. . .

در دست اقدام مجموعه دیالوگ‌نویسی قول میدم جلد دوم (سین مثل سرطان)| Mahsa83(M.M)

تالار دیالوگ نویسی
عنوان: مجموعه دیالوگ‌نویسی قول میدم جلد دوم (سین مثل سرطان)
نویسنده: Mahsa83(M.M)
ژانر: تراژدی- عاشقانه
خلاصه:
- زندگی مثل یه بازی دو سر سوخت که از هر طرف بخوای بری نزدیک پرتگاه هستی.
- قبول دارم حرفت رو؛ اما چرا باید تاوان عشقم این همه باشه؟
- تو که می‌دونستی من تا آخر عمر فقط متعلق به گندم هستم؛ پس چرا دل‌باخته من شدی؟
- امیر!
- بله.
- گندم ازم قول گرفته که بعد از اون کنارت باشم، حالا چه دوستم داشته باشی و چه ازم نفرت داشته باشی.
 
آخرین ویرایش:

Mahi83M

مدیر رمانیکی‌خوان
پرسنل مدیریت
مدیر
ویراستار
گوینده
رمانیکی‌خوان
نام هنری
Mahsa83(M.M)
آزمایشی
گوینده+ویراستار
مدیر
رمانیکی‌خوان
شناسه کاربر
7282
تاریخ ثبت‌نام
2022-05-28
آخرین بازدید
موضوعات
157
نوشته‌ها
599
راه‌حل‌ها
16
پسندها
1,485
امتیازها
388
محل سکونت
کره‌ی ماه🌙

  • #11
- باز هم میگم تو گناهی نداری؛ فقط دل‌باخته آدم اشتباهی شدی.
- دست من نبود هیچی!
- می‌دونی گندم سرطان داشت و ذره‌ذره درگیرش شد و در آخر دیگه نیست؛ اما تو مثل یه توده‌ی سرطانی داری داغونم می‌کنی، دست از سرم بردار دیگه.
- این‌قدر ازم متنفری؟
- آره!
- باشه.
- کجا میری؟
- ..‌. .
- شهلا با توام میگم کجا میری؟
- ... .
- اَه برو به جهنم!
 
آخرین ویرایش:

Mahi83M

مدیر رمانیکی‌خوان
پرسنل مدیریت
مدیر
ویراستار
گوینده
رمانیکی‌خوان
نام هنری
Mahsa83(M.M)
آزمایشی
گوینده+ویراستار
مدیر
رمانیکی‌خوان
شناسه کاربر
7282
تاریخ ثبت‌نام
2022-05-28
آخرین بازدید
موضوعات
157
نوشته‌ها
599
راه‌حل‌ها
16
پسندها
1,485
امتیازها
388
محل سکونت
کره‌ی ماه🌙

  • #12
***
- پس این دختر کجا رفته.
(مکامه)
- الو سلام من امیرم، شهلا پیش شماست؟
- اِ سلام امیر چطوری، نه اینجا نیومده. چیزی شده؟
- نه چیزی نیست، ممنون از کمکت!
(مکالمه بعد)
- الو سلام هیما امیرم، شهلا پیش توئه؟
- سلام امیر خوبی؟ نه اینجا نیومده، خیلی وقته ندیدمش.
- باشه، فعلاً خداحافظ.
- فعلاً.
 

Mahi83M

مدیر رمانیکی‌خوان
پرسنل مدیریت
مدیر
ویراستار
گوینده
رمانیکی‌خوان
نام هنری
Mahsa83(M.M)
آزمایشی
گوینده+ویراستار
مدیر
رمانیکی‌خوان
شناسه کاربر
7282
تاریخ ثبت‌نام
2022-05-28
آخرین بازدید
موضوعات
157
نوشته‌ها
599
راه‌حل‌ها
16
پسندها
1,485
امتیازها
388
محل سکونت
کره‌ی ماه🌙

  • #13
***
شخصیت شهلا.
- نزدیک نشید!
- اوه این همه عصبانیت برات خوب نیست کوچولو.
- امیر! (زیر لب)
- ببین اگه بیای جلو خودم رو از این‌جا به پایین پرت می‌کنم.
***
شخصیت امیر.
- من چه بلایی سرم اومده؟ چرا تو این دو- سه هفته که شهلا خونه من بود بهش وابسته شدم؟!
- بابا چرا نمی‌خوای بفهمی؟ من یکی دیگه رو دوست دارم! نزدیک نشید وگرنه می‌پرم پایین.
- این صدا از کجاست؟!
 

Mahi83M

مدیر رمانیکی‌خوان
پرسنل مدیریت
مدیر
ویراستار
گوینده
رمانیکی‌خوان
نام هنری
Mahsa83(M.M)
آزمایشی
گوینده+ویراستار
مدیر
رمانیکی‌خوان
شناسه کاربر
7282
تاریخ ثبت‌نام
2022-05-28
آخرین بازدید
موضوعات
157
نوشته‌ها
599
راه‌حل‌ها
16
پسندها
1,485
امتیازها
388
محل سکونت
کره‌ی ماه🌙

  • #14
***
شخصیت شهلا.
- هین! (لیز خوردن پا و پرت شدن از ساختمان
- یا خدا!
- امیر! (زیر لب)
- شهلا، شهلا! چشم‌هاتو نبند خواهش می‌کنم.
- ا... امیر!
- جانم.
- ببین زنگ زدم به آمبولانس، چشم‌هاتو نبند و باهام حرف بزن.
- جو... نم... درد... می‌... کنه.
- خوب میشی، شهلا!
- جا... ن ش... شهلا!
- من دروغ گفتم، ازت متنفر نیستم اما نمی‌دونم چی سرم اومده. فقط می‌دونم وقتی نبودی و کسی نمی‌دونست کجا رفتی بی‌‌قراری می‌کردم.
 

Mahi83M

مدیر رمانیکی‌خوان
پرسنل مدیریت
مدیر
ویراستار
گوینده
رمانیکی‌خوان
نام هنری
Mahsa83(M.M)
آزمایشی
گوینده+ویراستار
مدیر
رمانیکی‌خوان
شناسه کاربر
7282
تاریخ ثبت‌نام
2022-05-28
آخرین بازدید
موضوعات
157
نوشته‌ها
599
راه‌حل‌ها
16
پسندها
1,485
امتیازها
388
محل سکونت
کره‌ی ماه🌙

  • #15
- خ... خیلی... دوست... دارم!
- شهلا چشم‌هات رو باز کن، مرگ امیر چشم‌هات رو باز کن! (با بغض)
***
شخصیت امیر.
- بیدار شو لعنتی!
- آقا لطفا بذارید بیمار رو ببریم.
- معذرت می‌خوام!
- چه اتفاقی افتاد؟
- بحث‌مون شد و شهلا از خونه رفت، سراغش رو از دوست‌هاش گرفتم؛ اما هیچ‌کس نمی‌دونست کجا رفته.شروع کردم به گَشتن جاهایی که ممکن بود بره؛ تا این‌که به این‌جا رسیدم و خب سر و صدا میومد و بعد یه خانم از اون بالا به پایین پرت شد.
- ممنون از اطلاعاتی که در اختیارمون گذاشتید.
 

Mahi83M

مدیر رمانیکی‌خوان
پرسنل مدیریت
مدیر
ویراستار
گوینده
رمانیکی‌خوان
نام هنری
Mahsa83(M.M)
آزمایشی
گوینده+ویراستار
مدیر
رمانیکی‌خوان
شناسه کاربر
7282
تاریخ ثبت‌نام
2022-05-28
آخرین بازدید
موضوعات
157
نوشته‌ها
599
راه‌حل‌ها
16
پسندها
1,485
امتیازها
388
محل سکونت
کره‌ی ماه🌙

  • #16
- خواهش می‌کنم.
***
شهلا یکم بخواب دیگه، این‌جوری ضعیف می‌مونی‌ها.
- من می‌خوام از این‌جا برم.
- باشه اما اول باید خوب بشی.
- امیر خواهش می‌کنم.
- باشه با دکترت صحبت می‌کنم؛ اما دیگه بغض نکن، باشه؟
- باشه، امیر!
- جانم.
- میشه برام آهنگ بخونی؟
- این‌جا؟
- لطفاً!
باشه.
 

Mahi83M

مدیر رمانیکی‌خوان
پرسنل مدیریت
مدیر
ویراستار
گوینده
رمانیکی‌خوان
نام هنری
Mahsa83(M.M)
آزمایشی
گوینده+ویراستار
مدیر
رمانیکی‌خوان
شناسه کاربر
7282
تاریخ ثبت‌نام
2022-05-28
آخرین بازدید
موضوعات
157
نوشته‌ها
599
راه‌حل‌ها
16
پسندها
1,485
امتیازها
388
محل سکونت
کره‌ی ماه🌙

  • #17
- چی دوست داری بخونم؟
- یکی هست از مرتضی پاشایی!
- چرا اون؟!
- بخون دیگه، لطفاً.
- يكی هست تو قلبم؛ كه هر شب واسه اون می نويسم و اون خوابه
نمی خوام بدونه؛ واسه اونه که قلبِ من این همه بی تابه
یه کاغذ… یه خودکار…
دوباره شده؛ همدمِ این دلِ دیوونه
یه نامه که خیسه… پر از اشکه و کسی بازم اونو نمی خونه
یه روز همین جا؛ توی اتاقم
یه دفعه گفت، داره میره
چیزی نگفتم…
آخه نخواستم؛ دلشوُ غصه بگیره
گریه می کردم؛ درو که می بست
می دونستم؛ که می میرم!
اون عزیزم بود؛ نمی تونستم جلوی راهشو بگیرم…
می ترسم یه روزی برسه؛ که اونو نبینم… بمیرم تنها…
خدایا! کمک کن…
نمی خوام بدونه؛ دارم جون می کنم این جا…
سکوتِ اتاقوُ داره می شکنه؛ تیک تاکِ ساعتِ رو دیوار
***
پایان.
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

کاربرانی که این موضوع را خوانده‌اند (مجموع کاربران: 11)

بالا پایین