. . .

نقد و بررسی نقد و بررسی رمان جامعه ستیز|کیمیا کاظمی

تالار نقد خوانندگان آثار

مدیر رمانیکی خوان

رمانیکی
رمانیکی
شناسه کاربر
1514
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-06
موضوعات
20
نوشته‌ها
38
پسندها
102
امتیازها
88

  • #1
نام: جامعه ستیز
نویسنده: کیمیا کاظمی
ناظر @Laluosh
ژانر: عاشقانه، اجتماعی، پلیسی
جلد اول مجموعه [او زنده است]
•خلاصه•
مردی جوان، در پانزدهمین سال خدمتش، در اوایل میانسالی، پرونده‌ای عجیب را در دست می‌گیرد. پرونده‌ای که بر پایه‌ی حسادت نوشته شده است. این پرونده هر آن‌چه هست و نیست را در برگرفته! پلیس جوان از پس حل این معمای تیره برخواهد آمد؟ چه رازی پشت این قتل‌های پی‌در‌پی در انتظار اوست؟
•مقدمه•
رسوایی این بیماری دامان همه را خواهد گرفت. آتشی که جان دختران جوان را در میان تلی از خشم و حسد می‌سوزاند و کسی نیست که حق این غنچه‌های پژمرده را بگیرد. در خاک‌های وطنی که غیرت مردمانش زبان زد است؛ بر سر عشقی دانه-دانه جوانانش بر زیر خاک سرد می‌خوابند. چه کسی به دنبال رویای دست نیافته آنان می‌رود. چه کسی جواب‌گوی جنازه‌های امیدوار آنها خواهد بود.
***
تمام وقایع و مکان‌ها، زاده‌ی ذهن نویسنده بوده و وجود خارجی ندارند. هرگونه شباهت، تنها بر حسب اتفاق بوده است!
 

پ.الف

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
2831
تاریخ ثبت‌نام
2022-08-21
موضوعات
12
نوشته‌ها
132
پسندها
978
امتیازها
183

  • #2
•بسم رب قلم•
سلام عزیزم وقتت بخیر! @دختر ایران
اسم رمان جدید بود و قابلیت جذب خواننده رو داشت. ژانرها هم به درستی انتخاب شده بودند.
خلاصه به دلم نشست اما جا داشت کمی بهتر نوشته بشه، معما و پرسش‌هایی که داخل این بخش نوشته بودی برام جذاب بود و باعث شد که با اشتیاق بیشتری شروع به خوندن ادامه رمان کنم.
مقدمه‌ی رمانت ژانر اجتماعی رو در بر داشت و از اتفاقات جامعه می‌گفت و احساسات مخفی و ریزی که دَرِش نوشته شده بود بانی شده که خواننده از همین ابتدا جذب رمان بشه.
اما به نظرت بهتر نیست که کمی هم از ژانر عاشقانه صحبتی انجام بدی در طول خلاصه و مقدمه؟ هر چند اجباری در این نیست که حتما باید از همین اول، داستان کل ژانرها رو در بر بگیره و این اتفاق می‌تونه در طول رمان به رخ کشیده بشه. قضاوت زودهنگام انجام نمیدم و سعی می‌کنم صبور باشم تا بدونم در طول رمان جذابت قراره چه اتفاقاتی رخ بده!
پارت اول رمانت از نظر توصیف احساس اوکی بود و باعث می‌شد که با پدر ریحانه همدردی کنم. اما چیزی که در طول نوشته‌هات به چشم می‌خورد و باعث ضعفش می‌شد این بود که از توصیف مکان گذشته بودی! عملا خواننده هیچ تصوری از فضای اطراف نداشت. توصیف حالات کاراکتر ها رو هم به خوبی نشون داده بودی. توصیف پوشش کاراکترها اما به نظرم یه خورده جای کار داره!
اما می‌رسیم به پارت دومت! فعل "بود" نسبتا زیاد به چشم می‌خورد و از جلوه‌ی نوشته‌ات کم می‌کرد. یه چندتا هم ترکیب بندی جمله نادرست بود که اگه با دقت این پارت رو بخونی متوجهشون می‌شی! همچنین یه قسمت بعد از فعل ربط "که" کاما گذاشته بودی که این کلا از نظر ویراستاری اشتباهه! توصیف مکان اینجا بهتر بود و تونستم فضای اتاق بیمارستان رو مجسم کنم!
و اما اینکه توی این پارت ژانر پلیسی رو هم وارد ماجرا کردی و از دغدغه سرگرد گفتی باعث شد با هیجان بیشتری ادامه‌ی رمانت رو دنبال کنم. اون قسمتی که رفتن سرگرد از اداره تا بیمارستان ارتش رو نوشته بودی حس میکنم توصیفاتش زیاد از حد شده، راستش رو بخوای دوست داشتم از این قسمت زودتر بگذرم تا به قسمت‌های هیجان انگیز برسم!
پارت سومت خوب بود. می‌تونست بهتر هم باشه مثلا می‌تونستی اون قسمتی که امیرپارسا درمورد ماموریتش حرف می‌زد کمی بنویسی و به سادگی ازش نگذری! البته نه در حدی که مخاطبت خسته بشه در حد چند جمله‌ی کوتاه بهتر میشه! یه نکته‌ی دیگه این بود که من یکم دیر متوجه این میشدم که منظور سوم شخص از صحبتهاش درمورد راستین یا امیرپارسا بود و این باعث می‌شد گیج بشم!
باقی موارد از جمله توصیف احساس و حالات کاراکتر ها و... کاملا اوکی بود!
توی پارت چهارمت توصیف احساس خوب بود. اما مشکلی که داشت اینه که از اول پاراگراف دوم تا پایان پاراگداف سوم دوبار کلمه‌های عشق و سرشار تکرار شده و از جلوه‌ی زیبای جملاتت کم می‌کرد! (در طول رمان چندباری از کلمه‌ی شور و شوق هم استفاده کرده بودی که تکرارش به نظرم در اون تعداد توی چهار پارت اولیه زیاد قشنگ نباشه!)
ادامه‌ی پارتت اوکی بود اما اینجا یه مشکلی وجود داره! من اول فکر کردم که راستین همون داداش پریا هستش! در واقع این فکر من از اونجا نشات می‌گیره که در پایان پارت سوم امیر پارسا از راستین پرسید که آیا پرونده جدید در دست داره؟ که اونم گفت نه چرا که نمی‌خواست بگه پرونده پروانه دستشه! یا شایدم من اشتباه متوجه شدم و از اولم اون سرگرد همون همسر پریا بوده و امیرپارسا که بشه برادر زنش از ماموریت اومده!
ممنون میشم این مجهول رو برام برطرف کنی:))
در کل از رمانت خوشم اومد هرچند قبلا قلمت رو خونده بودم و می‌دونستم که قلم قشنگی داری خانوم کیم!
والبته که الوعده وفا بانو! رمانت رو خوندم بالاخره^^ موفق باشی عزیزکم؛)
@مدیر رمانیکی خوان
 

دختر ایران

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
2922
تاریخ ثبت‌نام
2022-09-04
آخرین بازدید
موضوعات
3
نوشته‌ها
15
پسندها
89
امتیازها
63

  • #3
•بسم رب قلم•
سلام عزیزم وقتت بخیر! @دختر ایران
اسم رمان جدید بود و قابلیت جذب خواننده رو داشت. ژانرها هم به درستی انتخاب شده بودند.
خلاصه به دلم نشست اما جا داشت کمی بهتر نوشته بشه، معما و پرسش‌هایی که داخل این بخش نوشته بودی برام جذاب بود و باعث شد که با اشتیاق بیشتری شروع به خوندن ادامه رمان کنم.
مقدمه‌ی رمانت ژانر اجتماعی رو در بر داشت و از اتفاقات جامعه می‌گفت و احساسات مخفی و ریزی که دَرِش نوشته شده بود بانی شده که خواننده از همین ابتدا جذب رمان بشه.
اما به نظرت بهتر نیست که کمی هم از ژانر عاشقانه صحبتی انجام بدی در طول خلاصه و مقدمه؟ هر چند اجباری در این نیست که حتما باید از همین اول، داستان کل ژانرها رو در بر بگیره و این اتفاق می‌تونه در طول رمان به رخ کشیده بشه. قضاوت زودهنگام انجام نمیدم و سعی می‌کنم صبور باشم تا بدونم در طول رمان جذابت قراره چه اتفاقاتی رخ بده!
پارت اول رمانت از نظر توصیف احساس اوکی بود و باعث می‌شد که با پدر ریحانه همدردی کنم. اما چیزی که در طول نوشته‌هات به چشم می‌خورد و باعث ضعفش می‌شد این بود که از توصیف مکان گذشته بودی! عملا خواننده هیچ تصوری از فضای اطراف نداشت. توصیف حالات کاراکتر ها رو هم به خوبی نشون داده بودی. توصیف پوشش کاراکترها اما به نظرم یه خورده جای کار داره!
اما می‌رسیم به پارت دومت! فعل "بود" نسبتا زیاد به چشم می‌خورد و از جلوه‌ی نوشته‌ات کم می‌کرد. یه چندتا هم ترکیب بندی جمله نادرست بود که اگه با دقت این پارت رو بخونی متوجهشون می‌شی! همچنین یه قسمت بعد از فعل ربط "که" کاما گذاشته بودی که این کلا از نظر ویراستاری اشتباهه! توصیف مکان اینجا بهتر بود و تونستم فضای اتاق بیمارستان رو مجسم کنم!
و اما اینکه توی این پارت ژانر پلیسی رو هم وارد ماجرا کردی و از دغدغه سرگرد گفتی باعث شد با هیجان بیشتری ادامه‌ی رمانت رو دنبال کنم. اون قسمتی که رفتن سرگرد از اداره تا بیمارستان ارتش رو نوشته بودی حس میکنم توصیفاتش زیاد از حد شده، راستش رو بخوای دوست داشتم از این قسمت زودتر بگذرم تا به قسمت‌های هیجان انگیز برسم!
پارت سومت خوب بود. می‌تونست بهتر هم باشه مثلا می‌تونستی اون قسمتی که امیرپارسا درمورد ماموریتش حرف می‌زد کمی بنویسی و به سادگی ازش نگذری! البته نه در حدی که مخاطبت خسته بشه در حد چند جمله‌ی کوتاه بهتر میشه! یه نکته‌ی دیگه این بود که من یکم دیر متوجه این میشدم که منظور سوم شخص از صحبتهاش درمورد راستین یا امیرپارسا بود و این باعث می‌شد گیج بشم!
باقی موارد از جمله توصیف احساس و حالات کاراکتر ها و... کاملا اوکی بود!
توی پارت چهارمت توصیف احساس خوب بود. اما مشکلی که داشت اینه که از اول پاراگراف دوم تا پایان پاراگداف سوم دوبار کلمه‌های عشق و سرشار تکرار شده و از جلوه‌ی زیبای جملاتت کم می‌کرد! (در طول رمان چندباری از کلمه‌ی شور و شوق هم استفاده کرده بودی که تکرارش به نظرم در اون تعداد توی چهار پارت اولیه زیاد قشنگ نباشه!)
ادامه‌ی پارتت اوکی بود اما اینجا یه مشکلی وجود داره! من اول فکر کردم که راستین همون داداش پریا هستش! در واقع این فکر من از اونجا نشات می‌گیره که در پایان پارت سوم امیر پارسا از راستین پرسید که آیا پرونده جدید در دست داره؟ که اونم گفت نه چرا که نمی‌خواست بگه پرونده پروانه دستشه! یا شایدم من اشتباه متوجه شدم و از اولم اون سرگرد همون همسر پریا بوده و امیرپارسا که بشه برادر زنش از ماموریت اومده!
ممنون میشم این مجهول رو برام برطرف کنی:))
در کل از رمانت خوشم اومد هرچند قبلا قلمت رو خونده بودم و می‌دونستم که قلم قشنگی داری خانوم کیم!
والبته که الوعده وفا بانو! رمانت رو خوندم بالاخره^^ موفق باشی عزیزکم؛)
@مدیر رمانیکی خوان
سلام عزیزم. مرسی بابت نگاهت
خیلی خوشحالم که نقد به این حرفه‌ای رو برام نوشتی😍🤩
راستین یا همون سرگرد، همسر پریا هست و امیرپارسا، برادرش هست. هیح!
تشکر فراوان. لطف داری 😍🤌♥️
 

Like crazy<3

رمانیکی نقره‌ای
کاربر منتخب
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
شناسه کاربر
1249
تاریخ ثبت‌نام
2021-11-25
آخرین بازدید
موضوعات
449
نوشته‌ها
1,874
راه‌حل‌ها
22
پسندها
20,774
امتیازها
613

  • #4
سلام به نویسنده عزیز*-
همین اولش بگم که از خوندن رمانت لذت بردم، فضای ساده و زیبایی داشت که مخاطبو جذب می‌کرد.
اسمش جالب بود و تاحالا زیاد ندیدم که از این عنوان استفاده بشه که همین خودش میتونه نقطه قوت رمانت باشه که از همون اول خواننده جذب بشه.
خلاصه‌ات خوب بود و اطلاعات خوبی رو برای شروع رمان می‌داد که خواننده متوجه داستان پیش رو بشه اما جای کار داره! و مقدمه ات برام خیلی جالب بود و دقیقا به نظرم این چیزیه که از یه مقدمه خوب انتظار میره چون هم بازی با کلماتت برای کنجکاو کردن خواننده خوب بود و هم از لحاظ زیبایی متن... شروعت خیلی خوب بود، از اینکه حتی به جزئیات هم دقت کردی و خیلی خوب بکار گرفتیشون خوشم اومد، همینطور از توصیفات شخصیت‌هات چون بیشتر زیاد به واکنش‌ها و رفتار و ظاهر شخصیت‌ها توجه نمیکنن اما شما همه رو خوب بیان کرده بودی و من خیلی خوب می‌تونستم فضا و مکان و اون شخصیت با حالاتش رو تصور کنم. فضای ساده و البته هیجان پارت‌های ابتدایی هم ک عالی بودن و مشتاق کننده برای ادامه‌اش*-*
در کل قلم خیلی خوبی داری و موفق باشی (:
@دختر ایران
@مدیر رمانیکی خوان
 

هاویر

فرازین بازنشسته
کاربر ثابت
شناسه کاربر
185
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-02
آخرین بازدید
موضوعات
378
نوشته‌ها
1,696
راه‌حل‌ها
3
پسندها
12,481
امتیازها
639
سن
21
محل سکونت
خرابه‌های ذهن

  • #5
سلام نویسنده خوش قلم و فعال انجمن 🧸
از خوندن رمانت تابه اینجا خیلی لذت بردم از نظر من شناسنامه یک رمان اسم، جلد،خلاصه و درآخر مقدمه است که خوب به جز جلد که خنوز تایپ پارت هات به حد مناسب برای دخواست نرسیده بقیه اینها رو خیلی خوب انجام دادی و اما برای پارت هایی که تایپ کردی از نظر علائم نگارشی وتعداد خط و... خیلی خوب بود ولی خوب یکسری ایرادات خیلی کوچیکی هم بین پارت ها دیده می‌شد توصیفات مکان و شخصیت از لحاظ پوشش و ... خیلی کم بود ولی خوب به نظرم شاید چون پارت‌های اوله اینطوری یکم روندش رو سریع کردی
منتظر ادامه پارت های رمانت هستم جیگر
 

دختر ایران

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
2922
تاریخ ثبت‌نام
2022-09-04
آخرین بازدید
موضوعات
3
نوشته‌ها
15
پسندها
89
امتیازها
63

