. . .

در دست اقدام دیالوگ نویسی سیاهی مطلق | Delvinak

تالار دیالوگ نویسی
img_20230914_160224_208_01zq.jpg

نام اثر : سیاهی مطلق
نویسنده : Delvinak
ژانر : تراژدی.اجتماعی
قسمتی از اثر :
چرا این‌طور فکر می‌کنی؟ حتی در ناامیدی هم می‌شه امیدوار موند.
- درسته؛ می‌شه امیدوار موند. ولی نود درصد مشکلات با امیدواری حل نمی‌شه. من اگر امیدوار باشم شکم خانواده‌ام سیر نمی‌شه.
اگر امیدوار باشم فقط و فقط به خودم ظلم کردم و فقط خودم رو گول می‌زنم. امیدواری فقط برای مواقعی‌ست که ان‌قدر بدبخت شده باشم که خودم رو باهاش گول بزنم و
مثل ماهی‌ای که توی خشکی به امید آب بال بال می‌زنه؛ بگم درست می‌شه اما هیچ‌وقت هیچ‌چیز درست نمی‌شه.
 
آخرین ویرایش:

Delvinak

مدیر طراحی و ادیت
پرسنل مدیریت
مدیر
طراح
ادیتور
انتشاریافته‌ها
1
مدیر کتابدونی
- طراحی
مدیر
طراحی+ادیت
شناسه کاربر
5816
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-13
آخرین بازدید
موضوعات
80
نوشته‌ها
629
راه‌حل‌ها
24
پسندها
1,393
امتیازها
416
سن
17
محل سکونت
کنارگربه‌های‌خیابانی

  • #11
-چرا پسر جون یکم ته انباری بود.
- نه بابا فروختیمش رفت!
- گرون و قدیمی بود! کسی نخریدش. اگرم خریدن امرو فردا بر می‌گردونن!
- بیا بحث رو منحرف نکنیم، قبوله؟
- قبوله! خدا خیرت بده پسر؛ انشالله همیشه دلت شاد باشه.
- اگر دعاتون بگیره که قطعا می‌گیره انشالله دل خودتون هم به شادی دل من باشه. سلام من رو به بچه‌هاتون برسونید. مطمینم یه روز متوجه می‌شن که پدرشون چیزی فراتر و بهتر از داشتن ثروت داشت. خداحافظتون!
- ممنونم از لطفت! خداحافظ.
 
آخرین ویرایش:

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
0
بازدیدها
198

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین