نام: سالگرد مرگ عاشقانههایم
نوشته: یکتا یاری
ویراستار: زهرا بهمنی
《مقدمه》
مثل گیسویی که باد آن را پریشان میکند،
هر دلی را روزگاری عشق ویران میکند،
ناگهان میآید و در سینه میلرزد دلم
هرچه جز یاد تو را با خاک یکسان میکند
با من از این هم دلت بیاعتناتر خواست، باش
موج را برخورد صخره کِی پشیمان میکند؟
مثل مادر، عاشق از روز ازل حسرتکِش است
هرکسی او را به زخمی تازه مهمان میکند.
اشک میفهمد غم افتادهای مثل مرا
چشم تو از این خیا*نتها فراوان میکند؛
عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند،
دردِ بیدرمانشان را مرگ درمان میکند.
《مژگان عباسلو》
نوشته: یکتا یاری
ویراستار: زهرا بهمنی
《مقدمه》
مثل گیسویی که باد آن را پریشان میکند،
هر دلی را روزگاری عشق ویران میکند،
ناگهان میآید و در سینه میلرزد دلم
هرچه جز یاد تو را با خاک یکسان میکند
با من از این هم دلت بیاعتناتر خواست، باش
موج را برخورد صخره کِی پشیمان میکند؟
مثل مادر، عاشق از روز ازل حسرتکِش است
هرکسی او را به زخمی تازه مهمان میکند.
اشک میفهمد غم افتادهای مثل مرا
چشم تو از این خیا*نتها فراوان میکند؛
عاشقان در زندگی دنبال مرهم نیستند،
دردِ بیدرمانشان را مرگ درمان میکند.
《مژگان عباسلو》
آخرین ویرایش توسط مدیر: