. . .

تمام شده نقد و تعیین سطح رمان جنگ تاریک| زهرا وحیدی نکو

تالار نقد رمان و داستان
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Nil@85

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
منتقد
انتشاریافته‌ها
1
بخشدار
- کتابدونی
مدیر
نقد
شناسه کاربر
838
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-28
آخرین بازدید
مشاهده کاربران
موضوعات
108
نوشته‌ها
1,556
راه‌حل‌ها
53
پسندها
13,544
امتیازها
650

  • #1
img_20210903_154342_706_rjie_rds9.jpg


نام رمان: جنگ تاریک

نام نویسنده: زهرا وحیدی نکو @ZAZA-V
ژانر: جنایی، ماجراجویی
خلاصه:
درست وقتی که همه درگیر جنگ و ویرانی هستند، ارتش به علتی نامعلوم پدرومادر ترِزا را با خود می‌برد؛ اما تا بازگشت و دیدار دوباره پدرومادرش، ترِزا حتی مرگ را هم لمس می‌کند!

لینک اثر:


منتقد: @نویسنده بیگانه:)
تاریخ تحویل: ۲۹ مهر ۱۴۰۱
مهلت اتمام: ۱۳ آبان ۱۴۰۱
 
آخرین ویرایش:
  • گل رز
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 2 users
راه‌حل
اسم رمان: جنگ تاریک. شاید بهتر باشه اسم دیگه‌ای واسه رمان انتخاب کنی چون این اسم تاحدودی کلیشه‌ای هست و ترکیب جدیدی به نظر نمی‌رسه اما نمی‌تونم بگم با موضوع رمان مرتبط نبود. درکل خیلی خوبه اسم یک واژه خاص و جدیدی باشه که خواننده رو کنجکاو کنه تا ببینه این اسم یعنی چی؟ موضوع چیه؟ و بیاد و با دیدن اسم کتاب بین هزاران کتاب توی کتابخونه، اون رو انتخاب کنه
:18::17:
ژانر رمان: خب ما تو رمان می‌دیدیم که مدام دنبال حوادث و اتفاقاتی بودن و ژانر ماجراجویی کاملا وجودش احساس شد اما ژانر هیجانی یعنی اون هیجان رو نتونستی خوب نشون بدی. حس هیجان، استرس، تپش قلب و چنین حس‌هایی رو خوب نتونستی نشونه بدی دلیلشم تو ادامه نقد بهت میگم تو بخش(سیر)شاید رمان هیجانی باشه مثل رمانی که عاشقانه هست ولی عشق رو نمی‌تونیم حس کنیم...

دمیــــــورژ

رمانیکی نقره‌ای
نویسنده ویژه
نویسنده
رمانیکی‌نویس
دل‌نویس
ناظر
منتقد
گوینده
کاربر منتخب
کاربر ثابت
نام هنری
دمیورژ
مقام خاص
منتقدیار
شناسه کاربر
123
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-05
آخرین بازدید
موضوعات
259
نوشته‌ها
2,795
راه‌حل‌ها
32
پسندها
24,332
امتیازها
698
محل سکونت
محله مغزهای فاسد

  • #2
اسم رمان: جنگ تاریک. شاید بهتر باشه اسم دیگه‌ای واسه رمان انتخاب کنی چون این اسم تاحدودی کلیشه‌ای هست و ترکیب جدیدی به نظر نمی‌رسه اما نمی‌تونم بگم با موضوع رمان مرتبط نبود. درکل خیلی خوبه اسم یک واژه خاص و جدیدی باشه که خواننده رو کنجکاو کنه تا ببینه این اسم یعنی چی؟ موضوع چیه؟ و بیاد و با دیدن اسم کتاب بین هزاران کتاب توی کتابخونه، اون رو انتخاب کنه
:18::17:
ژانر رمان: خب ما تو رمان می‌دیدیم که مدام دنبال حوادث و اتفاقاتی بودن و ژانر ماجراجویی کاملا وجودش احساس شد اما ژانر هیجانی یعنی اون هیجان رو نتونستی خوب نشون بدی. حس هیجان، استرس، تپش قلب و چنین حس‌هایی رو خوب نتونستی نشونه بدی دلیلشم تو ادامه نقد بهت میگم تو بخش(سیر)شاید رمان هیجانی باشه مثل رمانی که عاشقانه هست ولی عشق رو نمی‌تونیم حس کنیم پس مشکل از انتخاب ژانر نیست مشکل اجراء ژانر هست.
:18::17:
خلاصه: یکم زیادی ساده بود و نتونست خوب ترغیب‌کننده باشه. اون اتفاقاتی که میفته و باعث میشه ترزا مرگ رو لمس کنه باید یک اشاره کوچیک به اتفاقات می‌شد تا هیجان و کنجکاوی رو ببره بالا اما وقتی کامل مجهوله پس زیاد کنجکاو کننده نمیشه
:18::17:
جلد: فاقد جلد
:18::17:
مقدمه: کوتاه و مفید و تاثیرگزار بود . خوشم اومد
:18::17:
نقطه شروع: برای رمانی که ژانر هیجانی داره شروعش هم باید به مراتب هیجان‌انگیز بشه نه یک شروع عادی توی یک کافه واسه این موضوع می‌تونستی پرش به آینده داشته باشی یک قطعه جالب و مهیج رو بذاری. اینجوری وقتی رمان هیجانی ، ساده شروع میشه شاید آدمایی که دنبال هیجان بودن خسته بشن و ادامه ندن برای همین.. میتوانی شروع رو تغییر بدی :18::17:
سیر رمان: سیر رمان بیش از حد آروم پیش می‌رفت و کسل کننده شده بود. باید از چیزهای حاشیه زودتر رد می‌شدی و اصل ماجرا رو پررنگ‌تر می‌کردی و مکث تو قضیه اصلی بیشتر می‌شد. اما این آرومی باعث شد هیجان افت کنه. باید جوری خواننده رو تو دستت بگیری که اگر یک پارت خوند نتونه از ادامش دست بکشه.
:18::17:
توصیفات: چند دسته هست. اولین دسته توصیف ظاهر و رفتار افراد. خیلی خوب چهره همه رو ریز به ریز و تو موقعیت‌ها گفتی و حتی اخلاقیاتشونم جالب بیان کردی. محیط و به ویژه کافه رو جوری توصیف کردی که دلم قهوه داغ کنار یکی از پنجره‌های رو به خیابونش رو خواست و گرما و سر و صدای آشپزخونه رو حس کردم. (احساس رو خوب بیان کردی مخصوصا جایی که ترزا از ترحم مردم بدش اومد و عصبانی شد و یا کسالت و ناراحتیش. این حس شجاعتش برای پیدا کردن جواب سوال! این تنهایی تلخ. می‌تونم بگم نقطه قوت اصلی تو ، توی توصیفات هست و خیلی قشنگ توش عمل کردی هم محیط هم ظاهر افراد هم اخلاق هم هم هم :) خسته نباشی
:18::17:
لحن: لحن انتخابی ادبی بود و هیچ مورد و اشکالی هم دیده نشد این لحن تا آخر پارت‌ها همینطور ادامه پیدا کرد
:18::17:
زاویه دید: بیشتر از زبان ترزا داستان و ماجرا بیان می‌شد اما اون وسطا راوی رو هم داشتیم که قضایایی که توش ترزا نبود رو شرح می‌داد. مورد و اشکالی هم تو زاویه دیده نشد
:18::17:
دیالوگ و مونولوگ: این شاید بشه گفت بزرگ‌ترین بحث توی رمانه چون کل اجزای رمان تو همین دوتا خلاصه میشه. توصیف تو، سیرت، ایده و ماجرای رمانت، ژانرت، همه و همه توی مونولوگ یعنی متن نوشتت جمع میشه و هرچقدر اجزای یک کل خوب باشن اون کل همونقدر بی نقص‌تر جلوه نمایی می‌کنه. بخش‌هایی از مونولوگت که مربوط به توصیف بود سبک خاص قلمت رو نشون داد که حس خوبی بهم وارد کرد و تو نوشتن متن خوب عمل کردی یعنی کلیت ماجرا رو عکس‌العمل شخصیت‌ها و حرکاتشون و خود ماجرا رو به شکل جالب و درستی بیان کردی. دیالوگ‌های چندان خاص نداری اما برای رمانت خوب هستن و هدف رمان رو پیش می‌برن. منظورم از دیالوگ خاص اون دیالوگ‌هایی هست که تو دسته(دیالوگ ماندگار) ثبت میشه و حتی اگر رمان فراموش بشه این دیالوگ‌ها زبون به زبون بین مردم پخش میشه.

:18:
پارت‌ها: اندازه مناسب و خوبی داشتن هیچ‌کدوم الکی و بی هدف نبود . جوری هم نبود چشم خسته بشه و ذهن عاجز. کوتاه کوتاه و مفید:17:
کشمکش و درگیری: انواع کشمکش ذهنی و جسمی و اجتماعی و.. داریم که توی این رمان بیشترین کشمکش ذهنی و سوالات و مجهولات بود و بیشتر این کشمکش‌ها روی ترزا انجام می‌شد و به اندازه کافی و درست توی رمان مشهود بود
:18:
رعایت واژگان و تکرار: اولین مورد یعنی فاعل و فعل و چنین چیزایی باید جاشون رعایت بشه که شده بود و تکرار یعنی پشت سر هم ننویسی(بود). باید از تکرار بپرهیزی تا جمله زشت دیده نشه. اما درکل تو این موردا مشکلی ندیدم
:17::18::19:

سخن منتقد: درکل ایرادات تو چشمی نداشت و رمان خوبی بود اما حس هیجانی که باید بده رو نمیداد و کمی کسل کننده به نظر می‌رسید مخصوصا پارت‌های اولیه و اینکه یهو ترزا با اون دختره اشنا بشه و پسره باهاش هم پا بشه هم عجیبه. یهو یک غریبه بیاد به خاطره دختری که اصلا نمیشناسه و چندبار دیده خودشو بندازه تو دل خطر. دراصل ایراد واقعی تو سیر بود که باورپذیری رو هم پایین می‌آورد.
با آرزوی موفقیت برای تو... امید هست ایرادات رو درست کنی :)
تگ طلایی
رده سنی : نوجوان
 
  • گل رز
  • جذاب
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users

Nil@85

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
منتقد
انتشاریافته‌ها
1
بخشدار
- کتابدونی
مدیر
نقد
شناسه کاربر
838
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-28
آخرین بازدید
مشاهده کاربران
موضوعات
108
نوشته‌ها
1,556
راه‌حل‌ها
53
پسندها
13,544
امتیازها
650

  • #3
اسم رمان: جنگ تاریک. شاید بهتر باشه اسم دیگه‌ای واسه رمان انتخاب کنی چون این اسم تاحدودی کلیشه‌ای هست و ترکیب جدیدی به نظر نمی‌رسه اما نمی‌تونم بگم با موضوع رمان مرتبط نبود. درکل خیلی خوبه اسم یک واژه خاص و جدیدی باشه که خواننده رو کنجکاو کنه تا ببینه این اسم یعنی چی؟ موضوع چیه؟ و بیاد و با دیدن اسم کتاب بین هزاران کتاب توی کتابخونه، اون رو انتخاب کنه
:18::17:
ژانر رمان: خب ما تو رمان می‌دیدیم که مدام دنبال حوادث و اتفاقاتی بودن و ژانر ماجراجویی کاملا وجودش احساس شد اما ژانر هیجانی یعنی اون هیجان رو نتونستی خوب نشون بدی. حس هیجان، استرس، تپش قلب و چنین حس‌هایی رو خوب نتونستی نشونه بدی دلیلشم تو ادامه نقد بهت میگم تو بخش(سیر)شاید رمان هیجانی باشه مثل رمانی که عاشقانه هست ولی عشق رو نمی‌تونیم حس کنیم پس مشکل از انتخاب ژانر نیست مشکل اجراء ژانر هست.
:18::17:
خلاصه: یکم زیادی ساده بود و نتونست خوب ترغیب‌کننده باشه. اون اتفاقاتی که میفته و باعث میشه ترزا مرگ رو لمس کنه باید یک اشاره کوچیک به اتفاقات می‌شد تا هیجان و کنجکاوی رو ببره بالا اما وقتی کامل مجهوله پس زیاد کنجکاو کننده نمیشه
:18::17:
جلد: فاقد جلد
:18::17:
مقدمه: کوتاه و مفید و تاثیرگزار بود . خوشم اومد
:18::17:
نقطه شروع: برای رمانی که ژانر هیجانی داره شروعش هم باید به مراتب هیجان‌انگیز بشه نه یک شروع عادی توی یک کافه واسه این موضوع می‌تونستی پرش به آینده داشته باشی یک قطعه جالب و مهیج رو بذاری. اینجوری وقتی رمان هیجانی ، ساده شروع میشه شاید آدمایی که دنبال هیجان بودن خسته بشن و ادامه ندن برای همین.. میتوانی شروع رو تغییر بدی :18::17:
سیر رمان: سیر رمان بیش از حد آروم پیش می‌رفت و کسل کننده شده بود. باید از چیزهای حاشیه زودتر رد می‌شدی و اصل ماجرا رو پررنگ‌تر می‌کردی و مکث تو قضیه اصلی بیشتر می‌شد. اما این آرومی باعث شد هیجان افت کنه. باید جوری خواننده رو تو دستت بگیری که اگر یک پارت خوند نتونه از ادامش دست بکشه.
:18::17:
توصیفات: چند دسته هست. اولین دسته توصیف ظاهر و رفتار افراد. خیلی خوب چهره همه رو ریز به ریز و تو موقعیت‌ها گفتی و حتی اخلاقیاتشونم جالب بیان کردی. محیط و به ویژه کافه رو جوری توصیف کردی که دلم قهوه داغ کنار یکی از پنجره‌های رو به خیابونش رو خواست و گرما و سر و صدای آشپزخونه رو حس کردم. (احساس رو خوب بیان کردی مخصوصا جایی که ترزا از ترحم مردم بدش اومد و عصبانی شد و یا کسالت و ناراحتیش. این حس شجاعتش برای پیدا کردن جواب سوال! این تنهایی تلخ. می‌تونم بگم نقطه قوت اصلی تو ، توی توصیفات هست و خیلی قشنگ توش عمل کردی هم محیط هم ظاهر افراد هم اخلاق هم هم هم :) خسته نباشی
:18::17:
لحن: لحن انتخابی ادبی بود و هیچ مورد و اشکالی هم دیده نشد این لحن تا آخر پارت‌ها همینطور ادامه پیدا کرد
:18::17:
زاویه دید: بیشتر از زبان ترزا داستان و ماجرا بیان می‌شد اما اون وسطا راوی رو هم داشتیم که قضایایی که توش ترزا نبود رو شرح می‌داد. مورد و اشکالی هم تو زاویه دیده نشد
:18::17:
دیالوگ و مونولوگ: این شاید بشه گفت بزرگ‌ترین بحث توی رمانه چون کل اجزای رمان تو همین دوتا خلاصه میشه. توصیف تو، سیرت، ایده و ماجرای رمانت، ژانرت، همه و همه توی مونولوگ یعنی متن نوشتت جمع میشه و هرچقدر اجزای یک کل خوب باشن اون کل همونقدر بی نقص‌تر جلوه نمایی می‌کنه. بخش‌هایی از مونولوگت که مربوط به توصیف بود سبک خاص قلمت رو نشون داد که حس خوبی بهم وارد کرد و تو نوشتن متن خوب عمل کردی یعنی کلیت ماجرا رو عکس‌العمل شخصیت‌ها و حرکاتشون و خود ماجرا رو به شکل جالب و درستی بیان کردی. دیالوگ‌های چندان خاص نداری اما برای رمانت خوب هستن و هدف رمان رو پیش می‌برن. منظورم از دیالوگ خاص اون دیالوگ‌هایی هست که تو دسته(دیالوگ ماندگار) ثبت میشه و حتی اگر رمان فراموش بشه این دیالوگ‌ها زبون به زبون بین مردم پخش میشه.

:18:
پارت‌ها: اندازه مناسب و خوبی داشتن هیچ‌کدوم الکی و بی هدف نبود . جوری هم نبود چشم خسته بشه و ذهن عاجز. کوتاه کوتاه و مفید:17:
کشمکش و درگیری: انواع کشمکش ذهنی و جسمی و اجتماعی و.. داریم که توی این رمان بیشترین کشمکش ذهنی و سوالات و مجهولات بود و بیشتر این کشمکش‌ها روی ترزا انجام می‌شد و به اندازه کافی و درست توی رمان مشهود بود
:18:
رعایت واژگان و تکرار: اولین مورد یعنی فاعل و فعل و چنین چیزایی باید جاشون رعایت بشه که شده بود و تکرار یعنی پشت سر هم ننویسی(بود). باید از تکرار بپرهیزی تا جمله زشت دیده نشه. اما درکل تو این موردا مشکلی ندیدم
:17::18::19:

سخن منتقد: درکل ایرادات تو چشمی نداشت و رمان خوبی بود اما حس هیجانی که باید بده رو نمیداد و کمی کسل کننده به نظر می‌رسید مخصوصا پارت‌های اولیه و اینکه یهو ترزا با اون دختره اشنا بشه و پسره باهاش هم پا بشه هم عجیبه. یهو یک غریبه بیاد به خاطره دختری که اصلا نمیشناسه و چندبار دیده خودشو بندازه تو دل خطر. دراصل ایراد واقعی تو سیر بود که باورپذیری رو هم پایین می‌آورد.
با آرزوی موفقیت برای تو... امید هست ایرادات رو درست کنی :)
تگ طلایی
رده سنی : نوجوان

نویسنده: @ZAZA-V
منتقد: @نویسنده بیگانه:)

اختصاصی: است
سطح: طلایی
رده سنی: نوجوانان
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user

Nil@85

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
منتقد
انتشاریافته‌ها
1
بخشدار
- کتابدونی
مدیر
نقد
شناسه کاربر
838
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-28
آخرین بازدید
مشاهده کاربران
موضوعات
108
نوشته‌ها
1,556
راه‌حل‌ها
53
پسندها
13,544
امتیازها
650

  • #4
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین