تمام شده نقد و تعیین سطح دلنوشته سلول تنهایی|هانی.م

[Nil@85]

نام اثر: سلول تنهایی
نویسنده: هانی.م: @Dayan-H
ژانر: تراژدی، مذهبی
مقدمه:
در زندانی که نامش دنیاست، اسیر شده‌ام!
من چه کرده‌ام! مرا در این سلول انداختند و رفتند... .
به کدامین جرم!
نجاتم دهید، نجاتم دهید!
به من بگویید چه کنم!

لینک اثر:

انتشاریافته - دلنوشته سلول تنهایی | هانی.م کاربر انجمن رمانیک

✨به نام خدایی که هم درد را آفرید هم درمان آن را✨ ‌ نام اثر: دلنوشته‌ی سلول تنهایی! نویسنده: هانی.م ژانر: تراژدی، مذهبی مقدمه: در زندانی که نامش دنیاست، اسیر شده‌ام! من چه کرده‌ام! مرا در این سلول انداختند و رفتند... . به کدامین جرم! نجاتم دهید، نجاتم دهید! به من بگویید چه کنم!

romanik.ir

منتقد: @لیانا مسیحا
تاریخ تحویل اثر: ۲۸ آذر ۱۴۰۰
مهلت اتمام نقد: ۲ آذر ۱۴۰۰

 

[لیانا رادمهر]

به نام نقاد هستی بخش
نقدی بر دلنوشته سلول تنهایی

عنوان:
نامی که دلنویس عزیز آن را انتخاب کرده در واقع نوعی ترکیب است، و می‌توان گفت نوعی ترکیب استعاره‌ای می‌باشد که اشاره به دنیایی دارد که در آن زندگی می‌کنیم و با ترک خدا و معنویات دچار حس تنهایی شده‌ایم!
به طورکلی می‌توان گفت که عنوان دلنوشته با ژانر هایی که نویسنده گفته ارتباط کاملی دارد و حس درد و تنهایی ژانر تراژدی را به خوبی منتقل می‌کند. ولی وجود کلمه تنهایی کاملا تکراری و کلیشه‌ای محسوب می‌شود چون در اغلب نوشته‌هایی با ژانر تراژدی از این کلمه برای اسم دلنوشته استفاده می‌شود.
مقدمه:
در مقدمه خبری از کلمات سنگین ادبی نبود. این نوع کلمات، باعث فراری شدن مخاطبین از متن می‌گردند و نویسنده به درستی از آوردن آن‌ها خودداری کرده است، مقدمه حس تراژدی را به خوبی منتقل می‌کرد و با طرح سوالاتی که در خود دارد خواننده را فکر وامی‌دارد و ردپایی از ژانر مذهبی را می‌توانستی درآن ببینی. با این حال در متن مقدمه آرایه زیادی به جزء مراعات نظیر به کار نرفته است.
ژانر اثر:
نویسنده از دو ژانر تراژدی و مذهبی نام برده که در متن دلنوشته می‌توانی رد پایی از آن‌ها را بیابی ولی بیشتر پارت‌ها به ژانر تراژدی می‌خورد و مضامین مذهبی کمی در متن‌ وجود دارد.
ساختمان اثر:
هماهنگی بین موضوعات و نوشته های متن کاملا دیده می‌شد و خبری از پرش معنایی و مفهومی در آن وجود نداشت. این وحدت موضوع سبب هماهنگی بین تمام پست های دلنوشته گردیده است.
اندازه پارت‌ها به طول کامل رعایت نشده بود، برخی پارت‌ها کوتاه بودند به خصوص در پست های ابتدایی و در پارت های پایانی، بسیار بلند می‌شدند. صرف نظر از اندازه پارت‌ها شروع و پایان هر پست کاملا مناسب بود و مفهوم را می‌رساند.
انتقال احساسات:
از همین ابتدا بگویم که احساسات نویسنده به خوبی در متن دیده می‌شود، حس خیرخواهی و تشویقی که نویسنده برعهد گرفته را می توان درمتن دید.
با استفاده از آرایه های ادبی و ترکیبات زیبایی که در ادب فارسی وجود دارد، می‌توان اثر زیبایی را ساخت که در دلنوشته شما از آرایه های ادبی کمی استفاده شده.
مثلا در پارت اول، شما تنها از آرایه تشبیه استفاده کردید و بعد در پارت های بعدی تنها کمی مراعات نظیر و تضاد به کار برده اید. استفاده از آرایه هایی مانند حس آمیزی،کنایه، پارادوکس، تشخیص و... می‌تواند در زیباتر نوشته شدن متن به شما کمک کند.
جلداثر:
وجود انسانی که در سلول زندان است و با نومیدی در پوچی خودش فرو رفته، حس تراژدی را به خوبی نمایان می‌سازد. وجود رنگ های سیاه و پس نمایه خاکستری حس اندوه و حزن از دست دادن پاکی دل و فراموش کردن خدا را بیان می‌کند؛ فقط موهای قرمز شخص زندانی به فضا نمی‌خورد و سبب نوعی تضاد بین بقیه قسمت های جلد می‌شود.
واژگان:
استفاده از کلمه هایی که مخاطب معنای آن را درک کند، یکی از نقاط قوت برای نویسنده‌ است اما اگر این کلمات بیش از حد ساده باشد، سبب دلزدگی مخاطب می‌گردد که شما همین مشکل را داشته‌اید. بهتر می‌بود که کمی سراغ واژگان و ترکیباتی که کمتر کسی از آن ها استفاده می‌کند می‌رفتید و با استفاده از آن ها به دل‌انگیزتر شدن نوشته‌تان کمک می‌کردید.
نگارش:
مشکل خاصی نبود و نویسنده تمام موارد را رعایت کرده بود.
ایده و پردازش:
ایده درباره انسانی است که در زندان دنیا بدون هیچ تلاشی نشسته و کاری انجام نمی‌دهد و نویسنده قصد دارد با پند و نصیحت او را به تلاش و همت وادارد تا برخیزد و این حصار را نابود سازد تا بفهمد که دنیا خیلی بیشتر از آن سلول تنگ و تاریکی است که او در آن بوده.
پردازش نویسنده خوب است ولی برای بهتر شدن نیاز به تلاش بیشتری دارد!

ممنوعات در کار دیده نشد

سطح اثرشما: نقره‌ای

 

[Nil@85]

به نام نقاد هستی بخش
نقدی بر دلنوشته سلول تنهایی

عنوان:
نامی که دلنویس عزیز آن را انتخاب کرده در واقع نوعی ترکیب است، و می‌توان گفت نوعی ترکیب استعاره‌ای می‌باشد که اشاره به دنیایی دارد که در آن زندگی می‌کنیم و با ترک خدا و معنویات دچار حس تنهایی شده‌ایم!
به طورکلی می‌توان گفت که عنوان دلنوشته با ژانر هایی که نویسنده گفته ارتباط کاملی دارد و حس درد و تنهایی ژانر تراژدی را به خوبی منتقل می‌کند. ولی وجود کلمه تنهایی کاملا تکراری و کلیشه‌ای محسوب می‌شود چون در اغلب نوشته‌هایی با ژانر تراژدی از این کلمه برای اسم دلنوشته استفاده می‌شود.
مقدمه:
در مقدمه خبری از کلمات سنگین ادبی نبود. این نوع کلمات، باعث فراری شدن مخاطبین از متن می‌گردند و نویسنده به درستی از آوردن آن‌ها خودداری کرده است، مقدمه حس تراژدی را به خوبی منتقل می‌کرد و با طرح سوالاتی که در خود دارد خواننده را فکر وامی‌دارد و ردپایی از ژانر مذهبی را می‌توانستی درآن ببینی. با این حال در متن مقدمه آرایه زیادی به جزء مراعات نظیر به کار نرفته است.
ژانر اثر:
نویسنده از دو ژانر تراژدی و مذهبی نام برده که در متن دلنوشته می‌توانی رد پایی از آن‌ها را بیابی ولی بیشتر پارت‌ها به ژانر تراژدی می‌خورد و مضامین مذهبی کمی در متن‌ وجود دارد.
ساختمان اثر:
هماهنگی بین موضوعات و نوشته های متن کاملا دیده می‌شد و خبری از پرش معنایی و مفهومی در آن وجود نداشت. این وحدت موضوع سبب هماهنگی بین تمام پست های دلنوشته گردیده است.
اندازه پارت‌ها به طول کامل رعایت نشده بود، برخی پارت‌ها کوتاه بودند به خصوص در پست های ابتدایی و در پارت های پایانی، بسیار بلند می‌شدند. صرف نظر از اندازه پارت‌ها شروع و پایان هر پست کاملا مناسب بود و مفهوم را می‌رساند.
انتقال احساسات:
از همین ابتدا بگویم که احساسات نویسنده به خوبی در متن دیده می‌شود، حس خیرخواهی و تشویقی که نویسنده برعهد گرفته را می توان درمتن دید.
با استفاده از آرایه های ادبی و ترکیبات زیبایی که در ادب فارسی وجود دارد، می‌توان اثر زیبایی را ساخت که در دلنوشته شما از آرایه های ادبی کمی استفاده شده.
مثلا در پارت اول، شما تنها از آرایه تشبیه استفاده کردید و بعد در پارت های بعدی تنها کمی مراعات نظیر و تضاد به کار برده اید. استفاده از آرایه هایی مانند حس آمیزی،کنایه، پارادوکس، تشخیص و... می‌تواند در زیباتر نوشته شدن متن به شما کمک کند.
جلداثر:
وجود انسانی که در سلول زندان است و با نومیدی در پوچی خودش فرو رفته، حس تراژدی را به خوبی نمایان می‌سازد. وجود رنگ های سیاه و پس نمایه خاکستری حس اندوه و حزن از دست دادن پاکی دل و فراموش کردن خدا را بیان می‌کند؛ فقط موهای قرمز شخص زندانی به فضا نمی‌خورد و سبب نوعی تضاد بین بقیه قسمت های جلد می‌شود.
واژگان:
استفاده از کلمه هایی که مخاطب معنای آن را درک کند، یکی از نقاط قوت برای نویسنده‌ است اما اگر این کلمات بیش از حد ساده باشد، سبب دلزدگی مخاطب می‌گردد که شما همین مشکل را داشته‌اید. بهتر می‌بود که کمی سراغ واژگان و ترکیباتی که کمتر کسی از آن ها استفاده می‌کند می‌رفتید و با استفاده از آن ها به دل‌انگیزتر شدن نوشته‌تان کمک می‌کردید.
نگارش:
مشکل خاصی نبود و نویسنده تمام موارد را رعایت کرده بود.
ایده و پردازش:
ایده درباره انسانی است که در زندان دنیا بدون هیچ تلاشی نشسته و کاری انجام نمی‌دهد و نویسنده قصد دارد با پند و نصیحت او را به تلاش و همت وادارد تا برخیزد و این حصار را نابود سازد تا بفهمد که دنیا خیلی بیشتر از آن سلول تنگ و تاریکی است که او در آن بوده.
پردازش نویسنده خوب است ولی برای بهتر شدن نیاز به تلاش بیشتری دارد!

ممنوعات در کار دیده نشد

سطح اثرشما: نقره‌ای

نقد دلنوشته: سلول تنهایی
نویسنده: هانی.م: @Dayan-H
منتقد: @لیانا مسیحا

اختصاصی: هست
سطح: نقره‌ای

@Niloofar°MC⁴

 

[Miss Nili]

اعمال شد🌹