. . .

در دست اقدام دلنوشته صورتک شیشه‌ای | میم.هویار

تالار دلنوشته کاربران
بسمه تعالی
نام اثر: صورتک شیشه‌ای
نام نویسنده: میم.هویار
ژانر: تراژدی
مقدمه:
هیچ می‌دانی چه می‌گویم؟ صدایم را می‌شنوی؟ حواست هست؟ ببین. من اینجا هستم. زیر خاک. منتظرم بیایی و در بزنی. پنج‌شنبه‌ها دارند تمام می‌شوند. پس تو کجایی؟ آهای...​
 

Romanik Bot

رمانیک بات
کاربر VIP
شناسه کاربر
235
تاریخ ثبت‌نام
2020-12-27
آخرین بازدید
موضوعات
53
نوشته‌ها
1,013
پسندها
7,680
امتیازها
218
محل سکونت
romanik.ir
وب سایت
romanik.ir

  • #2
20230912-190802-rpnm.jpg

سلام خدمت شما دلنویس عزیز

متشکریم از شما بابت انتخاب انجمن رمانیک برای نگارش آثار ارزشمندتان

خواهشمندیم قبل از شروع دلنوشته‌ی خود، قوانین مذکور در تاپیک زیر را با دقت مطالعه کنید.
قوانین ایجاد دلنوشته

پس از ارسال حداقل ده پارت از دلنوشته خود، می‌توانید طبق قوانین تاپیک زیر برای اثر خود درخواست جلد دهید.

درخواست جلد برای دلنوشته

آموزش درخواست جلد رو در لینک زیر مشاهده کنید:
آموزش درخواست جلد برای دلنوشته​

پس از اتمام نگارش، برای درخواست نقد و تعیین سطح اثرتان، از طریق لینک زیر اقدام کنید.
درخواست نقد و بررسی دلنوشته

پس از اتمام نگارش دلنوشته، در تاپیک زیر اعلام کنید.
تاپیک اعلام پایان تایپ

شما می‌بایست پس از اتمام اثرتون درخواست رصد اثرتان را دهید تا ممنوعات اثرتون بررسی بشه، برای درخواست از طریق لینک زیر اقدام کنید.
درخواست رصد برای دلنوشته

بعد از اتمام رصد، مدیران هر تالار تاپیک‌های مربوطه رو ایجاد و نظر شما رو در پایان میپرسند و نیازی به ایجاد تاپیک‌های مختلف تا بر روی سایت رفتن اثر نمی‌باشد.

در صورت علاقمندی به صوتی شدن اثر خودتان، در لینک زیر درخواست صوتی شدن دهید.
درخواست صوتی شدن دلنوشته

آموزش و قوانین درخواست صوتی شدن رو در لینک زیر مشاهده کنید:
آموزش و قوانین صوتی شدن

جهت انتقال اثر به متروکه و یا بیرون آوردن اثر از متروکه، از طریق لینک زیر اقدام کنید.

درخواست انتقال یا خروج از متروکه

|متشکریم از حضور گرم و همکاری شما در انجمن رمانیک!

| مدیریت تالار ادبیات انجمن رمانیک |
 

HOOYAR

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
9200
تاریخ ثبت‌نام
2024-12-25
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
24
پسندها
113
امتیازها
68
محل سکونت
اردبیل

  • #3
یادت هست؟ می‌خواستم صدایت کنم و بگویم من هم رفتنی‌ام؛ اما قبل از اینکه صدایی از حنجره‌ام خارج شود، مرا در آغوشت حبس کردی و نفسم رفت. لال شدم. یادت هست چه گفتی؟ گفتی اگر کسی رفتنی باشد، دیگری هم همراه او می‌رود. من رفتم، پس تو کجایی؟​
 

HOOYAR

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
9200
تاریخ ثبت‌نام
2024-12-25
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
24
پسندها
113
امتیازها
68
محل سکونت
اردبیل

  • #4
نگاه‌هایمان قفل شده در یک قاب شیشه‌ای، نفس‌هایم خاک گرفته و شده یک نوستالژی. شانه‌هایم خمیده و ترک برداشته از فرط بی‌اندیشگی. من فقط می‌خواستم آخرین صدایم را با حسرتم گره بزنم و صدایت بزنم؛ اما خاک‌های سرد نایم را پر کرده‌اند. توان سرفه کردن ندارم. همه چیز کدر، مات و تاریک است. من از تاریکی نمی‌ترسیدم؛ ولی از تنهایی‌اش چرا...​
 

HOOYAR

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
9200
تاریخ ثبت‌نام
2024-12-25
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
24
پسندها
113
امتیازها
68
محل سکونت
اردبیل

  • #5
یک روز دلم می‌خواهد، میان تمام نبودن‌ها من باشم. میان تمام اشک‌ها من بخندم. میان تمام خاک‌ها من شکوفه بزنم. راستی هیچ می‌دانی که من نمی‌توانم از این پهلو به آن پهلو شوم؟ همه‌چیز بسیار سنگین و متراکم است. گویی دارم تپش قلبم را می‌شنوم. می‌دانی چطور می‌نوازد؟ پس بیا به سکوتش گوش بده.​
 

