، در این رویه پر کردن جاهای خالی و نقاط عطف که نویسنده ازشون استفاده میکنه خیلی زود برام مشخص میشه و این باعث از دست دادن قدرت داستانی رمان میشه، معمولا درون خلاصه نویسنده ها باید اطلاعاتی به افراد بدن ولی این اطلاعات نباید خیلی کلی یا خیلی جزئی باشن ❁



⚡🌈⚡🌈⚡🌈⚡🌈⚡🌈⚡🌈




❣مقدمه❣: مقدمه با متن و اسم اثر سازگاری داشت با عنوان رمان هم تا حدودی همخوانی داشت منتها اندازه از از استاندارد بیشتر بود اندازه استاندارد بین 4 تا 8 خطه که خب بیشتر بود از لحاظ توازن کلمات و کلا آرایه ها توی سطح متوسطی قرار داشت یعنی نه اونقدر ادبی بود و نه اونقدر غیر ادبی از لحاظ کیفیت خب کیفیتش بد نبود اینتر اضافی نداشت و در قسمت های درستی به خط پایین تر جملات رو ارجاع داده بود. ❁



🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟




❣جلد اثر❣: با توجه به در حال تایپ بودن اثر خب رمان جلدی نداشت، با این حال من چون اثر در حال تایپه در قالب توصیه بهت میگم که جلد تاثیر فوق العاده زیادی داره حتما بعد از اینکه پارت های رمانت به حد مجاز رسید بهش رسیدگی کن. 😆❁




🍺🍻🍺🍻🍺🍻🍺🍻🍺🍻🍺🍻




[ ] ❣نقطه آغاز رمان❣: ابتدای اثر با یک سری حرکات چشمی و همینطور مکالمه شروع شده رویداد اول رمان نه به اون صورت که « طرف از خواب پا میشه میره خودشو تو آینه میبینه یا با کسی کل کل میکنه یا از بدبختی هاش میگه :/» تکراریه نه اونقدر پر قدرته که به نوعی کاملا متفاوت و جدید باشه. شروع خب در یک کلام معمولی و عادی هستش. « منظورم رو با واژه « بد» برداشت نکن منظورم از لحاظ کیفیت کلیشه ای نبودنه» جذب مخاطب هم خب خوبه چون شروع همراه با دیالوگ و مکالمه است معمولا خواننده ها کنجکاو میشن که ببینن چه خبره😂👋 « یه نمونه اش خود من😯» البته مکالمه به صورت عادی و روزمره نبود و تنش هایی از درون متن نویسه حس میشد که خودش نکته مثبتیه! ❁




🍬🍪🍬🍪🍬🍪🍬🍪




❣سیر رمان❣: با اینکه به نظرم سیر رمان و داشتن هارمونی و چهارچوب نگارش برای هر نویسنده و رمانی مهمه به نظرم این مبحث رو نقد نکنم خیلی بهتره با توجه به اینکه رمان در حال تایپه و هنوز لحن و سیر ثابتی نداره و هنوز به بالانس نرسیده بهتره این قسمت بعد پایان رمان نقد بشه تا نقد شایسته تری باشه. ❁




🍕🍟🍕🍟🍕🍟🍕🍟🍕🍟🍕




❣توصیفاتی که توی رمان بود❣: خب در رمان توصیفات زمانی به ندرت بود خیلی کم به صورتی که خود خواننده باید شبانه روز رو حدس میزد. توصیفات مکان هم گنگ و گیج کننده بود و چهارچوب خاصی نداشت توصیفات مکان در حد تکیه فرد به جایی میزان فاصله و... بود و از توصیفاتی مثل محیط، موقعیت جغرافیایی و... پرهیز شده بود از لحاظ شخصیت پردازی رمان هنوز کاملا خامه پس براش نقدی صورت نمیگیره با این حال حالات و احساسات خوب بیان شده بود. در زمینه احساسات یک حس رو قالب قرار داده بودی که خب خوب نیست بهتره عواطف دیگه ای رو هم به رخ بکشی انسان عواطف زیادی رو تجربه میکنه که همشون با هم توازن دارن پس این توازن باید توی رمان هم حس بشه☘




🍳🥚🍳🥚🍳🥚🍳🥚🍳🥚🍳



❣زاویه دید❣: خوب بود تغییری نداشت. در امیختگی لحن رو داشتیم و راوی تغییر نکرده بود این مورد به تصویر سازی ذهنی خیلی کمک میکنه. زاویه دید اینجوری بود که دانای کل راوی داستان بود چون داستان زوایای زیادی داره و باید به حالات و رفتار هر شخصیت پرداخته بشه انتخاب این زاویه دید انتخاب و مناسبی بود❁



💙❄💙❄💙❄💙❄💙❄💙



❣لحن اثر❣ : نوسانات کوتاهی داشت؛ ولی در کل خوب بود جزو اون دسته از مواردیه که نقدش ممکنه بعد پایان رمان به کلی تغییر کنه چون لحن رمان ارتباط مستقیم با عواطف نویسنده داره منتها فعلا خوبه و موردی نداره لحن پرش نداشت یکنواختی به خوبی حفظ شده بود و ثابت بود اگه لحن به همین صورت تا پایان رمان بدون پرش باشه خیلی خوب میشه البته به نظرم در نقاط عطف تغییر لحن میتونه جذاب باشه❁




🪐✨🪐✨🪐✨🪐✨🪐✨🪐✨🪐




❣شخصیت پردازی❣: کرکتر ها هنوز خام هستن هنوز توانایی ارتباط قوی و چند وجهی رو برای خواننده ندارن؛ البته در ادامه رمان شخصیت ها معمولا به مرور پخته تر میشن و بیشتر حالات انسانی میگیرن، فقط نکته ای که هست اینه که اغراق و استفاده از احساسات بیش از حد برای یک شخصیت ممکنه باعث بشه خواننده باورش نکنه.❁




🌓🌒🌑🌘🌗🌖




❣تکرار❣: تکرر علائم کلمات و جملات رو ندیدم❁ 😆👋




🍻🍪🍻🍪🍻🍪🍻🍪🍻🍪🍻



❣بخش بندی ها❣: دیالوگ و مونولوگ به خوبی از همدیگه تفکیک شده بودن. دیالوگ ها و مونولوگ ها با هم برابر بودن ولی خب به نظرم اگه یک مقدار نسبت این ها رو کم به زیاد کنی « خیلی زیاد نه منظورم خیلی کم هستش» هیجان ماجرا بیشتر میشه مثلا اگه دیالوگ ها تو بعضی بخش ها بیشتر از مونولوگ ها باشن باعث میشن حس متفاوتی به خواننده دست بده، دیالوگ ها هدف دار بودن البته اگه از دیالوگ های متفرقه فاکتور بگیریم که اونم چیز خاص یا منفی ای نبود.❁



❄🍕❄🍕❄🍕❄🍕❄🍕❄




❣پارت ها❣: پارت ها نسبتا هدف دار بودن، بیشتر به رخ کشیدن عواطف رو درونشون دیدم اندازه پارت ها مناسب بود نه خیلی طولانی و نه خیلی کوتاه ❁




�🌈�🌾🌈🌾🌈🌾🌈🌾🌈🌾🌈




❣ممنوعه و غلط املایی❣: راستش هیچکدوم رو ندیدم علائم نگارشی هم نسبتا خوب بود لمس فیزیکی و فحش نداشت و واژه غلطی هم نبود. ❁



🔥⚠️🔥⚠️🔥⚠️🔥⚠️🔥⚠️




❣سخن نویسنده❣: با توجه به اینکه رمان هنوز در حال نگارشه من سعی کردم یه نقد با دید منفی ارائه بدم تا سعی کنی کیفیت کار رو بالا تر ببری و توی نقد پایانی سطح بالایی داشته باشی😎✨ همینطور من از بعضی بخش های نقد اجتناب کردم چون به نظرم نقد اون مباحث قبل از پایان رمان اشتباه بود بخش هایی رو هم کوتاه نوشتم چون رمان مقدار زیادی پیش نرفته اون بخش ها حرف زیادی برای گفتن نداشتن. در اخر اگه توصیه ای بخوام بکنم اینه که از تمامی ارکان و چهارچوب ها به اندازه استفاده کن استفاده بی اندازه از هر جزئی در رمان میتونه نقطه ضعف اون اثر بشه اگه نقد تلخی بود ببخشید😆👋❁
سطح: نقره ای❆❅❆❅❆❅
🍕🍟

 

[مدیر نقد]

سلام خانم نویسنده چطوری؟ 😯😎
بریم سر وقت نقد😂😎


🪐🔥🪐🔥🪐🔥🪐🔥🪐🔥🪐


❣اسم اثر❣: اندازه اسم مناسبه نه طولانی و نه کوتاهه دور از تصوره و تکراری نیست با ژانر هم همخوانی داره ولی اگر بخوام یه نکته منفی یا حالت یه نقد منفی «همون نقد بدجنسانه و شرورانه 😂» داشته باشم باید بگم که خب ترکیب اسم ترکیب آشنایی نیست و به مراتب دلنشین نیست، البته این باعث نمیشه که بار معنایی رو نرسونه به طور کلی اسم خوبیه؛ اگه کلمه به کلمه بخوام اسم رو نقد کنم باید بگم که واژه اول یا همون عنوان لعن بار معنایی منفی ای ایجاد میکنه کلمات دارای بار معنایی و احساسات و عواطفن بنا به همین دلیل واژه های به کار برده شده توی نویسه باید به دقت انتخاب بشن. واژه روزگار خب واژه خنثایی هستش منتها اسامی آثاری که درونشون از روزگار استفاده شده هم خیلی زیاده البته حرف من این نیست که اسم تکراریه یا هرچی... در واقع بیشتر به نظرم از ترکیب خنثایی استفاده کردی یکی از عواملی که به نظرم باید روش دقت بشه، جذب مخاطب و همینطور به یادموندنی بودن اسمه از لحاظ جذب مخاطب عنوان ممکنه تا حدودی ضعیف عمل کنه ولی از لحاظ یاد اوری و به خاطر سپاری اسم میشه گفت که خب اره اسمی هست که کاملا توی ذهن میمونه❁



🌖🌗🌘🌑🌒🌓🌔




❣ژانر رمان❣: رمان متشکل از سه تا ژانره دوتا ژانر اول همونطور که تقریبا اکثر کسایی که فیلم درام میبینن میدونن کاملا باهم تناسب داره و ژانر سوم جوری قرار گرفته که نشون میده ژانر جنایی یا طیف وسیعی از رمان رو در بر نمیگیره یا مقدار نفوذ و پررنگی این ژانر توی داستان نسبت به بقیه کمتره هماهنگی ژانر با عنوان رمان به صورتیه که بیشتر از همه ژانر تراژدی با اسم رمان هماهنگی داره و بعد از اون میشه یک مقدار تفاهم بین عنوان و ژانر عاشقانه حس کرد؛ ولی موضوعی که توجهم رو جلب کرد ناهماهنگی اسم و ژانر سوم بود به صورتی که خواننده وقتی با اسم رمان مواجه میشد انتظار ژانر جنایی رو نمیداشت البته تنوع طلبی نویسنده مورد خوبیه، نسبت به اکثر رمان ها که معمولا ژانر های عاشقانه و... دارن به نظرم اثاری با ژانر های جنایی و ترسناک و مذهبی و... معمولا بین نویسنده های الان زیاد طرفدار ندارن « بر مبنای تعداد رمان ها میگم هیچ مبنای دیگه ای ندارم» با اینکه به نظر ژانر جنایی خیلی تاثیر کمرنگی تو رمان داره ولی بازم انتخابش یک مقدار تفاوت ایجاد میکنه. ❁



❄✨❄✨❄✨❄✨❄✨




❣خلاصه اثر❣: توی این قسمت اولین و چیزی که باهاش مواجه شدم حس انتقامی بود که از جانب فردی ناشناس به من منتقل میشد یعنی یه جورایی هنوز روایت شروع نشده من یک تصویر خام از یک شخصیت در ذهنم ایجاد شد! این موضوع مثل یه شمشیر دو لبه است اینکه یک راست راجب حس انتقام جویی فردی صحبت شده میتونه برای جذب کوتاه مدت مخاطب عالی عمل کنه ولی وقتی فرد خواننده به اطلاعات خام و نسبی از فردی توی رمان دست پیدا کنه چندتا تبصره پیش میاد براش « بزار این قسمت رو از دید یک خواننده نقد کنم وقتی خلاصه رو میخونم و به این شناخت از کارکتری میرسم به یه سری اطلاعات که خرد خرد و تکه تکه باید در روندی ملایم از طریق رمان به من منتقل بشه به صورت خیلی سریع دست پیدا میکنم در این حالت... مثلا همون اول متوجه میشم روایت به این صورته که فردی پر از حس انتقام جویی از فردی دیگه بنا به دلایلی میخواد انتقام بگیره، در این رویه پر کردن جاهای خالی و نقاط عطف که نویسنده ازشون استفاده میکنه خیلی زود برام مشخص میشه و این باعث از دست دادن قدرت داستانی رمان میشه، معمولا درون خلاصه نویسنده ها باید اطلاعاتی به افراد بدن ولی این اطلاعات نباید خیلی کلی یا خیلی جزئی باشن ❁



