تمام شده نقد و تعیین سطح داستان در میان جن ها | ستاره خلیلی

[ARA.O.O]

نام اثر: داستان در میان جن ها
نویسنده: @Setare_khalili
ژانر: ترسناک،اجتماعی
خلاصه:دختری به نام ایده برای سفر تابستانی به روستا به پیش مادر بزرگ و پدر بزرگش میره.
تو روستا برای یکی از روستایی ها اتفاقات ماورایی رخ میده و آهسته تصمیم می گیره تحقیقاتی درباره ی اتفاقات انجام بده و...

لینک اثر:

انتشاریافته - داستان در میان جن‌ها | ستاره خلیلی

نام داستان: در میان جن‌ها نویسنده: ستاره خلیلی ژانر: ترسناک، اجتماعی خلاصه: دختری به نام ایده، برای سفر تابستونی به روستا پیش مادر‌بزرگ و پدر‌بزرگش میره. توی روستا برای یکی از روستایی‌ها اتفاقات ماورایی رخ میده و ایده تصمیم می‌گیره تحقیقاتی درباره‌ی اتفاقات انجام بده و... .

romanik.ir

منتقد: @*First __ Lady*
تاریخ تحویل اثر: 28 مهر 1400
مهلت پایان: 8 آبان 1400

 

[ARA.O.O]

نام اثر: داستان در میان جن ها
نویسنده: @Setare_khalili
ژانر: ترسناک،اجتماعی
خلاصه:دختری به نام ایده برای سفر تابستانی به روستا به پیش مادر بزرگ و پدر بزرگش میره.
تو روستا برای یکی از روستایی ها اتفاقات ماورایی رخ میده و آهسته تصمیم می گیره تحقیقاتی درباره ی اتفاقات انجام بده و...

لینک اثر:

انتشاریافته - داستان در میان جن‌ها | ستاره خلیلی

نام داستان: در میان جن‌ها نویسنده: ستاره خلیلی ژانر: ترسناک، اجتماعی خلاصه: دختری به نام ایده، برای سفر تابستونی به روستا پیش مادر‌بزرگ و پدر‌بزرگش میره. توی روستا برای یکی از روستایی‌ها اتفاقات ماورایی رخ میده و ایده تصمیم می‌گیره تحقیقاتی درباره‌ی اتفاقات انجام بده و... .

romanik.ir

منتقد: @*First __ Lady*
تاریخ تحویل اثر: 28 مهر 1400
مهلت پایان: 8 آبان 1400

بنا به دلایلی منتقد تغییر میکند. منتقد جدید: @Mabuchi__Kou

 

[*dream_writer*]

"نقد داستان در میان جن ها"​

نام داستان: عنوان "در میان جن ها" از نظر اندازه مناسبه و کلیشه ای و تکراری هم محسوب نمی‌شه. دارای ویژگی کنجکاو کننده و زیباست و به ژانر ترسناک و محتوای رمان که در مورد جن ها بود، میخوره.

★★★

ژانر: ژانرها ترسناک و اجتماعی بودن. تا به اینجا ژانر اجتماعی دخالتی در موضوع نداشتن و انتظار میره در پارت های بعدی این ژانر در داستان نشون داده بشه، در غیر این صورت بهتره که حذف شه. ژانر ترسناک هم، به دلیل بودن در پارت های اولیه زیاد حس نشد، اما چون داستانی راجع به جن ها داریم، به طبع ژانر ترسناک در پارت های بعدی دیده خواهد شد.

★★★

خلاصه‌: خلاصه رمان ساده نوشته شده و از نظر اندازه هم کوتاهه. خلاصه یکی از اولین چیزایی هستش که خواننده قبل از مطالعه نوشته شما میبینه و باید قدری جذاب و با جملات زیبا و کنجکاو کننده نوشته بشه، که بتونه جذب داشته باشه! باید اطلاعات و چکیده ای از رمان رو در اختیار خواننده بذاره و درعین حال، مبهم باقی بمونه! خب شما تونسته بودید اطلاعات کمی از داستانتون رو به خواننده انتقال بدید و مبهم ولش کنید، اما خلاصتون ساده و کوتاه بود. بهتره همین جملات و همین قدر اطلاعات خلاصتون رو در قالب جملات ادبی بیانش کنید و یکم پیچ و تاب بدید بهش تا هم زیبا باشه و هم طولانی تر.
نمونه مثال:
ایده، دختری با خیالات و افکار منحصر به فرد خود در سر، دختری شاد و پر نشاط، برای سفری تابستانی پا به بیرون شهر نهاده و وارد روستای پدر بزرگ و مادر بزرگش می‌شود. روستایی که خیال می‌کند می‌تواند در آن خاطرات خوبی را رقم بزند اما امان از ارواح و جن هایی که شبانه در خانه روستاییان را می‌زنند و وقتی شب از راه می‌رسد، شروع به سایه افکندن در شهر و تخسیر مردم می‌کنند! ایده، با آگاهی یافتن از این‌ها، دست به تحقیقاتی می‌زند و سراغ مردم جن زده شده را می‌گیرد که سر انجام...

★★★

مقدمه: وظیفه مقدمه اینه که احساسات درون اثر رو با یه متن ادبی مثل شعر، دلنوشته و... نشون بده. یه دید کلی راجع به رمان و هماهنگ با محتوا در قالب دلنوشته بیان میشه. مثلا اگه رمان عاشقانه است، میشه یه شعر عاشقانه براش نوشت. اگه مثل داستان شما ترسناک باشه، میتونید مثلا یکم از احساسات ترس رو در قالب دلنوشته بنویسید، به شرطی که با جملات زیبا و احساسات زیبایی هم بیان بشن. داستان شما مقدمه نداشت، اما خوبه مقدمه ای در این مایه ها براش تهیه کنید:
نمونه مثال:
آن چیست؟ از دنیای زندگان است یا مردگان؟ شاید میان دو دنیا به دام افتاده! دنبال جسم و بدنی برای تسخیر است و وحشت را به جانت می‌اندازد!
دستانت را می‌لرزاند و چه وحشتناک است در جسم خود، پذیرای مهمان ناخوانده و تاریکی شوی و اختیار جسمت را به او دهی! چه وحشتناک است دیدن چهره‌ی تاریکش دستانت را بلرزاند و بترسانتت!

★★★

جلد: جلد شما به دلیل داستان ترسناک بودن باید یه حالت تاریک داشته باشه با رنگ هایی تیره که ترس رو القا کنن. جلد اثر شما این ویژگی رو به خوبی داره و عکسش هم عکس خوب و هماهنگ با محتوا و اسم داستانه. در زمینه ی جلد موفق بودید و در این نظر هیچ اشکالی نبود.

★★★

شروع داستان: شروع داستان ها یه نقطه برای ورود به ماجران و سر همین باید زیبا و تاثیر گذاز و گاهی هیجان انگیز باشن که بتونن خواننده رو وادار به خوندن ادامه ی نوشته بکنن. خب شروع داستان شما، تقریبا ساده بود و حالت طنزی داشت. از نظر زیباست، اما همچنان یکم ساده به نظر میرسه.

★★★

سیر: سیر نوشته ی یک نویسنده باید در حالت تعادل باشه. یعنی نه اونقدری تند باشه که اصلا خواننده تو هپروت بمونه و نویسنده خیلی سرسری اتفاقات رو توضیح داده باشه، و نه اینکه خیلی کند باشه و حوصله سر بر بشه. باید به هر نکته ی اوج و سقوط داستان و محتوا به اندازه ی مناسب پرداخته‌ بشه و اتفاقات مهم یکم کش داده باشن. داستان شما سیر تندی داشت. خیلی سرسری بیان شده بود که رفتن مزرعه، اومدن خونه، خوابیدن، رفتن بیرون و اینا رو خیلی گذرا فقط ذکر کرده بودید. بهتره یکم اتفاقات رو در اندازه ی مناسب کش بدید که سیر تند نشه. همچنین پارت هایی که حرف از جن ها به میون کشیده شده، جزو نقاط اوج داستانن که باید بیشتر بهشون پرداخته بشه، نه در حد ذکر کردن و گذر کردن از روش.

★★★

توصیفات: توصیفات به چند بخش توصیف مکان، زمان، حالات و احساسات و شخصیت ها پرداخته میشن. توصیف مکان و زمان به ما شناخت و اطلاعاتی راجع به فضای رمان و محیطش میده و موجب میشه ما بفهمیم مکان و محیطی که کاراکترها داخلش هستن، چطوریه! وقتی این دو صورت نمیگیرن تجسم فضای رمان توی ذهن، حالتی غیر ممکن پیدا میکنه. توی داستان شما به توصیفات مکان زمان پرداخته نشده بود که بهتره این توصیفات رو رعایت کنید و مثلا یکم از خونه ی پدر بزرگ و مادر بزرگ ایده و یکم از محیط روستا تعریف کنید. توصیفات حالات و احساسات یعنی توصیف حالی که کاراکترها دارن، توصیف حسشون در لحظه و حرکاتشون، حالاتشون. این توصیف به ما اجازه ی حس کردن لحظه به لحظه و تجسم رمان رو میده و توصیف احساس نه، اما توصیف حالات اندکی داخل مونولوگ هاتون دیده می‌شد ولی به صورت ساده و کوتاهی نوشته شده بود. توصیفات یک نوشته زمانی زیبا و جذاب میشن که با بهره گیری از جملات ادبی و آرایه ها باشن و حالت ساده ی فقط یک جمله عادی و ذکر کردن نداشته باشن. بهتره از جملات ادبی ای داخل نوشته هاتون استفاده کنن.
توصیفات شخصیت ها در آخر، منظور توصیف چهره، ظاهر و رفتار شخصیت هاست که ما بتونیم با کاراکترهای نوشتتون آشنا بشیم. این مورد هم توی داستانتون به چشم نمی‌خورد. بهتره روی توصیفات بیشتر کار بشه و دقت گذاشته بشه روشون.

★★★

کشمکش ها: ما چند نوع کشمکش جسمی، ذهنی، احساسات، اخلاقی و جوامع داریم. توی رمان شما اندکی کشمکش اخلاقی به چشم می‌خورد و ما ایده رو دیدیم که جواب حرف های پدربزرگ و مادربزرگش رو با عقاید خودش میداد و باهاشون مخالفت می‌کرد. گاهی توی یک رمان اکثر این کشمکش ها بسته به موقعیت های مختلف، به کار میرن تا نقاط اوج نوشته رو جذاب تر کنن. با توجه به ژانر داستان شما، بهتره از کشمکش های ذهنی و جسمی داخلش استفاده بشه. منظور درگیری جسمی کاراکترها و درگیری ذهنیشون و افکارشون رو نشون بدید. به دلیل بودن در پارت های اولیه فعلا این مورد به چشم نخورده، اما میتونید در پارت های بعد استفاده کنید.

★★★

دیالوگ و مونولوگ: دیالوگ و مونولوگ ها قواعد خاص خودشون رو دارن و یکی از این قواعد، جذابیت و تاثیر گذاریه ایناست. معمولا نویسنده ها برای بالا بردن سطح نوشتشون، میان مونولوگ های زیبایی با توصیف و جملات و آرایه های ادبی مینویسن. تو بخش دیالوگ هم جملات، حرف های زیبا و تاثیر گذار مینویسن تا دیالوگ ها رو از حالت سادگی خارج کنن. خب باید بگم که این مورد جذابیت دیالوگ و مونولوگ در داستانتون به چشم نمی‌خورد و میتونید برای جذابیت مونولوگ از توصیفات و چیزایی که گفتم استفاده کنید و برای دیالوگ هم، حرف های زیبای متناسب به موقعیت. درست مثل حرف های ما توی دنیای واقعی وقتی که یکی یه حرف خیلی خوب میزنه و ما خوشمون میاد. علاوه بر این، حجم دیالوگ ها و مونولوگ ها نسبت به هم و فضاسازی بین این دو انجام شده بود، اما جدا سازی دیالوگ از مونولوگ نه و خیلی جاها مونولوگ ها قاطی دیالوگ ها بودن. این موجب میشه یکم قاطی بشه و به سختی تشخیص داد که کدوم دیالوگه کدوم مونولوگ! مثلا توی قسمتی از رمان شما:

"_ مشکل همین جاست دیگه،انقدر گوشتون گفتن دختر با کارای مردا باید کاری نداشته باشه که اینطور شدید...
خوشبختی یعنی رفتن به دنبال خواسته ها.ابروهامو بالا انداختم و از سمت راست به چپ چرخیدم گفتم من اینجوری خوشبختم دیگه...خوشبخت یعنی من... بهم چپ چپ نگاه کردن،ایندفعه از چپ به راست چرخیدم گفتم چی؟خوشبخت نیستم؟"
این حالت نوشتاری غلطه و درستش اینه که بنویسید:

" - مشکل همین جاست دیگه، انقدر گوشتون گفتن دختر با کارای مردا باید کاری نداشته باشه که اینطور شدید. خوشبختی یعنی رفتن به دنبال خواسته ها.
ابروهامو بالا انداختم و از سمت راست به چپ چرخیدم، گفتم:
- من اینجوری خوشبختم دیگه...خوشبخت یعنی من...
بهم چپ چپ نگاه کردن، ایندفعه از چپ به راست چرخیدم و گفتم:
- چی؟خوشبخت نیستم؟"
دیالوگ باید از مونولوگ جدا باشه.

★★★

زاویه دید و لحن: در تمامی پارت ها زاویه دید از زبان اول شخص بود و لحن محاوره بودش. هر دو رعایت شده بودن و مشکلی نبود.

★★★

شخصیت: ما چند دسته شخصیت نمادین، تمثیلی، همه جانبه، نوعی، قردادی و قالبی. کاراکترهای داستان شما، بعضی همه جانبه بودن یعنی از ذهن و تخیل نویسنده شکل گرفته و جزو هیچ کدوم از موارد فوق نبودن. کاراکتر پدر بزرگ و مادر بزرگ ایده هم کاراکتر قردادی بودن که باورهای قدیمی داشتن. در باورپذیری شخصیت ها هم موردی نبود.

★★★

آرایه ها: اثری شیوا و زیباست که درونش آرایه های ادبی دیده بشه. اصل نوشتن ادبیات هستش و حتی نویسنده ها هم باید در رمان و داستان نویسی سراغ ادبیات و آرایه ها رو بگیرن، آرایه های مهمی مثل تشبیه، کنایه، جان بخشی، تضاد و حس آمیزی..... این آرایه ها سطح نوشته رو بالا میبرن و بهتره در توصیفاتتون چنین جملات ادبی حاوی آرایه به کار ببرید.

★★★

رعایت جایگاه واژگان و تکرار: هر دو رعایت شده بودن و تکرار کلمه و حروف، یا درآمیختگی واژه ها وجود نداشت.

★★★

اصول نگارشی: اصول نگارشی کمی رعایت شده بود و مثلا نویسنده مدام مابین جملات سه نقطه گذاشته بود. سه نقطه زمانی استفاده میشه که نویسنده بخواد یک جمله رو نصفه ول کنه. مثل "تا خواستم به سمتش برگردم و حرفم رو بزنم که..."
در غیر این صورت باید میان جملات نقطه باشه. همچنین "را" باید از مفعول جدا باشه. "موهامو" غلطه، باید "موهام رو" نوشته بشه. جای ویرگول و نقطه هم چندتا درست گذاشته نشده بودن و چند نکته ی نگارشی دیگه.

★★★

رعایت پارت نویسی و رعایت قوانین: هر دو اشکالی نداشتن.


...................
تگ تعلق گرفته:
برنزی

با آرزوی موفقیت برای نویسنده عزیز 🌺🌹
قلمتان مانا 🌸

@ara.pr.o.o
@Setare_khalili

 

[ARA.O.O]

"نقد داستان در میان جن ها"​

نام داستان: عنوان "در میان جن ها" از نظر اندازه مناسبه و کلیشه ای و تکراری هم محسوب نمی‌شه. دارای ویژگی کنجکاو کننده و زیباست و به ژانر ترسناک و محتوای رمان که در مورد جن ها بود، میخوره.

★★★

ژانر: ژانرها ترسناک و اجتماعی بودن. تا به اینجا ژانر اجتماعی دخالتی در موضوع نداشتن و انتظار میره در پارت های بعدی این ژانر در داستان نشون داده بشه، در غیر این صورت بهتره که حذف شه. ژانر ترسناک هم، به دلیل بودن در پارت های اولیه زیاد حس نشد، اما چون داستانی راجع به جن ها داریم، به طبع ژانر ترسناک در پارت های بعدی دیده خواهد شد.