HOOYAR

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
9200
تاریخ ثبت‌نام
2024-12-25
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
24
پسندها
113
امتیازها
68
محل سکونت
اردبیل

  • #6
اگر روزی دوباره بوی هوای تازه را به ریه‌هایم بفرستم، یا اگر روزی چشمم به نور مهتاب بیفتد و بدانم که روزی دلتنگش‌ می‌شوم؛ هرگز چشم از آسمان و زمین برنخواهم داشت. اگر روزی فرصتی دوباره داشتم، با درختان مهربانی می‌کردم. حالا تنها کسی که با من است، در این تاریکی، ریشه‌های درختان تنومندی‌ست که از عدم وجود من ثمره می‌دهند. هرگاه اگر خواستی مرا ببینی. زیر این درخت بنشین و ثمره‌اش را تماشا کن.​
 

HOOYAR

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
9200
تاریخ ثبت‌نام
2024-12-25
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
24
پسندها
113
امتیازها
68
محل سکونت
اردبیل

  • #7
هر بار سخت‌تر از قبل این را می‌فهمم که نباید منتظر بمانم. مهم نیست انتظار چه را می‌کشم اما همیشه این را فهمیده‌ام که انتظار مرا به تاراج می‌برد. می‌‌کشد تا اتفاق دیگری تو را نکشد. یاد می‌دهد تا هیچ وقت دل نبندی. بی‌رحمانه در اوج نیاز و امید، و در واپسین لحظات زندگی می‌گذرد؛ از همه چیز. انتظار همیشه رو به دره بوده؛ ولی ... ولی آدمی را زنده نگه می‌دارد حتی بعد از مرگ. حتی وقتی که راه نفس را ریشه‌های درختان بسته‌اند.​
 

HOOYAR

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
9200
تاریخ ثبت‌نام
2024-12-25
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
24
پسندها
113
امتیازها
68
محل سکونت
اردبیل

  • #8
می‌فهمی حسرت درون نفس‌های به پایان رسیده‌ام را؟ می‌‌‌توانی غم نشسته بر سنگ مزارم را پاک کنی؟ تا به حال از خود پرسیده‌ای حالا دارد با که حرف می‌زند؟ همانی که ساعت‌ها می‌نشست و با ذوق همه چیز را تعریف می‌کرد، حالا چه کسی سنگ صبورش شده؟ آه ... دیگر صدا زدنت فایده‌ای ندارد. بعد از این هم دیگر نیا. صدای سنگ مزارم را به گوشم نرسان. ای کاش سنگی که روی صورتم گذاشته‌‌ای روی قلبم می‌گذاشتی؛ تا دیگر دلش برای زندگی تنگ نشود... .​
 

HOOYAR

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
9200
تاریخ ثبت‌نام
2024-12-25
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
24
پسندها
113
امتیازها
68
محل سکونت
اردبیل

  • #9
هر وقت سرم را بالا می‌آورم، سرم می‌خورد به سنگ. برای بار هزارم می‌فهمم که درون خاکم ولی جوانه نزدم. مگر هر چه بکاری، همان را درو نمی‌کنی؟! من چه بودم که تو کاشتی و هیچ از آن سبز نشد. راستی من متوجه شدم که همسایه هم دارم. آنها ساکت‌اند. مثل من زیر خاک تقلا نمی‌کنند. فقط هر از گاهی صدای ناله‌های‌شان چشمانم را وادار به خیس شدن می‌کند. امروز برای بار هزارم به ریشه‌هایی که جای قلبم را پر کرده‌اند، آب دادم. اگر همین چشمان خیس من نبود، تو که نمی‌آمدی به آنها آب بدهی و می‌خشکیدند.​
 

HOOYAR

رمانیکی تازه وارد
رمانیکی
شناسه کاربر
9200
تاریخ ثبت‌نام
2024-12-25
آخرین بازدید
موضوعات
2
نوشته‌ها
24
پسندها
113
امتیازها
68
محل سکونت
اردبیل

  • #10
آب و آیینه، شیشه و روح حبس شده در قاب عکسی خاک گرفته. من کجای زندگی بودم که حال نبش قبر خاطراتم چنین گناه کبیره شده. اشک‌هایی که از برای من می‌ریزی، ببخش زبانم تلخ است، اما فایده‌ای ندارد. تو مرا در آخرین نقطه‌ی ذهنت حبس کردی. من نمرده بودم، ولی تو خاکم کردی. دلیل و برهانت به کنار، تو حتی نفس‌هایم را می‌شمردی. حضورم برایت عدم بود، نه؟ من رهایت نکردم، هرگز؛ این تو بودی که مرا کشتی... .​
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
2
بازدیدها
77

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 0, کاربران: 0, مهمان‌ها: 0)

کاربرانی که این موضوع را خوانده‌اند (مجموع کاربران: 8)

بالا پایین