⚡🌈⚡🌈⚡🌈⚡🌈⚡🌈⚡🌈




❣مقدمه❣: مقدمه با متن و اسم اثر سازگاری داشت با عنوان رمان هم تا حدودی همخوانی داشت منتها اندازه از از استاندارد بیشتر بود اندازه استاندارد بین 4 تا 8 خطه که خب بیشتر بود از لحاظ توازن کلمات و کلا آرایه ها توی سطح متوسطی قرار داشت یعنی نه اونقدر ادبی بود و نه اونقدر غیر ادبی از لحاظ کیفیت خب کیفیتش بد نبود اینتر اضافی نداشت و در قسمت های درستی به خط پایین تر جملات رو ارجاع داده بود. ❁



🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟




❣جلد اثر❣: با توجه به در حال تایپ بودن اثر خب رمان جلدی نداشت، با این حال من چون اثر در حال تایپه در قالب توصیه بهت میگم که جلد تاثیر فوق العاده زیادی داره حتما بعد از اینکه پارت های رمانت به حد مجاز رسید بهش رسیدگی کن. 😆❁




🍺🍻🍺🍻🍺🍻🍺🍻🍺🍻🍺🍻




[ ] ❣نقطه آغاز رمان❣: ابتدای اثر با یک سری حرکات چشمی و همینطور مکالمه شروع شده رویداد اول رمان نه به اون صورت که « طرف از خواب پا میشه میره خودشو تو آینه میبینه یا با کسی کل کل میکنه یا از بدبختی هاش میگه :/» تکراریه نه اونقدر پر قدرته که به نوعی کاملا متفاوت و جدید باشه. شروع خب در یک کلام معمولی و عادی هستش. « منظورم رو با واژه « بد» برداشت نکن منظورم از لحاظ کیفیت کلیشه ای نبودنه» جذب مخاطب هم خب خوبه چون شروع همراه با دیالوگ و مکالمه است معمولا خواننده ها کنجکاو میشن که ببینن چه خبره😂👋 « یه نمونه اش خود من😯» البته مکالمه به صورت عادی و روزمره نبود و تنش هایی از درون متن نویسه حس میشد که خودش نکته مثبتیه! ❁




🍬🍪🍬🍪🍬🍪🍬🍪




❣سیر رمان❣: با اینکه به نظرم سیر رمان و داشتن هارمونی و چهارچوب نگارش برای هر نویسنده و رمانی مهمه به نظرم این مبحث رو نقد نکنم خیلی بهتره با توجه به اینکه رمان در حال تایپه و هنوز لحن و سیر ثابتی نداره و هنوز به بالانس نرسیده بهتره این قسمت بعد پایان رمان نقد بشه تا نقد شایسته تری باشه. ❁




🍕🍟🍕🍟🍕🍟🍕🍟🍕🍟🍕




❣توصیفاتی که توی رمان بود❣: خب در رمان توصیفات زمانی به ندرت بود خیلی کم به صورتی که خود خواننده باید شبانه روز رو حدس میزد. توصیفات مکان هم گنگ و گیج کننده بود و چهارچوب خاصی نداشت توصیفات مکان در حد تکیه فرد به جایی میزان فاصله و... بود و از توصیفاتی مثل محیط، موقعیت جغرافیایی و... پرهیز شده بود از لحاظ شخصیت پردازی رمان هنوز کاملا خامه پس براش نقدی صورت نمیگیره با این حال حالات و احساسات خوب بیان شده بود. در زمینه احساسات یک حس رو قالب قرار داده بودی که خب خوب نیست بهتره عواطف دیگه ای رو هم به رخ بکشی انسان عواطف زیادی رو تجربه میکنه که همشون با هم توازن دارن پس این توازن باید توی رمان هم حس بشه☘




🍳🥚🍳🥚🍳🥚🍳🥚🍳🥚🍳



❣زاویه دید❣: خوب بود تغییری نداشت. در امیختگی لحن رو داشتیم و راوی تغییر نکرده بود این مورد به تصویر سازی ذهنی خیلی کمک میکنه. زاویه دید اینجوری بود که دانای کل راوی داستان بود چون داستان زوایای زیادی داره و باید به حالات و رفتار هر شخصیت پرداخته بشه انتخاب این زاویه دید انتخاب و مناسبی بود❁



💙❄💙❄💙❄💙❄💙❄💙



❣لحن اثر❣ : نوسانات کوتاهی داشت؛ ولی در کل خوب بود جزو اون دسته از مواردیه که نقدش ممکنه بعد پایان رمان به کلی تغییر کنه چون لحن رمان ارتباط مستقیم با عواطف نویسنده داره منتها فعلا خوبه و موردی نداره لحن پرش نداشت یکنواختی به خوبی حفظ شده بود و ثابت بود اگه لحن به همین صورت تا پایان رمان بدون پرش باشه خیلی خوب میشه البته به نظرم در نقاط عطف تغییر لحن میتونه جذاب باشه❁




🪐✨🪐✨🪐✨🪐✨🪐✨🪐✨🪐




❣شخصیت پردازی❣: کرکتر ها هنوز خام هستن هنوز توانایی ارتباط قوی و چند وجهی رو برای خواننده ندارن؛ البته در ادامه رمان شخصیت ها معمولا به مرور پخته تر میشن و بیشتر حالات انسانی میگیرن، فقط نکته ای که هست اینه که اغراق و استفاده از احساسات بیش از حد برای یک شخصیت ممکنه باعث بشه خواننده باورش نکنه.❁




🌓🌒🌑🌘🌗🌖




❣تکرار❣: تکرر علائم کلمات و جملات رو ندیدم❁ 😆👋




🍻🍪🍻🍪🍻🍪🍻🍪🍻🍪🍻



❣بخش بندی ها❣: دیالوگ و مونولوگ به خوبی از همدیگه تفکیک شده بودن. دیالوگ ها و مونولوگ ها با هم برابر بودن ولی خب به نظرم اگه یک مقدار نسبت این ها رو کم به زیاد کنی « خیلی زیاد نه منظورم خیلی کم هستش» هیجان ماجرا بیشتر میشه مثلا اگه دیالوگ ها تو بعضی بخش ها بیشتر از مونولوگ ها باشن باعث میشن حس متفاوتی به خواننده دست بده، دیالوگ ها هدف دار بودن البته اگه از دیالوگ های متفرقه فاکتور بگیریم که اونم چیز خاص یا منفی ای نبود.❁



❄🍕❄🍕❄🍕❄🍕❄🍕❄




❣پارت ها❣: پارت ها نسبتا هدف دار بودن، بیشتر به رخ کشیدن عواطف رو درونشون دیدم اندازه پارت ها مناسب بود نه خیلی طولانی و نه خیلی کوتاه ❁




�🌈�🌾🌈🌾🌈🌾🌈🌾🌈🌾🌈




❣ممنوعه و غلط املایی❣: راستش هیچکدوم رو ندیدم علائم نگارشی هم نسبتا خوب بود لمس فیزیکی و فحش نداشت و واژه غلطی هم نبود. ❁



🔥⚠️🔥⚠️🔥⚠️🔥⚠️🔥⚠️




❣سخن نویسنده❣: با توجه به اینکه رمان هنوز در حال نگارشه من سعی کردم یه نقد با دید منفی ارائه بدم تا سعی کنی کیفیت کار رو بالا تر ببری و توی نقد پایانی سطح بالایی داشته باشی😎✨ همینطور من از بعضی بخش های نقد اجتناب کردم چون به نظرم نقد اون مباحث قبل از پایان رمان اشتباه بود بخش هایی رو هم کوتاه نوشتم چون رمان مقدار زیادی پیش نرفته اون بخش ها حرف زیادی برای گفتن نداشتن. در اخر اگه توصیه ای بخوام بکنم اینه که از تمامی ارکان و چهارچوب ها به اندازه استفاده کن استفاده بی اندازه از هر جزئی در رمان میتونه نقطه ضعف اون اثر بشه اگه نقد تلخی بود ببخشید😆👋❁
سطح: نقره ای❆❅❆❅❆❅
🍕🍟

نویسنده: @آلباتروس
منتقد: @Laluosh

اختصاصی: است
سطح: نقره‌ای

@Nil֎֎far
@مدیر تایپ