  • #6
سلام به نویسنده عزیز*-
همین اولش بگم که از خوندن رمانت لذت بردم، فضای ساده و زیبایی داشت که مخاطبو جذب می‌کرد.
اسمش جالب بود و تاحالا زیاد ندیدم که از این عنوان استفاده بشه که همین خودش میتونه نقطه قوت رمانت باشه که از همون اول خواننده جذب بشه.
خلاصه‌ات خوب بود و اطلاعات خوبی رو برای شروع رمان می‌داد که خواننده متوجه داستان پیش رو بشه اما جای کار داره! و مقدمه ات برام خیلی جالب بود و دقیقا به نظرم این چیزیه که از یه مقدمه خوب انتظار میره چون هم بازی با کلماتت برای کنجکاو کردن خواننده خوب بود و هم از لحاظ زیبایی متن... شروعت خیلی خوب بود، از اینکه حتی به جزئیات هم دقت کردی و خیلی خوب بکار گرفتیشون خوشم اومد، همینطور از توصیفات شخصیت‌هات چون بیشتر زیاد به واکنش‌ها و رفتار و ظاهر شخصیت‌ها توجه نمیکنن اما شما همه رو خوب بیان کرده بودی و من خیلی خوب می‌تونستم فضا و مکان و اون شخصیت با حالاتش رو تصور کنم. فضای ساده و البته هیجان پارت‌های ابتدایی هم ک عالی بودن و مشتاق کننده برای ادامه‌اش*-*
در کل قلم خیلی خوبی داری و موفق باشی (:
@دختر ایران
@مدیر رمانیکی خوان
سلام مهربون. مرسی بابت نگاهت و نظرت!♡⁩
خوشحالم که رمانم مورد پسند واقع شده...
سلام نویسنده خوش قلم و فعال انجمن 🧸
از خوندن رمانت تابه اینجا خیلی لذت بردم از نظر من شناسنامه یک رمان اسم، جلد،خلاصه و درآخر مقدمه است که خوب به جز جلد که خنوز تایپ پارت هات به حد مناسب برای دخواست نرسیده بقیه اینها رو خیلی خوب انجام دادی و اما برای پارت هایی که تایپ کردی از نظر علائم نگارشی وتعداد خط و... خیلی خوب بود ولی خوب یکسری ایرادات خیلی کوچیکی هم بین پارت ها دیده می‌شد توصیفات مکان و شخصیت از لحاظ پوشش و ... خیلی کم بود ولی خوب به نظرم شاید چون پارت‌های اوله اینطوری یکم روندش رو سریع کردی
منتظر ادامه پارت های رمانت هستم جیگر
سلام زیبا متشکرم بابت نگاهت.
ممنون بابت نظرت ♥️🤌
 

at♧er

رمانیکی نقره‌ای
کاربر ثابت
رمانیکی
شناسه کاربر
1484
تاریخ ثبت‌نام
2022-01-03
آخرین بازدید
موضوعات
124
نوشته‌ها
837
راه‌حل‌ها
7
پسندها
3,826
امتیازها
483
محل سکونت
مثلث برمودا ∆

  • #7
سلام به نویسنده‌ی عزیزمون^^
از اسم رمانت شروع میکنیم؛ اسم به نظرم به محتوا میاد هرچند توی پارت‌های اول نمیشه متوجه‌اش شد؛ اما به خاطر شروع اینطور فکر می‌کنم، اندازش خوبه و جذب کننده هم هست.
نقطه قوته رمانت از نظرم توصیف حس و حالات کاراکترا بود کاملاً میشد درکشون کرد و احساسشون رو فهمید به خاطر همین باهاشون ارتباط گرفتم.
پار‌ت‌هات هم از نظر طرز نوشتاری خیلی خوب بودن تقریبا بیشتر نکات رو رعایت کرده بودی به همین خاطر مشکل‌های کمتری به چشم میومد.
خلاصه و مقدمه و ژانرها هم با رمان همخونی داشتن و همون اول خواننده متوجه میشه با چه رمانی روبروئه و برای کسایی که این ژانر رو دوست دارن مثل من جذب کنندس.

قلمت مانا عزیز موفق باشی^^

@دختر ایران
@مدیر رمانیکی خوان
 

دختر ایران

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
2922
تاریخ ثبت‌نام
2022-09-04
آخرین بازدید
موضوعات
3
نوشته‌ها
15
پسندها
89
امتیازها
63

  • #8
سلام به نویسنده‌ی عزیزمون^^
از اسم رمانت شروع میکنیم؛ اسم به نظرم به محتوا میاد هرچند توی پارت‌های اول نمیشه متوجه‌اش شد؛ اما به خاطر شروع اینطور فکر می‌کنم، اندازش خوبه و جذب کننده هم هست.
نقطه قوته رمانت از نظرم توصیف حس و حالات کاراکترا بود کاملاً میشد درکشون کرد و احساسشون رو فهمید به خاطر همین باهاشون ارتباط گرفتم.
پار‌ت‌هات هم از نظر طرز نوشتاری خیلی خوب بودن تقریبا بیشتر نکات رو رعایت کرده بودی به همین خاطر مشکل‌های کمتری به چشم میومد.
خلاصه و مقدمه و ژانرها هم با رمان همخونی داشتن و همون اول خواننده متوجه میشه با چه رمانی روبروئه و برای کسایی که این ژانر رو دوست دارن مثل من جذب کنندس.

قلمت مانا عزیز موفق باشی^^

@دختر ایران
@مدیر رمانیکی خوان
مرسی مهربون از نگاهت🤌♥️
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین