تمام شده نقد و تعیین سطح دلنوشته ی ترحم مرگ | نفس نعیمی

[elh_am]

به نام خداوند منتقد روح

دلنوشته ی ترحم مرگ
اثر: نفس نعیمی
موقعیت اثر: در حال تایپ
منتقد: آرمیتا حسینی

@N.m...
@Lady Dracula​

 

[دمیــــــورژ]

نام اثر: ترحم مرگ نامی بسیار مناسب برای دلنوشته بود. چرا که هم با مطالب همخوانی کاملی داشت و نویسنده در نوشته هایش به اینکه مرگ ترحم میکند به او اشاره کرده بود و هم دارای آرایه زیبای تشخیص است و این تاثیر نام را بیشتر نشان می دهد.
📚
ژانر: ژانر عاشقانه تراژدی بود. نویسنده از عشقی که ایجاد شد سخن گفت و سپس رفتن آن عشق و ترک کردنش. چون کل موضوع حول عشق می‌چرخید این ژانر ، ژانر اصلی دلنوشته است و پس از اینکه عشقش را از دست داد احساسی غمگین و نابود در وجودش ایجاد شد که مرگ هم به او ترحم می‌کرد و کامل او را نمی‌کشت پس دارای ژانر تراژدی هم هست.
📚
مقدمه: در مقدمه نویسنده بیان کرده است که نمی‌داند این اتفاق یک رویای خوب بود یا کابوس؟ درواقع به ایجاد عشق اشاره می کند که ایا این عشق رویا بود یا کابوس من؟ و از آرایه تضاد و تشخیص استفاده کرده بود. اما در مقدمه نویسنده با استفاده از آرایه و لحن زیبا بیشتر گنگ بودن خود را بیان کرده بود. که نمی‌داند آیا این عشق واقعا خوب بود یا اینکه باعث نابودیش شد؟ و درکمال اینکه باعث نابودی شد این نابودی شیرین بود. مقدمه دلنشین بود و اتفاقات را درپرتوی پرده ای به نمایش گذاشت
📚
جلد: رنگ هایی که در جلد به کار رفته بودند کاملا با ژانر تراژدی هم‌خوانی داشتند. و اینکه این دختر تنهایی ایستاده نشان دهنده از دست رفتن عشقش است. هنوز امید دارد و در انتظار عشق خود به سر می‌برد. و اما چیزی که بیشتر از همه خود را نشان می دهد غم و ناراحتی است. جلد مناسبی بود اما کمی با محتوا هم‌خوانی نداشت. و نمی‌تواسنت محتوا را کامل بیان کند فقط یک دختر تنها و تاریک را نشان می‌داد .
📚
سیر: درواقع نقطه قوت دلنوشته در سیر آن بود. اتفاقات همه با زمان بندی درست بدون عجله و تعلل و بدون مکث زیاد با ترتیب و برنامه ریزی درست بیان می شد.
📚
اندازه پارت ها: پارت ها اندازه مناسبی داشتند و نه بسیار بلند و نه بسیار کوتاه بودند و هرکدام پیام خاص خود را داشتند
📚
نثر: دلنوشته دارای نثری ادبی بود و از مرز ادبی بیرون نرفته بود و درکل پارت‌ها این ادبی نویسی را رعایت کرده بود. و باعث استفاده از آرایه زیبا نثر را زینت بخشیده بود.
📚
زاویه دید: اول شخص مفرد بود که اتفاقاتی را که برای خودش رخ داده بود بیان می کرد و احساساتش را، همه ماجرا را از دید خود بیان می کرد و این زاویه در تمام پارت ها یکسان بود و مشکلی دیده نمی‌شد. البته استفاده از زاویه اول شخص بسیار مناسب بود چون می‌توانستیم خود را جای نویسنده و اول شخص بگذاریم و همه چیز را احساس کنیم.
📚
محتوا:
نویسنده در دلنوشته ابتدا از پرستار بودن و بهتر کردن حال قلب شخصی سخن گفت. سپس جوانه زدن عشق را توضیح داد و پرپر شدن گل عشق را. برای بیان تمام این حوادث و اتفاقات از آرایه‌هایی چون تشبیه و تشخیص و تضاد و ... استفاده کرده بود و زیبایی متن خود را افزایش داده بود. اما اندکی ضعف وجود داشت و آن حس واقعا به خواننده منتقل نمی‌شد و کمی تاثیرگذاری دلوشته پایین بود اما درکل دلنوشته ساده و زیبایی بود
📝
تگ نقره‌‌ای

 

[tor_anj.kh]

@Ares لطفا تگ اثر رو بهش بدید ممنونم

 

[بخشدار کتاب]

تگ نهایی: نقره ای

تمام شده - دلنوشته ترحم مرگ | نفس (nfs_nm)

دلنوشته: ترحم مرگ دل‌نویس: نفس(nfs_nm) طراح: نفس (nfs_nm) ژانر: عاشقانه، تراژدی مقدمه: خواب بودم یا بیدار؟ این یک رویا بود یا کابوس؟ در این همهمه‌ی خواب و بیداری، کاش کمی منطقی بودم، افسوس! بد کردم! به تو نه، به خودم! آرام آرام دل بستم و می‌دانستم چیزی جز نابودی در انتظارم نیست. حتی مرگ هم به من...

romanik.ir

 

[Miss Nili]

اعمال شد