★★★

خلاصه‌: خلاصه رمان ساده نوشته شده و از نظر اندازه هم کوتاهه. خلاصه یکی از اولین چیزایی هستش که خواننده قبل از مطالعه نوشته شما میبینه و باید قدری جذاب و با جملات زیبا و کنجکاو کننده نوشته بشه، که بتونه جذب داشته باشه! باید اطلاعات و چکیده ای از رمان رو در اختیار خواننده بذاره و درعین حال، مبهم باقی بمونه! خب شما تونسته بودید اطلاعات کمی از داستانتون رو به خواننده انتقال بدید و مبهم ولش کنید، اما خلاصتون ساده و کوتاه بود. بهتره همین جملات و همین قدر اطلاعات خلاصتون رو در قالب جملات ادبی بیانش کنید و یکم پیچ و تاب بدید بهش تا هم زیبا باشه و هم طولانی تر.
نمونه مثال:
ایده، دختری با خیالات و افکار منحصر به فرد خود در سر، دختری شاد و پر نشاط، برای سفری تابستانی پا به بیرون شهر نهاده و وارد روستای پدر بزرگ و مادر بزرگش می‌شود. روستایی که خیال می‌کند می‌تواند در آن خاطرات خوبی را رقم بزند اما امان از ارواح و جن هایی که شبانه در خانه روستاییان را می‌زنند و وقتی شب از راه می‌رسد، شروع به سایه افکندن در شهر و تخسیر مردم می‌کنند! ایده، با آگاهی یافتن از این‌ها، دست به تحقیقاتی می‌زند و سراغ مردم جن زده شده را می‌گیرد که سر انجام...

★★★

مقدمه: وظیفه مقدمه اینه که احساسات درون اثر رو با یه متن ادبی مثل شعر، دلنوشته و... نشون بده. یه دید کلی راجع به رمان و هماهنگ با محتوا در قالب دلنوشته بیان میشه. مثلا اگه رمان عاشقانه است، میشه یه شعر عاشقانه براش نوشت. اگه مثل داستان شما ترسناک باشه، میتونید مثلا یکم از احساسات ترس رو در قالب دلنوشته بنویسید، به شرطی که با جملات زیبا و احساسات زیبایی هم بیان بشن. داستان شما مقدمه نداشت، اما خوبه مقدمه ای در این مایه ها براش تهیه کنید:
نمونه مثال:
آن چیست؟ از دنیای زندگان است یا مردگان؟ شاید میان دو دنیا به دام افتاده! دنبال جسم و بدنی برای تسخیر است و وحشت را به جانت می‌اندازد!
دستانت را می‌لرزاند و چه وحشتناک است در جسم خود، پذیرای مهمان ناخوانده و تاریکی شوی و اختیار جسمت را به او دهی! چه وحشتناک است دیدن چهره‌ی تاریکش دستانت را بلرزاند و بترسانتت!

★★★

جلد: جلد شما به دلیل داستان ترسناک بودن باید یه حالت تاریک داشته باشه با رنگ هایی تیره که ترس رو القا کنن. جلد اثر شما این ویژگی رو به خوبی داره و عکسش هم عکس خوب و هماهنگ با محتوا و اسم داستانه. در زمینه ی جلد موفق بودید و در این نظر هیچ اشکالی نبود.

★★★

شروع داستان: شروع داستان ها یه نقطه برای ورود به ماجران و سر همین باید زیبا و تاثیر گذاز و گاهی هیجان انگیز باشن که بتونن خواننده رو وادار به خوندن ادامه ی نوشته بکنن. خب شروع داستان شما، تقریبا ساده بود و حالت طنزی داشت. از نظر زیباست، اما همچنان یکم ساده به نظر میرسه.

★★★

سیر: سیر نوشته ی یک نویسنده باید در حالت تعادل باشه. یعنی نه اونقدری تند باشه که اصلا خواننده تو هپروت بمونه و نویسنده خیلی سرسری اتفاقات رو توضیح داده باشه، و نه اینکه خیلی کند باشه و حوصله سر بر بشه. باید به هر نکته ی اوج و سقوط داستان و محتوا به اندازه ی مناسب پرداخته‌ بشه و اتفاقات مهم یکم کش داده باشن. داستان شما سیر تندی داشت. خیلی سرسری بیان شده بود که رفتن مزرعه، اومدن خونه، خوابیدن، رفتن بیرون و اینا رو خیلی گذرا فقط ذکر کرده بودید. بهتره یکم اتفاقات رو در اندازه ی مناسب کش بدید که سیر تند نشه. همچنین پارت هایی که حرف از جن ها به میون کشیده شده، جزو نقاط اوج داستانن که باید بیشتر بهشون پرداخته بشه، نه در حد ذکر کردن و گذر کردن از روش.

★★★

توصیفات: توصیفات به چند بخش توصیف مکان، زمان، حالات و احساسات و شخصیت ها پرداخته میشن. توصیف مکان و زمان به ما شناخت و اطلاعاتی راجع به فضای رمان و محیطش میده و موجب میشه ما بفهمیم مکان و محیطی که کاراکترها داخلش هستن، چطوریه! وقتی این دو صورت نمیگیرن تجسم فضای رمان توی ذهن، حالتی غیر ممکن پیدا میکنه. توی داستان شما به توصیفات مکان زمان پرداخته نشده بود که بهتره این توصیفات رو رعایت کنید و مثلا یکم از خونه ی پدر بزرگ و مادر بزرگ ایده و یکم از محیط روستا تعریف کنید. توصیفات حالات و احساسات یعنی توصیف حالی که کاراکترها دارن، توصیف حسشون در لحظه و حرکاتشون، حالاتشون. این توصیف به ما اجازه ی حس کردن لحظه به لحظه و تجسم رمان رو میده و توصیف احساس نه، اما توصیف حالات اندکی داخل مونولوگ هاتون دیده می‌شد ولی به صورت ساده و کوتاهی نوشته شده بود. توصیفات یک نوشته زمانی زیبا و جذاب میشن که با بهره گیری از جملات ادبی و آرایه ها باشن و حالت ساده ی فقط یک جمله عادی و ذکر کردن نداشته باشن. بهتره از جملات ادبی ای داخل نوشته هاتون استفاده کنن.
توصیفات شخصیت ها در آخر، منظور توصیف چهره، ظاهر و رفتار شخصیت هاست که ما بتونیم با کاراکترهای نوشتتون آشنا بشیم. این مورد هم توی داستانتون به چشم نمی‌خورد. بهتره روی توصیفات بیشتر کار بشه و دقت گذاشته بشه روشون.

★★★

کشمکش ها: ما چند نوع کشمکش جسمی، ذهنی، احساسات، اخلاقی و جوامع داریم. توی رمان شما اندکی کشمکش اخلاقی به چشم می‌خورد و ما ایده رو دیدیم که جواب حرف های پدربزرگ و مادربزرگش رو با عقاید خودش میداد و باهاشون مخالفت می‌کرد. گاهی توی یک رمان اکثر این کشمکش ها بسته به موقعیت های مختلف، به کار میرن تا نقاط اوج نوشته رو جذاب تر کنن. با توجه به ژانر داستان شما، بهتره از کشمکش های ذهنی و جسمی داخلش استفاده بشه. منظور درگیری جسمی کاراکترها و درگیری ذهنیشون و افکارشون رو نشون بدید. به دلیل بودن در پارت های اولیه فعلا این مورد به چشم نخورده، اما میتونید در پارت های بعد استفاده کنید.

★★★

دیالوگ و مونولوگ: دیالوگ و مونولوگ ها قواعد خاص خودشون رو دارن و یکی از این قواعد، جذابیت و تاثیر گذاریه ایناست. معمولا نویسنده ها برای بالا بردن سطح نوشتشون، میان مونولوگ های زیبایی با توصیف و جملات و آرایه های ادبی مینویسن. تو بخش دیالوگ هم جملات، حرف های زیبا و تاثیر گذار مینویسن تا دیالوگ ها رو از حالت سادگی خارج کنن. خب باید بگم که این مورد جذابیت دیالوگ و مونولوگ در داستانتون به چشم نمی‌خورد و میتونید برای جذابیت مونولوگ از توصیفات و چیزایی که گفتم استفاده کنید و برای دیالوگ هم، حرف های زیبای متناسب به موقعیت. درست مثل حرف های ما توی دنیای واقعی وقتی که یکی یه حرف خیلی خوب میزنه و ما خوشمون میاد. علاوه بر این، حجم دیالوگ ها و مونولوگ ها نسبت به هم و فضاسازی بین این دو انجام شده بود، اما جدا سازی دیالوگ از مونولوگ نه و خیلی جاها مونولوگ ها قاطی دیالوگ ها بودن. این موجب میشه یکم قاطی بشه و به سختی تشخیص داد که کدوم دیالوگه کدوم مونولوگ! مثلا توی قسمتی از رمان شما:

"_ مشکل همین جاست دیگه،انقدر گوشتون گفتن دختر با کارای مردا باید کاری نداشته باشه که اینطور شدید...
خوشبختی یعنی رفتن به دنبال خواسته ها.ابروهامو بالا انداختم و از سمت راست به چپ چرخیدم گفتم من اینجوری خوشبختم دیگه...خوشبخت یعنی من... بهم چپ چپ نگاه کردن،ایندفعه از چپ به راست چرخیدم گفتم چی؟خوشبخت نیستم؟"
این حالت نوشتاری غلطه و درستش اینه که بنویسید:

" - مشکل همین جاست دیگه، انقدر گوشتون گفتن دختر با کارای مردا باید کاری نداشته باشه که اینطور شدید. خوشبختی یعنی رفتن به دنبال خواسته ها.
ابروهامو بالا انداختم و از سمت راست به چپ چرخیدم، گفتم:
- من اینجوری خوشبختم دیگه...خوشبخت یعنی من...
بهم چپ چپ نگاه کردن، ایندفعه از چپ به راست چرخیدم و گفتم:
- چی؟خوشبخت نیستم؟"
دیالوگ باید از مونولوگ جدا باشه.

★★★

زاویه دید و لحن: در تمامی پارت ها زاویه دید از زبان اول شخص بود و لحن محاوره بودش. هر دو رعایت شده بودن و مشکلی نبود.

★★★

شخصیت: ما چند دسته شخصیت نمادین، تمثیلی، همه جانبه، نوعی، قردادی و قالبی. کاراکترهای داستان شما، بعضی همه جانبه بودن یعنی از ذهن و تخیل نویسنده شکل گرفته و جزو هیچ کدوم از موارد فوق نبودن. کاراکتر پدر بزرگ و مادر بزرگ ایده هم کاراکتر قردادی بودن که باورهای قدیمی داشتن. در باورپذیری شخصیت ها هم موردی نبود.

★★★

آرایه ها: اثری شیوا و زیباست که درونش آرایه های ادبی دیده بشه. اصل نوشتن ادبیات هستش و حتی نویسنده ها هم باید در رمان و داستان نویسی سراغ ادبیات و آرایه ها رو بگیرن، آرایه های مهمی مثل تشبیه، کنایه، جان بخشی، تضاد و حس آمیزی..... این آرایه ها سطح نوشته رو بالا میبرن و بهتره در توصیفاتتون چنین جملات ادبی حاوی آرایه به کار ببرید.

★★★

رعایت جایگاه واژگان و تکرار: هر دو رعایت شده بودن و تکرار کلمه و حروف، یا درآمیختگی واژه ها وجود نداشت.

★★★

اصول نگارشی: اصول نگارشی کمی رعایت شده بود و مثلا نویسنده مدام مابین جملات سه نقطه گذاشته بود. سه نقطه زمانی استفاده میشه که نویسنده بخواد یک جمله رو نصفه ول کنه. مثل "تا خواستم به سمتش برگردم و حرفم رو بزنم که..."
در غیر این صورت باید میان جملات نقطه باشه. همچنین "را" باید از مفعول جدا باشه. "موهامو" غلطه، باید "موهام رو" نوشته بشه. جای ویرگول و نقطه هم چندتا درست گذاشته نشده بودن و چند نکته ی نگارشی دیگه.

★★★

رعایت پارت نویسی و رعایت قوانین: هر دو اشکالی نداشتن.


...................
تگ تعلق گرفته:
برنزی

با آرزوی موفقیت برای نویسنده عزیز 🌺🌹
قلمتان مانا 🌸

@ara.pr.o.o
@Setare_khalili

@NiloofarঌN
سطح: برنزی

 

[Miss Nili]

@NiloofarঌN
سطح: برنزی

تگ اعمال شد🌹🌹

 

[ARA.O.O]

@NiloofarঌN اختصاصی: هست

 

[Miss Nili]

@NiloofarঌN اختصاصی: هست

انجام شد*-*