شعر [~ دل نـوشتـه هـای کوچـــه پـشـتـی ~]

[.Dadmehr.]

درست است که بعضی ها بوده اند
و بعضی ها هستند
و خیلی ها هم بعدا می آیند
اما من میخواهم
عزیز دل تو باشم

 

[.Dadmehr.]

گاهی دلت از سن و سالت می گیرد
میخواهی کودک باشی
کودک به هر بهانه ای به آغو*ش غمخواری پناه می برد
و آسوده اشک می ریزد
بزرگ که باشی
باید بغض های زیادی را بی صدا دفن کنی

 

[.Dadmehr.]

مــــآ رآ اَز کــودَکـــی
بِــهـ جُـــدآیــــیــ هــآ عــآدَتــ دآدَنــد
هَـــمــآن جُـــدآیــیــ رُویـــِ تَـــخـتِـــهــ ســیآهــ...
خَوبــــهآ /بَــــدهــــآ

 

[.Dadmehr.]

گاهی پروانه ها هم اشتباه عاشق میشوند
به جای شمع
گرد چراغهای بی احساس خیابان می میرند

 

[.Dadmehr.]

از خط خطی هایم ساده نگذرید
به یاد داشته باشید
دل نوشته هایم را
یک " دل " نوشته است

 

[.Dadmehr.]

بعضی چیزها را " بــــــــــــایــــــد " بنویسم
نه برای اینکه همــــه بخونن و بگن ” عالیــــــــــــــه ”
برای اینکه " خفـــــــــــــه نشــــــــم "
همیـــــــــــــن

 

[.Dadmehr.]

چه بر سر ما آمد..؟
که «سلام» ساده ترین واژه میان آدم ها
برایمان تبدیل به دشوارترین واژه شد
چنان که برای بیانش
باید به دنبال بهانه بگردیم

 

[.Dadmehr.]

گذر زمان
با همه تلخی و شیرینی خود می گذرد
عشق ها می میرند
رنگ ها رنگ دگر می گیرند
و فقط خاطره هاست
که چه شیرین و چه تلخ دست ناخورده به جا می ماند

 

[.Dadmehr.]

خـیلـی وقـت هآ
مُہـِـم تَریــن حــــــــــــــــــرف میـآטּ دو نفــر
همآنـی اَسـت ڪـه
هرگــــــــــــــــــــز بِہـَـم نمـیگویــند

 

[.Dadmehr.]

بُزُرگ تَر که می شوی
غُصِه هآیَت زُود تَر اَز خُودَت قَد می کِشَند
لَبخَندَت رآ دَر آلبُوم کودکی اَت جآ می گذاری
نآخوآستِه وآرِد دُنیآی لَبخَند هآی مَصنوعـی مـی شَوی
شآیَد بُزُرگ شُدن آن چیزی نَبود
کِه مَن اِنتِظآرَش رآ مـی کِشیدم